علت مبارزه جوان ایرانی در سوریه

شناسه نوشته : 22751

1396/07/04

تعداد بازدید : 261

علت مبارزه جوان ایرانی در سوریه
یروزی داعش در سوریه یعنی آغاز حمله به ایران و در حقیقت سوریه سپری است که اگر داعش از آن عبور کند به سمت مرزهای ما هجوم خواهد آورد. سوریه تاوان مقاومت اسلامی‌اش را پس می‌دهد.
آیا تاکنون فکر کرده‌اید آمریکا چرا به دنبال گرفتن ایران است؟ پیروزی داعش در سوریه یعنی آغاز حمله به ایران و در حقیقت سوریه سپری است که اگر داعش از آن عبور کند به سمت مرزهای ما هجوم خواهد آورد. سوریه تاوان مقاومت اسلامی‌اش را پس می‌دهد.
قبل از وقوع جنگ جهانی دوم بود که نظریه Heart Land به معنی سرزمینی که قلب جهان است، بیان شد. نظریه‌ای که معتقد بود در جنگ بین غرب و شرق آن کشوری پیروز خواهد شد و دنیا را به تسخیر خود درخواهد آورد که این سرزمین استراتژیک را تحت تسلط خود داشته باشد. این نقطه استراتژیک از موقعیتی برخوردار خواهد است که می تواند نقطه قوت برای کشور تسخیر کننده و نقطه ضعف برای کشور دیگر باشد.
در محدوده زمانی واقع در جنگ جهانی دوم بود که هارت لند، سرزمین ایران، اعلام شد. کشوری که راه دستیابی قدرت شرق یعنی شوروی به دریاهای آزاد و میدان‌های عظیم نفتی و گازی خلیج فارس بود و از سویی تنگه هرمزی را داشت که گلوگاه دسترسی آب‌های آزاد به همین میدان‌های نفتی بود یعنی مسیری که غرب از این طریق سوخت خود را از خلیج فارس حمل می کند و از طرفی دیگر ایران، کشوری بود که در صورت همسو نبودن با اسرائیل می‌تواند یک خطر دائمی برای آن باشد. اسرائیلی که قرار است مرکز اداره جهان در نظریه نظم نوین جهانی باشد.

 

 
این امر طی قرن اخیر تلاش ابرقدرت‌های غرب و شرق را برای نفوذ در ایران و تسلط این منطقه برانگیخته است و تا قبل از سال 1357 که انقلاب اسلامی ایران با شعار «نه شرفی، نه غربی، جمهوری اسلامی» رخ داد، مدام حاکمیت کشور تحت نفوذ ابرقدرت‌هایی چون انگلیس، شوروی و آمریکا قرار می‌گرفت و حتی گاه تغییر می‌کرد و هر بار به تأمین منافع آنها می‌پرداخت. بیشتر امتیازات و قراردادهای ننگین ایران در این دوران منعقد شده است.
بعد از انقلاب و با فروپاشی قدرت شرق یعنی شوروی، آمریکا این شیطان بزرگ یکه تاز ظلم در جهان شد و درصدد برآمد تا در هارت لند نفوذ کند. با توجه به تحولات گسترده در کشور، خوی درندگی صدام را تهدید کرد تا به جهان گشایی بپردازد و به نیابت از آمریکا با ایران وارد جنگ شود. ایرانی که شعار نه شرقی، نه غربی‌اش منافع همه کشورهای جهان را که سال‌ها بود سر در آخور این کشور داشتند تهدید کرده بود. لذا همه این کشورها وارد جنگ شدند و با ارسال کمک نقدی، تجهیزات نظامی، مستشار و حتی سرباز نظامی به کمک صدام آمدند اما هشت سال مبارزه سودی نبرد و صدام حتی نتوانست یک وجب از خاک این کشور را تسخیر کند.
با پیروزی جمهوری اسلامی ایران نوپا در جنگ با ابرقدرت‌های جهان، چراغ امید در دل مستضعفان جهان روشن شد و جهان روز به روز شاهد پیشرفت جمهوری اسلامی و صدور اسلام شیعی به مرزهای خارج از ایران بود. مستضعفان جهان با الگوگیری از استقامت رزمندگان ایرانی در دفاع مقدس که برگرفته از فرهنگ عاشورایی بود به‌پا خاستند و در اقصی نقاط جهان و به ویژه در منطقه علیه ظلم قیام کردند. انتفاضه فلسطین شکل گرفت؛ حزب الله لبنان تشکیل شد؛ مقاومت اسلامی به وجود آمد.
جبهه مقاومتی شکل گرفته بود که ابتدا اسرائیل به عنوان نظام آخرالزمانی غرب را و بعد کل نظام سلطه را تهدید می‌کرد. پیشرفت این جبهه نگران کننده بود. در طی سه دهه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران هر چه آمریکا تلاش کرد جلو پیشرفت مقاومت اسلامی را بگیرد نتوانست. مقاومتی که مستقیم رو در روی استعمارگری و ظلم ابرقدرت‌های جهان بود.
هر چند آمریکا تلاش کرد با تحریم اقتصاد با نفوذ فرهنگی و از این قبیل جنگ نرم در نظام اسلامی نفوذ کند و موفقیت‌هایی کسب کند اما آنچه باعث نگرانی‌اش شده بود پیشرفت جبهه مقاومت بود. لذا سعی در کوبیدن گروه‌های کوچک‌تر مقاومت کرد. اسرائیل با حزب الله وارد جنگ شد اما بعد از 33 روز هیچ موفقیتی کسب نکرد. اسرائیلی که یکی از 5 ارتش برتر جهان را در اختیار دارد و قبلا توانسته بود طی 6 روز نیمی از کشورهای عربی را تسخیر کند در برابر یک گروه کوچک نوپا شکست سنگینی خورد.
اشغال افغانستان و عراق با بهانه از بین بردن تروریست‌هایی همچون القاعده که با انفجار برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی در 11 سپتامبر نشان دادند تهدید بزرگی برای جهان هستند انجام شد. آمریکا می‌خواست ایران را محاصره و به این کشور حمله کند. این دوران با پیشرفت‌های نظامی ایران همراه شد و دستاوردهای ایران در عرصه‌های مختلف به خصوص نظامی، آمریکا را از پیروزی در حمله نظامی به ایران مأیوس کرد. جنگ در این سر جهان برای آمریکا هزینه بر بود. لذا افغانستان و عراق را ترک و بنای یک جنگ نیابتی بزرگ را در منطقه پایه ریزی کرد.

