با مطالعه و مقایسه میزان مصرف منابع ملی در ایران نسبت به استانداردهای جهانی می توان دریافت که در ایران از منابع موجود و در اختیار، به شکل بهینه بهره برداری نمی شود. با توجه به نسبت مستقیم و آثار بی بدیل مدیریت منابع در چارچوب توسعه ملی و با توجه به اهداف برنامه ایران 1400، ضروری است که نسبت به اصلاح الگوی مصرف اقدامی ضروری صورت گیرد، چرا که در صورت تداوم وضعیت موجود، چنین اهدافی محقق نخواهد شد.
ایران کشوری است ارزشمندار، که چارچوب های مذهبی، نقش مهّمی در فرهنگ عمومی و رفتارهای فردی و اجتماعی ایرانیان دارد. چنین چارچوب ها و اسلوب هایی که شرع انور در اختیار انسان ها قرار داده حاوی نکات و توصیه های صریح و ظریفی است که می تواند دریافتن قواعد رفتاری در حوزه مصرف مناعب راهگشا و هدایت گر باشد از این رو، ضروری است که با بازبینی و وارسی مجدد این چارچوب ها جهت اصلاح رفتار در حوزه مصرف اقداماات لازم و اساسی صورت پذیرد.
آسیب شناسی مدیریت غیر بهینه مصرف در ایران حاکی از این است که عوامل فرهنگی و عادات و رسوم عمومی ایرانیان نقشِ در خور توجّهی در مصرف نادرست منابع دارد. به طور واضح تر عاداتی، نظیر ارزش بودن مصرف، حسادت ایرانیان، رفاه طلبی و... به عنوان عوامل تعیین کننده در این زمینه مورد شناسایی قرار گرفته اند.
پژوهش پیش روی تلاش دارد تا ابتدا مصرف منابع ملی را در ایران نسبت به استانداردهای جهانی مورد مقایسه قرار دهد و در ادامه، عوامل و زمینه های فرهنگی تعیین کننده در آن را شناسایی کرده و در نهایت دیدگاه شرع انور را در خصوص مصرف بهینه منابع در ایران مورد بررسی و واکاوی قرار دهد.
وضعیت مصرف کالاهای اساسی در ایران
ایران کشوری است در حال توسعه که در این زمینه مسئولین بلند پایه کشور، برنامه های کوتاه مدت (پنج ساله) و بلند مدتی را (ایران 1400) طراحی و عملیاتی نموده اند. در این زمینه مدیریت منابع ملّی یک ضرورت به حساب می آید، چرا که در این چارچوب اهداف توسعه با هزینه های کمتری حاصل خواهد شد. از رویکرد تطبیقی و علمی، در کشورهایی، نظیر کره جنوبی، مالزی، ترکیه و... (که پیشتر جزء کشورهای جهان سوم به حساب می آمدند، ولی در حال حاضر از کشورهای جهان دوم هستند) حاکمیت نگرش مدیریتی در حوزه مصرف منابع ملی یکی از اولویت های آنها در امر توسعه پایدار بوده است. در این چارچوب جامعه با هزینه های محدودتر به اهداف خود رسیده و لذا اقدامات آن از توجیه اقتصادی برخوردار بوده است. به این معنا که، میزان هزینه ها از میزان دستاوردها و عایدات کمتر بوده است.
کارشناسان اقتصاد توسعه در ایران بر اصلاح الگوی مصرف در دو سطح "تولید" و "مصرف" کالا تأکید دارند. بدین مفهوم که، در سطح تولید کالا؛ یعنی از مرحله تبدیل مواد خام تا انتقال و توزیع به مصرف کنندگان، باید تولید کنندگان هر دو بخشِ دولتی و خصوصی علاوه بر رعایت ضوابط مورد نظر، کالای تولید شده را متناسب با استاندارد جهانی و اقلیم منطقه زیستی طراحی و تولید کنند.
این گزارش حاکی است هدر روی منابع در حوزه انرژی نه تنها در بخش مصارف خانگی و مشاغل خدماتی و تجارتی، بلکه در پالایشگاه ها، نیروگاه ها، خطوط انتقال برق، لوله های آب، واحدهای تولیدی و خودروها نیز در مقایسه با استاندارد جهانی در سطح قابل قبولی نیست. آنچه در ذیل می آید، مقایسه مصرف شاخص های اصلی منابع در ایران نسبت به استانداردهای جهانی است که به وسیله کارشناسان حوزه اقتصادی روزنامه خبرگزاری فارس ارائه شده و به وضوح گویای وضعیت نابسامان مصرف غیر بهینه در ایران است.
