حضرت فاطمه(سلام االله عليها)در انديشه امام خمينى(رحمه الله عليه)
• تجلى کمال انسان
تمام هويت انسانى در او جلوه گر است... . تمام ابعادى که براى زن و براى يک انسان متصور است، در حضرت فاطمه زهرا(سلام االله عليها) جلوه کرده است... . يک انسان به تمام معنى انسان، تمام نسخه انسانيت، تمام حقيقت زن، تمام حقيقت انسان،... تمام حيثيت زن، تمام شخصيت زن ...؛ تمام هويت هاى کمالى که در انسان متصور است و در زن تصور دارد، تمام، در اين زن است.
(صحيفه نور، ج6، ص 185)
• موجودى ملکوتى و جبروتى
او [حضرت فاطمه زهرا] موجود ملکوتى است که در عالم انسان ظاهر شده است، بلکه موجودالهى جبروتى در صورت يک زن ظاهر شده است. معنويات، جلوه هاى ملکوتى، جلوه هاىالهى، جلوه هاى جبروتى، جلوه هاى ملکى و ناسوتى همه در اين موجود است. (صحيفه نور، ج6، ص185)
• مراوده با جبرئيل، بالاترين فضيلت
مسأله آمدن جبرئيل براي کسي، يک مسأله ساده نيست. خيال نشود که جبرئيل براي هر کسي ميآيد و امکان دارد بيايد. اين يک تناسب لازم است بين روح آن کسي که جبرئيل ميخواهد بيايد و مقام جبرئيل که روح اعظم است. چه ما قائل بشويم به اينکه قضيه تنزيل، تنزل جبرئيل، به واسطه روح اعظم خود اين ولي است يا پيغمبر است.
او تنزيل ميدهد او را و وارد ميکند تا مرتبه پايين يا بگوييم که خير، حق تعالي او را مأمور ميکند که برو و اين مسایل را بگو.
چه آن قسم بگوييم که بعض اهل نظر ميگويند و چه اين قسم بگوييم که بعض اهل ظاهر ميگويند، تا تناسب مابين روح اين کسي که جبرئيل ميآيد پيش او و بين جبرئيل که روح اعظم است نباشد، امکان ندارد اين معنا و اين تناسب بين جبرئيل که روح اعظم است و انبياء درجه اول بوده است؛ مثل رسولخدا و موسي و عيسي و ابراهيم(ع) و امثال اينها، بين همهکس نبوده است، بعداز اين هم بين کسي ديگر نشده است.
با اين تعبيري که مراوده داشته است جبرئيل، براي هيچکس تاکنون واقع نشده است. حتي درباره ائمه هم من نديدهام که وارد شده باشد، اينطور که جبرئيل بر آنها نازل شده باشد، فقط اين است که براي حضرت زهرا(سلام االله عليها) است که آنکه من ديدهام که جبرئيل به طور مکرر در اين 75 روز وارد ميشده و مسایل آتيهاي که بر ذريه او ميگذشته است، آن مسایل را ميگفته و حضرت امير هم ثبت ميکرده است.
... در هرصورت من اين شرافت و فضيلت را از همه فضايلي که براي حضرت زهرا(سلام االله عليها) ذکر کردهاند ـ با اينکه آنها هم فضايل بزرگي است ـ اين فضيلت را من بالاتر از همه ميدانم که براي غير انبياء آن هم نه همه انبياء، براي طبقه بالاي انبياء و بعض از اوليايي که در رتبه آنها هست، براي کس ديگر حاصل نشده. (صحيفه نور، ج19، ص278- 11 اسفندماه 1364 در ديدار طلاب جامعةالزهرا)
• الگوى زندگى
الگو حضرت زهرا(سلام الله عليها) است، الگو پيغمبر اسلام است. (صحيفه نور، ج7، ص17)
ما بايد تبعيت کنيم و زندگى خود را براى آنها قرار دهيم. ما بايد سرمشق از اين خاندان بگيريم، بانوان ما از بانوانشان و مردان ما از مردانشان، بلکه همه، از همه آنها، آنها زندگى خودشان را وقف کردند از براى طرفدارى مظلومين و احياى سنتالهى. اين خاندان... براى ملت ها و مستضعفين قيام کردند در مقابل کسانى که مى خواستند مستضعفين را از بين ببرند.(صحيفه نور، ج 5، ص283)
خطبه حضرت فاطمه زهرا(سلام الله عليها) در مقابل حکومت و قيام اميرالمؤمنين(عليه السلام) و صبر اميرالمؤمنين و... و فداکارى دو فرزند عزيزش... اسلام را زنده کردند و براى ما و شما الگو شدند... ما همالگوى آنها را، تبعيت از آنها را مى پذيريم.(صحيفه نور، ج16، ص67)
همه بايد به او (حضرت زهرا(سلام االله عليها) اقتدا کنيم و همه بايد دستورمان از اسلام را بهوسيله او و فرزندان او بگيريم و همانطورى که او بوده است باشيم. (صحيفهنور، ج19، ص120)
قطرهاي از درياي بيکران فاطمي در کلام مقام معظم رهبری مدظله العالي
• سادهزيستي