 

 
آمریکا پیش از این سنگ بنای نفوذ در اسلام را گذاشته بود و تفکراتی چون سلفیت و وهابیت را وارد اسلام کرده بود. جنگ نیابتی فکر بهتری بود. خیلی از کشورها خواستار نابودی جمهوری اسلامی بودند چرا که باعث بیداری ملت‌ها شده بود و روندی آغاز شده بود که ملت‌هایی که سال‌ها بود در بند ظلم بودند کم کم در حال بیدار شدن بودند و این بافت قدیمی حاکمیت‌های کشورهای مختلف جهان را تهدید می‌کرد. ملت‌ها خواستار حقوق خود شده بودند و این منافع حکام بسیاری از کشورهای جهان را تهدید می‌کرد. کشورهایی همچون عربستان سعودی، کویت، بحرین و
جنبش‌های نشأت گرفته از تفکر سلفی و وهابیت شکل گرفت و در بخش‌های از سوریه و عراق فعالیت خود را آغاز کرد. جنبش‌هایی که بعدها حکومت داعش را تشکیل داد. آمریکا از سوریه خواست ارتباط خود با ایران را قطع کند تا با در دست گرفتن سوریه بتواند گروه‌های مقاومت اسلامی در فلسطین و لبنان را محاصره کرده و از بین ببرد و مانع از صدور جمهوری اسلامی به کشورهای دیگر شود. به بشار اسد گفته شده بود در صورتی که با این خواسته موافقت شود هیچ یک از گروه های تروریستی وارد سوریه نخواهند شد. اما بشار اسد این خواسته را نپذیرفت و خود را جزیی از جبهه مقاومت دانست. لذا سرمایه‌های عبری-عربی-غربی به گروه‌های تروریستی تزریق شد تا آغازگر جنگی باشند که بتوانند مقامت اسلامی را از بین ببرند و در نهایت هارت لند که همانا ایران است را تسخیر کنند.
پیروزی داعش در سوریه یعنی آغاز حمله به ایران و در حقیقت سوریه سپری است که اگر داعش از آن عبور کند به سمت مرزهای ما هجوم خواهد آورد. سوریه تاوان مقاومت اسلامی‌اش را پس می‌دهد. سوریه اکنون سپر بلای کشور ما شده است و یاری نکردن این کشوری که در اثر شش سال جنگ جز ویرانه‌ای از آن چیزی باقی نمانده است عین نامردی است. علاوه بر آن یاری نکردن سوریه یعنی نزدیک شدن داعش به تسخیر این کشور و حمله به ایران. برای این که داعش مستقیما وارد مرزهای ما نشود و نتواند به کشور ما حمله کند نباید گذاشت سوریه از بین برود. غیرت ایرانی و وظیفه اسلامی هم این اجازه را نمی‌دهد که برادر و خواهر خود در جبهه مقاومت اسلامی را تنها بگذاریم.
 
منبع: صاحب نیوز

    ترنم هدایت

    سلسله جلسات تهذيبي

    هِیأَت مَجازیِ زِینَبیُون

    سایت مراجع تقلید