بر اساس این گزارش، سرانه مصرف برق در ایران 3 برابر میانگین جهانی است. به گزارش فارس، متوسط مصرف جهانی برق در دنیا برای مشترکان خانگی، 900 کیلووات ساعت در سال است، در حالی که مشترکان ایرانی در بخش خانگی، سالانه 2900 کیلووات ساعت برق مصرف می کنند، که این رقم بیش از 3 برابر میانگین جهانی است.
مدیر عامل توانیر با اشاره به این نکته، از تخصیص یارانه 100 میلیارد تومانی و توزیع 50 میلیون رشته لامپ کم مصرف خبر داده و گفته است: البته تخصیص یارانه و توزیع لامپ کم مصرف با توجه به نرخ بالای مصرف نمی تواند راهکار مناسبی در جهت کنترل و کاهش مصرف باشد. بر این اساس، ایران در رتبه 19 کشورهای پرمصرف برق در دنیا است و دولت سالانه یارانه ای معادل چهار هزار میلیارد تومان برای برق در نظر می گیرد.
بالاترین نرخ مصرف نان جهان متعلّق به ایران است. بر اساس این گزارش، مصرف سالانه گندمِ کشور سه میلیون تن در سال و بالاترین نرخ مصرف نان در جهان متعلّق به ایران است. این گزارش حاکی است: سرانه مصرف نان در ایران حدود 160 کیلوگرم است که نسبت به کشورهای اروپایی؛ مانند فرانسه 56 کیلوگرم و آلمان 70 کیلوگرم در سال است.
معاون وزیر بازرگانی نیز میزان آرد مصرفی داخل (آرد خبازی) را در حدود 5/8 میلیون تن در سال دانسته و می گوید: به دلایل گوناگونی؛ از قبیل پخت نامناسب نان، فقط در استان تهران میزان ضایعات نان بر اساس آمارهای موجود 11 تا 13 درصد است. بهمن آرمان، در این خصوص خرید به اندازه نان و افزایش کیفیت نان به جهت ماندگاری و پخت صحیح را از راهکارهای مناسب عنوان می کند.
سرانه مصرف انرژی در ایران
بر اساس این گزارش، ایران به دلیل استفاده نادرست از منابع در سرمایه گذاری ها و نیز مستهلک بودن دستگاه های تولیدی، پرداخت یارانه در حجم گسترده و عرضه بنزین ارزان و فروش نفت به صورت نفت کوره و خام، زمینه های هدرروی و تعدیل منابع در کشور را فراهم آورده است. مجید صفاری نیا معاون آموزش و آگاه سازی سازمان بهره وری انرژی ایران با اشاره به مصرف انواع انرژی در ایران عنوان داشت: ایران با مصرف روزانه افزون بر 3/2 میلیون بشکه معادل نفت خام انواع انرژی، حدود یک درصد از مصرف انرژی اولیه جهان را به خود اختصاص داده است. به گزارش فارس، به نظر می رسد در کشورهای در حال توسعه به دلیل زندگی سنتی، با مصرف بی رویه، مصرف انرژی، همانند کشورهای توسعه یافته بالا است.
با این وجود، گزارش های منتشر شده نشان می دهد که مصرف سالانه انرژی در ایران
نسبت به کشورهای توسعه یافته بیشتر است. بر اساس این گزارش، متوسط سالانه انرژی در ایران در حدود 155 میلیون تن است که با این مقدار مصرف در رتبه سیزدهم جهان قرار دارد. بنابراین گزارش، آمریکا با مصرف دو هزار و 331 میلیون تن در جایگاه نخست این جدول قرار گرفته و چین با هزار و 386 میلیون تن در رتبه دوم است. ایران بعد از برزیل و ایتالیا در رتبه سیزدهم و اسپانیا با مصرف سالانه 145 میلیون تن انرژی در مقام چهاردهم قرار گرفته است.
بهمن آرمان در گفت و گو با فارس، جایگاه جهانی ایران در عرضه بنزین ارزان را بعد از ونزوئلا در رتبه دوم و عربستان سعودی را در رتبه سوم برشمرد و افزود: طبق آمار، میزان مصرف انرژی در ایران به ازای هر واحد تولید ناخالص داخلی GDP معادل 5/2 تا 3 برابر مقداری است که در کشورهای صنعتی و در حال توسعه مصرف می شود.
