راهبردهای دشمن در انتخابات درست در نقطه مقابل هدفگذاری و راهبردهای نظام در انتخابات است. براین اساس، مهمترین سناریوهای دشمن در انتخابات به شرح زیر است:
۱- عدم برگزاری انتخابات: انتخابات عاملی برای خنثیسازی بخشی از تبلیغات دشمن علیه نظام است. به عبارت دیگر، برگزاری انتخابات در ایران که نشان از توسعه روندهای مردمسالارانه در ایران با محتوایی غیرغربی است و سبب ترویج و تثبیت مردمسالاری دینی در ایران میشود، که رقیبی جدی برای لیبرال دموکراسی غرب محسوب میشود، و خنثیکننده بخشی از تبلیغات ایرانهراسانه است، به هیچوجه مایه خشنودی و رضایت دشمنان نظام اسلامی نیست. از اینرو، در درجه اول آنها میکوشند تا انتخاباتی در ایران برگزار نشود. اما به فضل الهی و با هدایتهای حکیمانه رهبر معظم انقلاب و حضور قاطعانه مردم در صحنه، کارنامه جمهوری اسلامی، در زمینه برگزاری انتخابات بموقع، سالم، شفاف، رقابتی و قانونی درخشان است و مانند گذشته نیز این راهبرد دشمن از پیش شکستخورده محسوب میشود.
۲- تلاش برای مخدوشسازی مشارکت حداکثری و برگزاری بیرمقانه انتخابات با مشارکت حداقلی: باعنایت به شکست همیشگی راهبرد اول دشمن، اما آنها دست از اقدامات تخریبی خود علیه نظام برنمیدارند و راهبردهای دیگری را پی میجویند. درواقع، با شکست قطعی راهبرد اول، دشمن در گام بعدی تلاش میکند تا انتخابات با مشارکت حداقلی برگزار شود. دشمن در این زمینه تلاش میکند تا انگیزههای مردم برای حضور در انتخابات را از بین ببرد و آنها را نسبت به شرکت در انتخابات بیمیل و بیتفاوت سازد.
ایجاد شائبه در زمینه فرمایشی و ناکارآمد بودن انتخابات و همچنین تلاش برای برگزاری انتخابات در فضای امنیتی و هولناک، که تحرکات چند ماه اخیر گروههای ضدانقلاب کردی در شمال غرب کشور و تلاش دشمنان ملت ایران برای انسجامبخشی به جبهه مخالفان نظام و ضدانقلاب و تلاش برای احیای برخی گروهکهای تروریستی ضدانقلاب مانند منافقین و تهیه دستورالعمل برای آنها در زمینه انجام فعالیتهای مخرب در راستای انتخابات سال ۹۶ ایران، را میتوان در این زمینه ارزیابی کرد.
۳- دوقطبیسازیهای مخرب: یک راهبرد مهم دشمن، ترویج دوگانههای کاذب، به منظور دوقطبیسازیهای مخرب در کشور است. هدف اساسی دشمن در اینجا نیز هدف قراردادن وحدت و انسجام داخلی کشور است؛ بدین نحو که با ترویج دوگانههای کاذب مانند برجامیان و غیربرجامیان، عقلانیت و انقلابیگری، انقلابیگری و معیشت و... صفوف مستحکم جبهه نیروهای خودی و داخلی را که بایستی در مقابل دشمن قدرتمندانه ظاهر شود، هدف قرار دهد و سبب از هم گسیختگی درونی شود. میتوان گفت از آنجا که در فضای دوقطبی، تحلیلها هیجانی است، معمولاً تصمیمات منطبق بر واقعیتسنجی نیست، الزامات عمل سیاسی هوشمند به حاشیه میرود، فضای برای تهمت و تخریب فراهم میشود، منافع ملی فدای منافع جریانی و گروهی میشود، عقلانیت متعالی رخت برمیبندد و به نوعی فضای غیرعقلانی شکل میگیرد، به نوعی بایستهها و اخلاق انتخاباتی و حتی فراتر از آن، موردهدف تیرهای زهرآگین دشمن قرار میگیرد.
۴- حمایت و تبلیغ جریان غربگرا: راهبرد دیگر دشمن در انتخابات، هدف قراردادن انتخاب اصلح؛ یعنی انتخابی براساس ارزشهای نظام و در جهت حلورفع مشکلات مردم است. براین اساس، دشمن در پی آن است تا با حمایت از جریان غربگرا در ایران، جریان انقلابی و استکبارستیز را در حاشیه قرار دهد. بنابراین، هدف دشمن این است که گزینه منتخب، گزینهای غیرانقلابی و دارای ایستارهای متمایل به غرب باشد و به جای توجه به حل مشکلات کشور با تقویت استعدادها و ظرفیتهای درونی، به دریوزگی دشمن روی آورد. به تعبیر دیگر، دشمن درصدد است که نتیجه انتخابات در ایران به گونهای رقم بخورد و نخبگانی روی کار بیایند که عملاً ایران اسلامی را در زیرمجموعه نظام ظالمانه بینالمللی که مبتنی بر هژمونی آمریکا و تقسیم دنیا به سلطهگر و سلطهپذیر است، ببینند و تعریف کنند. آنچه در اینجا زمینه لازم برای امیدواری دشمن را فراهم کرده است، حاکمیت نخبگان توسعهگرا در دولت یازدهم است. درواقع، به نظر میرسد که در خصوص این راهبرد، نوعی همنوایی و هماهنگی میان دشمن و برخی نخبگان در داخل کشور وجود دارد.
۵- انزوای جریان انقلابی و استکبارستیز: روی دیگر سکه مخدوشسازی انتخاب اصلح توسط دشمن، منزوی ساختن و فراهم کردن زمینه برای عدماقبال به جریان انقلابی و استکبارستیز است. درواقع، اگر دشمن میخواهد نتیجه انتخابات به نفع جریان غربگرا در کشور رقم بخورد، لازمه و مقدمه آن، انزوای جریان انقلابی است.
۶- حمله به نهادهای انقلابی: نهادهای انقلابی به عنوان سنگر مستحکم دفاع و پاسداری از ارزشهای انقلابی و به مثابه سنگری در مقابل نفوذ و توطئه دشمن عمل میکنند. از اینرو، دشمن برای عملیاتی کردن نقشههای خود نیازمند آن است که نهادهای انقلابی را تضعیف و در حاشیه قرار دهد. مهمترین نهاد انقلابی که در انتخابات موردهجمه دشمن قرار میگیرد، شورای نگهبان است. روش دشمن در این زمینه نیز زیرسؤال بردن عملکرد شورای نگهبان با دادن نسبتهای ناروا، تهمت، دروغ و افترا و اینکه شورای نگهبان عملکرد جناحی دارد، میباشد. سنگر دیگر موردتهاجم دشمن، نیروهای مسلح است. دشمن با ایجاد شائبه دخالت نیروهای مسلح در انتخابات، درصدد است تا آنها را از نقشآفرینی انقلابی و قانونی در انتخابات بازدارد. صداوسیما نیز نهاد دیگری است که طبیعتاً موردهجوم دشمن است. دشمن با ایجاد شائبه بیطرف عمل نکردن صداوسیما نیز در پی آن است تا این نهاد را از نقش آگاهیبخشی بازدارد. میتوان گفت که راهبرد دشمن در قبال نهادهای انقلابی، «اسارت مسلح» است؛ بدین معنا که در عین حضور و وجود این نهادها، آنها نتوانند وظایف و رسالتهای انقلابی خویش را انجام دهند.
منبع: سایت تحلیلی بصیرت