«سادهزيستي دختر پيامبر(صلي الله عليه وآله) يک نمونه براي زنان امروز جامعه ماست. ما روحيه مصرفگرايي را کنار بگذاريم و در زندگي به حد لزوم اکتفا کنيم و از افراط بپرهيزيم و آرزوهاي حقير و کوچک را فداي ارزشهاي بزرگ بکنيم؛ نمونه کامل آن را در زندگي فاطمه زهرا(سلام االله عليها) ميتوان در تاريخ مشاهده کرد. جهيزيه دختر پيامبر(صلي الله عليه وآله)، فقيرانهترين جهيزيهاي بود که در آن روز در بين مردم رايج بود.» (4/11/1364)
• ازدواج
«بگذارند ازدواج براي دختر مسلمان و زن جواني که در محيط اسلامي است، مثل ازدواج حضرت فاطمه زهرا(سلام االله عليها) باشد؛ ازدواج با پيوند عشقي معنوي والهي و جوششي بينظير ميان زن و مرد مؤمن و مسلمان، و همکاري و همسري به معناي واقعي بين دو عنصر الهي و شريف، اما بيگانه از همه تشريفات و زر و زيورهاي پوچ و بيمحتواي ظاهري.» (26/10/1368)
• عظمتي در حد پيامبر(صلي الله عليه وآله)
براي انسانهاي کوچکي مثل من، خيلي دشوار است که بخواهند (و لو از دور) درباره آن عظمت سخن بگويند. ما يکچيز و يکخيال و يکتصوير و يکنقش در ذهنمان ميگذرانيم، اين کجا، و واقعيتها و حقيقتها که بسي عظيمتر از ذهن ماست، کجا؟ واقعاً دختر پيامبر(صلي الله عليه وآله) معماي ناگشوده ذهن بشر و معارف بشري است... . چند نمونه بسيار نادر وجود دارد که از حد توصيف و بيان بالاترند و يکي از اينها حضرت فاطمه زهرا(سلام االله عليها) است. فقط با پيامبر(ص) و با اميرالمؤمنين(عليه السلام) ميشود او را مقايسه کرد.» (17/10/1369)
• انسان کامل
«پيامبر عظيمالشأن اسلام با اين اعتقاد که حضرت فاطمه زهرا (سلام االله عليها) نمونه يک انسان کامل است، بر دست او بوسه ميزد و اين امر نبايد يک مسأله عاطفي در نظر گرفته شود. نگرش اسلام به زن از باب تکامل معنوي و انساني اوست و در بررسيهاي مربوط به فرهنگ مسایل اجتماعي و پرورش علمي زنان بايد بر اين اساس عمل شود.»(4/10/1370)
• عبادت
«عبادت حضرت فاطمه زهرا(سلام االله عليها) يک عبادت نمونه است. «حسن بصري» که يکي از عبّاد و زهّاد دنياي اسلام است، درباره حضرت فاطمه زهرا(سلام االله عليها) ميگويد: به قدري دختر پيغمبر عبادت کرد و در محراب عبادت ايستاد که «تورّمت قدماها»؛ پاهاي آن بزرگوار از ايستادن در محراب عبادت ورم کرد.» (25/9/1371)
• همسرداري
«اميرالمؤمنين(عليه السلام) يک وقتي درباره حضرت فاطمه زهرا(سلام الله عليها)فرمود: «ما اغضبتني و لا خرجت من امري»؛ يکبار اين زن در طول دوران زناشويي مرا به خشم نياورد، يکبار از دستور من سرپيچي نکرد.
حضرت فاطمه زهرا(سلام االله عليها) با آن عظمت و جلالت، در محيط خانه يک همسر است؛ يک زن است همانطور که اسلام ميگويد. [و] در محيط علم يک دانشمند والاست.» (25/9/1371)
• مجمع خوبيها
«در زندگي معمولي اين بزرگوار، يک نکته مهم است؛ و آن، جمع بين زندگي يک زن مسلمان در رفتارش با شوهر و فرزندان و انجام وظايفش در خانه از يکطرف و بين وظايف يک انسان مجاهد غيور خستگيناپذير در برخوردش با حوادث سياسي مهم بعد از رحلت رسولاکرم(صلي الله عليه وآله) که به مسجد ميآيد و سخنراني و موضعگيري و دفاع ميکند و حرف ميزند و يک جهادگر بهتماممعنا و خستگيناپذير و محنتپذير است، از طرف ديگر؛ همچنين از جهت سوم، يک عبادتگر و بهپادارنده نماز در شبهاي تار و قيامکننده لله و خاضع و خاشع براي پروردگار است و در محراب عبادت، اين زن جوان مانند اولياي کهن الهي، با خدا راز و نياز و عبادت ميکند.
اين سه بعد را با هم جمع کردن، نقطه درخشان زندگي حضرت فاطمه زهرا(سلام االله عليها) است. آنحضرت اين سهجهت را از هم جدا نکرد. بعضي خيال ميکنند انساني که مشغول عبادت ميباشد، يک عابد و متضرع و اهل دعا و ذکر است و نميتواند يک انسان سياسي باشد. يا بعضي خيال ميکنند کسي که اهل سياست است چه زن و چه مرد و در ميدان جهاد فيسبيلالله حضور فعال دارد اگر زن است، نميتواند يک زن خانه با وظايف مادري و همسري و کدبانويي باشد و اگر مرد است نميتواند يک مرد خانه و دکان و زندگي باشد. خيال ميکنند اينها با هم منافات دارد؛ در حالي که از نظر اسلام، اين سهچيز با يکديگر منافات و ضديت که ندارد، در شخصيت انسان کامل، کمککننده هم است.»
منبع: پايگاه اطلاع رساني افق حوزه