وی گفت: مصرف بنزینِ کشور در سه هفته نخست سال 88 علی رغم سهمیه بندی صورت گرفته یک میلیون لیتر افزایش یافت و به 68 میلیون لیتر در روز رسید و این در حالی است که اگر مصرف سوخت کلّ کشورهای صنعتی را بر تعداد اتومبیل های آنها تقسیم کنیم، به ازای هر اتومبیل در اروپا روزانه 2 لیتر و در آمریکا 4 لیتر بنزین مصرف می شود، اما اگر این ضرب و تقسیم ساده را در خصوص کشور ایران صورت دهیم، به رقم مصرفی 11 لیتر در روز برای هر اتومبیل خواهیم رسید.
به گزارش فارس، از ابتدای سال 86 تا آخرین روز سال 87 در مجموع 57 میلیارد و 461 میلیون لیتر بنزین و گازوئیل در کشور به مصرف رسیده است. بر این اساس، سهم بنزین مصرفی کشور از کلّ مصرف بنزین در سال گذشته 24 میلیارد و 478 میلیون لیتر و سهم گازوئیل نیز 32 میلیارد و 983 میلیون لیتر گزارش می شود.
بر اساس آمار منتشره، مصرف ماهانه بنزینِ کشور به تفکیک ماه از ابتدای سال 87 برابر با 2 میلیارد و 146 میلیون لیتر در فروردین ماه، 2 میلیارد و 58 میلیون لیتر در اردیبهشت ماه، 2 میلیارد و 83 میلیون لیتر در خرداد ماه، 2 میلیارد و 196 میلیون لیتر در تیر ماه، 2 میلیارد و 239 لیتر در مرداد ماه، 2 میلیارد و 50 میلیون لیتر در شهریور ماه بوده است. بنابراین گزارش، مصرف بنزین در مهرماه سال گذشته 2 میلیارد و 20 میلیون لیتر، آبان، یک میلیارد و 991 میلیون لیتر، آذر، یک میلیارد و 908 میلیون لیتر، دی، یک میلیارد و 898 میلیون لیتر، بهمن، 1 میلیارد و 867 میلیون لیتر و اسفندماه 2 میلیون و 19
هزار لیتر بوده است. باید به این نکته توجه داشت که مصرف سرانه کشور مانند اندونزی با 225 میلیون نفر جمعیت، دو برابر چین با یک میلیارد و 300 میلیون نفر جمعیت و چهار برابر کشور هند با یک میلیارد و 122 میلیون نفر جمعیت است، که با مقایسه شاخص شدت مصرف انرژی در ایران با بسیاری از کشورهای جهان، شاهد وضعیت ناهنجار بهره برداری انرژی هستیم.
به گزارش فارس، ایران در بخش مسکن به ازای هر متر مربع 6/2 برابر متوسط مصرف کشورهای صنعتی انرژی مصرف می کند، که برخی کارشناسان، دلایل اصلی هدر رفت انرژی در بخش مسکن را نمای سنگی ساختمان ها، دو جداره نبودن پنجره ها، مجهز نبودن اماکن اداری و مسکونی به سیستم های هوشمند کنترل انرژی و هدر روی انرژی به سبب اهمال و غفلت عنوان می کنند.
مصرف انرژی در ایران هر 10 سال یک بار دو برابر می شود. به گزارش فارس، میزان مصرف انرژی، هر 10 سال یک بار، دو برابر می شود، اما این نرخ رشد در مقیاس جهانی یک تا 2 درصد بیشتر نیست و میزان سوخت مصرفی جهان در حدود هر 50 سال یک بار دو برابر می شود. بر این اساس، ایران در مقایسه با میانگین جهانی چهار تا پنج برابر بیشتر سوخت مصرف می کند، یعنی هم اکنون 9 درصد سوخت جهان در ایران و توسط تنها یک درصد جمعیت جهان مصرف می شود و هر ساله بیش از 38 درصد از بودجه سالانه دولت به یارانه بنزین اختصاص می یابد، در حالی که در صورت مصرف استاندارد، می توانیم یکی از صادر کنندگان بنزین باشیم.
ایرانیان 70 درصد، بیش از الگوی جهانی آب مصرف می کنند. به گزارش فارس، مصرف آب در ایران بر خلاف الگوی مصرف استاندارد جهانی از وضعیت خوبی برخوردار نیست، به طوری که براساس آمار اعلام شده، مصرف آب در ایران 70 درصد بیشتر از الگوی جهانی است. بنابراین گزارش، طبق اعلان بانک جهانی، به ازای هر نفر در سال، یک متر مکعب و برای بهداشت در زندگی به ازای هر نفر صد متر مکعب آب مصرف می شود. کارشناسان بر این عقیده اند که، به طور میانگین 92 درصد آب مصرفی کشور در بخش کشاورزی، به دلیل استفاده از روش منسوخ غرق آبی به جای سیستم های کارآمدِ آبیاری تحت فشار یا قطره ای هدر می رود.
سرانه مصرف گاز کشور در رتبه سوم جهان به گزارش فارس. راندمان نیروگاه های گازی کشور در سالی که گذشت، کمتر از 30 درصد بود. علاوه بر اینکه روزانه 43 میلیون متر مکعب گاز همراه نفت در کشور، جای جمع آوری سوزانده می شود، که این رقم بیش از کلّ مصرف روزانه کشور با ترکیه با 34 میلیون متر مکعب است.
تبریزی مدیر عامل سابق شرکت ملّی پالایش و پخش فرآورده های نفتی، جایگاه ایران را در خصوص میزان مصرف گاز بعد از کشورهای امریکا و روسیه در رتبه سوم مصرف جهانی اعلان کرد و افزود: میزان مصرف گاز طبیعی در ایران از 68 میلیارد متر مکعب در سال 2001 با متوسط رشد سالانه 3/10 درصد به 123 میلیارد متر مکعب در سال 2008 رسیده و پیش بینی می شود که در سال 2012 میلادی میزان مصرف به 277 میلیارد متر مکعب برسد. به گفته محمد آقایی تبریزی با ادامه روند رو به رشد مصرف در سال های آینده، ایران به یک مصرف کننده بزرگ گاز طبیعی در جهان بدل خواهد شد، این در حالی است که دولت در سال گذشته 134 هزار میلیارد ریال یارانه گاز به مشترکان بخش خانگی تعلق داده است.
ایران دومین وارد کننده بزرگ شکر در جهان است. مجید پارسا نیا معاون وزیر بازرگانی در گفت و گو با فارس، سرانه مصرف شکر در ایران را در حدود 30 کیلوگرم اعلام کرد و افزود: آمارهای جهانی نشان می دهد که سرانه مصرف قند و شکر در ایران در سال 1987 حدود 9/26 کیلوگرم بوده که این مقدار در سال 2006 به 97/28 و در سال 2007 به حدود 33/26 کیلوگرم افزایش یافته است، به طوری که به گفته بسیاری از کارشناسان جهانی، مصرف سرانه شکر در ایران 3 کیلوگرم بالاتر از میانگین مصرف جهانی است و این در حالی است که ایران بعد از روسیه، دومین وارد کننده بزرگ شکر در جهان محسوب می شود و کشورهای اندونزی، آمریکا و امارات در رده های بعدی قرار دارند. این گزارش حاکی است: آمریکای جنوبی با مصرف سرانه 2/48 کیلوگرم شکر در سال، عمده ترین مصرف کننده شکر در جهان و اقیانوسیه، اروپای شرقی، آمریکای شمالی و مرکزی، آسیا و آفریقا (48/15) رتبه های بعدی را به خود اختصاص داده اند و در این بین، هندوستان، چین و برزیل عمده مصرف کنندگان شکر در جهان هستند.
مدیر عامل شرکت بازرگانی دولتی ایران در خصوص سرانه مصرف روغن در گفت و گو با فارس گفت: سرانه مصرف روغن در کشور حدود 17 کیلوگرم است. به گزارش فارس، مقایسه مصرف سرانه روغن در ایران با سایر کشورها نشان می دهد که مصرف سرانه ما بسیار بالاتر از میانگین جهانی است؛ زیرا مصرف سرانه ایران 17 کیلوگرم و مصرف سرانه دنیا 5/12 کیلوگرم است، که اگر شیوه مصرف روغن در ایران با سایر کشورها را مورد بررسی قرار دهیم این اختلاف آشکارتر می شود. بیش از 80 درصد نیاز داخلی روغن در حال حاضر از طریق واردات تأمین می شود، که قبلاً حدود 95 درصد وارد می شد و ایران در سال 2005 دهمین کشور وارد کننده روغن در جهان بوده که میزان واردات سالانه، حدود 5/1 میلیارد روغن و کنجاله بوده است.
همانطور که اشاره شد، مقایسه میزان مصرف در بخش های مختلف با سایر کشورها، نشان دهنده وضعیت بسیار نامطلوب مصرف در همه زمینه هاست. اما جالب تر این که سالانه نزدیک به 2/12 هزار میلیارد تومان یارانه واقعی و 78 هزار میلیارد تومان یارانه پنهان پرداخت می شود، که در مجموع مبلغ کل یارانه آشکار و پنهان دولت نزدیک به 90 هزار میلیارد تومان است. بر این اساس، اهمیت اجرای طرح هدفمند شدن یارانه ها، به خوبی مشخص می شود، تا هر چه سریع تر به این معضلی که در حال تبدیل شدن به یک بحران است، رسیدگی شود. با این حال، فرهنگ سازی درباره صرفه جویی و درست مصرف کردن نیز باید به عنوان یکی از برنامه های مهمّ مسئولان دستگاه های مختلف، به ویژه رسانه ها و تلویزیون مورد توجه قرار گیرد تا با آموزش های لازم بتوان این فرهنگ را در جامعه پایدار کرد.
یکی از شاخص های معتبر دیگر برای ارزیابی روند مصرف انرژی در کشورها، «شدت انرژی» است. شدت انرژی از تقسیم مصرف نهایی انرژی بر تولید ناخالص داخلی محاسبه شده و نشان می دهد که برای تولید مقدار معینی از کالاها و خدمات، چه مقدار انرژی به کار رفته است. با مقایسه این شاخص در سال های مختلف و میان کشورها می توان روند استفاده از منابع انرژی در فرایند تولید ملّی کشورها را ارزیابی کرد.
البته این شاخص تحت تأثیر عواملی، از جمله شرایط آب و هوایی، جغرافیایی و ساختار اقتصادی که ارتباطی با مصرف بهینه انرژی ندارند، نیز هست. برای مثال، چنانچه ساختار اقتصادی یک کشور از واردات برخی محصولات به سمت تولید داخلی آنها حرکت نماید و این تولید مستلزم به کارگیری انرژی زیاد باشد، نمی توان این افزایش مصرف انرژی را به عدم استفاده بهینه از انرژی مربوط دانست، بلکه تغییرات ساختاری اقتصاد که در جهت توسعه اقتصادی نیز بوده، منجر به این افزایش مصرف شده است.
آمارها نشان می دهد که شدت مصرفی انرژی در ایران حتی در مقایسه با کشورهای نفت خیز، بسیار بالاتر است، اما با توجه به مقادیر شدّت انرژی براساس محاسبه تولید ناخالص داخلی به روش برابری قدرت خرید، ایران از لحاظ مصرف انرژی به منظور تولید کالاها و خدمات، وضعیت بهتری دارد، اما کماکان جزء کشورهای با شدت انرژی بسیار بالا محسوب می شود. در حالی که در سطح جهان به طور متوسط برای تولید یک میلیون دلار ارزش افزوده، حدود 128 تن معادل نفت خام، انرژی مصرف می شود، که این رقم در ایران نزدیک به 2 برابر است. براساس آمار اعلامی وزارت نیرو، مصرف نهایی انرژی کشور از سال 1376 تا 1386 بیش از 63 درصد افزایش یافته و مصرف نهایی انرژی کشورمان در سال 1376 بالغ بر 597 میلیون بشکه، معادل نفت خام بوده که در سال 1386 این رقم به 975 میلیون بشکه افزایش پیدا کرده است.
نکته دیگری که در زمینه مصرف در ایران وجود دارد، این است که ایرانیان در برخی از موارد کمتر از میزان لازمه مصرف می کنند. همانطور که ذکر شد، مصرف بهینه، لزوما به معنی مصرف کمتر نیست.
از جمله مواردی که باید به آن اشاره داشت، سرانه زمانی است که ایرانیان برای مطالعه کتاب صرف می کنند. این میزان در ایران روزانه فقط 2 دقیقه است که البته با اضافه کردن کتب درسی، برای برخی از افراد تا شش دقیقه هم می رسد، اما این میزان برای مردم ژاپن و یا انگلیس حدود 90 دقیقه در روز می باشد و حتی در کشورهای در حال توسعه، مانند ترکیه و یا مالزی 55 دقیقه در روز است.
از دیدگاه برخی از جامعه شناسان، مطالعه مکتوبات، یکی از شاخصه های توسعه به حساب می آید، حال با توجه به اینکه این مورد نقش بی بدیلی در افزایش ضریب توسعه انسانی دارد، لذا افزایش زمان مطالعه در تعمیق پروسه توسعه و پایدار نقش اجتناب ناپذیری خواهد داشت.
در حال حاضر سرانه مصرف شیر در ایران 91 کیلوگرم است، در حالی که آمارهای متفاوتی از مصرف جهانی شیر ارائه می شود: از 144 کیلوگرم میانگین سرانه تا 425 کیلوگرم در اروپا. اما آنچه مسلم است، این است که سرانه مصرف محصولات لبنی کشورمان فاصله زیادی با سرانه جهانی و البته کشورهای در حال توسعه دارد. با اینکه الگوی مصرف شیر نسبت به سال گذشته که 8/81 کیلوگرم بوده، رشد داشته، اما هنوز هم فاصله زیادی با مصرف سرانه جهانی دارد.
همانطور که در بالا ذکر شد، وضعیت مصرف کالا، بالاخص انرژی در ایران با استانداردهای جهانی فاصله دارد و در صورت عدم اصلاح آن، در آینده مسائل بغرنجی متوجه جامعه ایرانی خواهد شد و حتی پروسه توسعه را تحت الشعاع قرار خواهد داد. با توجه به اینکه ثبات سیاسی در کشورهای جهان برآمده از کارامدی دولت هاست و در حالی که شرایط فوق در جامعه حکم فرماست، حدوث مسائل و معضلات سیاسی در نتیجه چنین وضعیتی در آینده، دور از انتظار نیست، لذا ضرورت دارد تا با شناخت ابعاد مسئله و عوامل شکل دهنده آن با این مقوله برخورد شود.
عوامل موثر در مصرف زدگی ایرانیان
آمارها نشان می دهد که ایران در سال 1388 تقریبا 50 میلیارد دلار واردات و 5/22 میلیارد دلار صادرات غیر نفتی داشته است. این ارقام حاکی از این است که ایرانیان، بیشترِ مایحتاج خود را از خارج وارد می کنند. لذا ارز حاصل از فروش ثروت های طبیعی و کالاهای تولیدی بیش از آنکه در اختیار تولید کننده ایرانی قرار گیرد از ایران خارج می شود. لذا این مورد آثار در خور توجهی در توسعه ملی دارد، چراکه یکی از ضروریات و اصول ثابت توسعه پس انداز ملّی است. در قالب پس انداز مردم (بخش خصوصی) که مجریان اصلی توسعه ملی هستند، می توانند فعالیت ها و بنگاه های جدید اقتصادی را ایجاد و به تولید ملّی بیافزایند. بر این اساس فرهنگ مصرفی حاکم بر عموم مردم ایران با اهداف توسعه منطبق نیست.
البته ناگفته نماند که ترویج فرهنگ مصرف لزوما ضدّ توسعه نیست، بدین معنا که جامعه برای آبادانی کشور باید هزینه کند. لذا پژوهش بر آن است که الگوی مورد نظر برای هزینه خانوارها الگویی است که بر اساس آن آنچه بدست می آورند، از آنچه از دست می دهند بیشتر باشد. علاوه بر آن، برخی از کشورها به طور برنامه ریزی شده مصرف عمومی را تشویق قرار داده اند. به طور مثال، در اواسط دهه 40 قرن بیست، بعد از اینکه آمریکا به عنوان اولین اقتصاد جهان نمودار شد، کاخ سفید از مردم آمریکا خواست تا مصرف کالاهای خود را افزایش دهند؛ زیرا این امر دو دستاورد سیاسی و اقتصادی داشت: از سویی مصرف بیشتر باعث رفاه بیشتر می شد، که این امر به افزایش مشروعیت حکومت آمریکا نزد مردم آن افزود. مضافا بر اینکه در آن دوره، آمریکا به تنهایی 45 درصد از تولید جهانی را به خود اختصاص داده بود و لذا ترس از بازخیزش اقتصادی اروپا و از دست رفتن این جایگاه موجب شد تا کاخ سفید با تشویق مردم به افزایش مصرف بنگاه های خود را هر چه بیشتر فربه تر سازد. بدین صورت رقبای اروپایی، مجال کمتری برای ظهور و قدرت گیری داشتند. لذا بر طبق آنچه گفته شد، مدیریت فرهنگ مصرف ضرورتا با شرایط عمومی جامعه و اهداف توسعه انطباق دارد.
اما برای کشورهایی نظیر ایران که در ساتار اقتصاد جهانی، بیشتر تولید کننده مواد خام و مصرف کننده مواد مصنوع و صنعتی هستند، مدیریت فرهنگ عمومی به گونه دیگری است. بدین صورت که، هر چه بر مصرف کالاهای ایرانی افزایش یابد به همان اندازه آسیب پذیری اقتصادی کمتر و شرایط توسعه مهیا خواهد شد. اما همانطور که در بالا ذکر شد، مردم ایران شدیدا مصرف گرا هستند؛ امری که در گذشته ای نه چندان دور وجود نداشته است.
با وجود اینکه، برخی از پژوهشگران برآنند که شروع دوره مصرف زدگی از زمان حکومت صفویه بوده، اما به نظر می رسد که مصرف زدگی از دوره قاجاریه، همزمان با رشد و تثبیت نفت در اقتصاد ایران به یکی از واقعیت های جامعه ایرانی بدل شده است. این مقوله موجب ایجاد شرایطی شده که مستقیم و یا غیر مستقیم شرایطی را پدید آورده که در نهایت مصرف لجام گسیخته را در پی داشته است. البته نباید از سیر مؤلفه ها و متغیرها نیز غافل شد.
در دوره قاجاریه، دربار از طریق مسافرت ها به فرنگ با دستاوردهای تمدّنی جدید آشنا شدند و با وجود تلاش هایی که توسط افرادی، نظیر قائم مقام فراهانی و امیر کبیر انجام شد تا ایرانیان در زمینه تولید کالای اقتصادی رشد کنند، اما این اندیشه های اصلاحی نمی توانست در برابر خواست دربار که مجذوب زرق و برق تمدن فرهنگ شده بود تاب آورد. نتیحه چنین گرایشی فروش ثروت های ملّی به خارجیان برای مصارف غیر تولیدی، مثل مسافرت شاه و همراهان به فرنگ شد و این گرایش با افزایش جایگاه نفت در اقتصاد عمومی بیش از پیش تقویت گردید.
پولِ نفت، حکومت را در شرایطی قرار داد که دیگر نگران تولید ملّی نبود؛ زیرا مایحتاج خود را از طریق ارز حاصل از فروش نفت تأمین می کرد. در نتیجه، از سویی تولید ملّی از سوی حکومت مورد بی مهری قرار گرفت و از سوی دیگر، گرایش به مصرف کالاهای خارجی در دربار تقویت شد. وقتی تاریخ دربار پهلوی را ورق می زنیم، به وضوح می توانیم رشد لجام گسیخته میل به مصرف را باز شناسیم. بدین صورت، دربار شاه پایگاهی شد برای تقویت فرهنگ مصرف در جامعه، به طوری که از طریق آن طبقات مرفّه شهری، اربابان و ملاکین و سایر اقشار به مصرف بیشتر گرایش یافتند و این وضعیت با وجود فراز و نشیب هایی همچنان ادامه یافته است، بطوری که بر طبق مطالعاتی که از شرایط کنونی اقتصاد ایران به عمل آمده، همچنان مصرف عمومی تحت تأثیر نفت آن قرار دارد.
در اکثر دولت ها 90 درصد درآمدهای دولت از مالیات تأمین می شود، ولی در ایران نزدیک به 70 درصد از درآمدهای نفتی و 30 درصد مالیات است. بنابراین، یکی از مباحث آسیب شناسی اقتصاد ملّی باید درآمدهای نفتی باشد؛ زیرا گسترش فرهنگ پرداخت مالیات، به طور خودکار موجب اصلاح الگوی مصرف می شود، که به علّت اتکا به درآمدهای نفتی، از این منفعت بهره ای برده نمی شود.
در عین حال، اگر بخواهیم عوامل جزئی تر را نیز کشف کنیم، می توان به مؤلفه های دیگری نیز اشاره داشت که از جمله این عوامل می توان به ظهور مناطق آزاد در سال های اخیر اشاره کرد. مناطق آزاد، برای تسهیل صادرات ایجاد شده اند، اما چون در آنها بستر سازی کافی برای صادرات صورت نگرفته، به مناطقی برای واردات تبدیل شده اند. لازم به ذکر است که در کشور چین با آن گستره جغرافیایی و اقتصاد بزرگ، 3 منطقه آزاد وجود دارد، اما در ایران 31 منطقه آزاد وجود دارد، که از این لحاظ، رکورددار دنیا هستیم.
دیگر عامل رواج مصرف گرایی، کنترل نشدن دقیق مرزهاست که موجب تسهیل قاچاق کالاهای مصرفی به کشور شده است. هم اکنون ایران با رقمی حدود 10 میلیارد دلار واردات غیرمجاز و قاچاق، در جایگاه اول دنیا قرار دارد.
عامل دیگر، توسعه نیافتن حمل و نقل عمومی است، که موجب الگوی مصرف بی رویه سوخت شده است. در کشورهای پیشرفته دنیابیش از 70 درصد رفت و آمد مردم به وسیله حمل ونقل عمومی است و 30 درصد با وسایل شخصی، که این نسبت در تهران برعکس است.
عامل دیگری که در توسعه فرهنگ مصرف نقش بارزی داشته حسادت ایرانیان است. متأسفانه این مورد یکی از واقعیات فرهنگ ایرانی است که با وجود ارشادات شرع انور و نصایح بزرگان مذهبی، عمدتا ایرانیان ملّتی حسود هستند. مصرف شخصی موجب حسادت دیگری می شود. یکی از پژوهشگرانِ امر توسعه از یکی از دوستان خود که در شیکاگو بود نقل کرد، که تا زمانی که وی کارمند یک بانک در شیکاگو بود برخی از هموطنان ایرانی با او رفت و آمد می کردند، اما همین که وی رئیس آن شعبه شد، آنها این رفت و آمدها را قطع کردند.
در چنین شرایطی، مصرف در ایران، یک ارزش تلقی می شود و هر آنکه بیشتر مصرف می کند، گویی از پرستیژ اجتماعی بیشتری برخوردار است. گسترش فرهنگ خریدِ قسطی نیز از این حکایت دارد که ایرانیان برای خریدن حتی حاضرند پولی را که در آینده بدست می آورند خرج کنند. ایرانیان اساسا نگران زبان مردم در مورد شرایط زندگی خود هستند و لذا به واسطه این ادراک ناصحیح و مخرّب اقدام به خرید می کنند و به همین دلیل، در ایران تقریبا همه مردم به نوعی مقروض اند. جالب آنکه ایرانیان در میان کشورهای منطقه که اتفاقا اقتصاد آنها نیز نفتی است، بیشترین میزان زباله را تولید می کنند و جالب تر اینکه، هم اکنون سرانه اماکن تجاری (مراکز خرید) تهران بالاتر از پاریس است.
همانطور که گفته شد، ایران کشوری است ارزش مدار، که ارزش های مذهبی نقش تعیین کننده و انکار ناپذیری در شکل دهی قالب های فکری و رفتاری ایرانیان دارد، اما متأسفانه فرهنگ حاکم بر مصرف ملّی در ایران با ارزش های مذهبی آنها منطبق نیست، لذا لازم می آید تا حدود شرعی برای عموم مردم هویدا شود؛ چه اینکه از قبل آن بتوان تحولات لازمه در فرهنگ مصرف را پدید آورد.
اسلوب های مصرف از دیدگاه قرآن و حدیث
قرآن کریم در عین حال که مسلمانان را به قناعت و ساده زیستی توصیه می کنند، آنها را به مصرف بهینه نیز ارشاد می دهد. لذا اسلام اساسا با مصرف مخالف نیست، بلکه در نظر دارد که مصرف باید به اندازه و در جای خودش صورت پذیرد. قرآن مصرف صحیح را در قالب واژگانی، نظیر قدر و قوام (به معنی اعتدال و میانه روی) نشان داده و آنها را در برابر واژگانی؛ نظیر اسراف و تبذیر قرار داده است. همچنین در کتب دینی بر شخص "مقدر" یعنی کسی که همه اموال خود را خرج نمی کند و بخشی از آن را برای وقت ضیق در نظر می گیرد اشاره رفته که در ذیل به چند نمونه اشاره می شود:
اسراف در نظر قرآن به معنی تجاوز از حدّ اعتدال است. مثلاً قرآن شخص پرخور را مسرِف می نامد. گناهکار را نیز مسرف می خواند. همچنین شخص مستبد و مستکبر را هم مسرف می داند؛ زیرا اولی درباره جسم، دومی درباره جان، سومی درباره جامعه، از مرز اعتدال خارج شده اند. همچنانکه در سوره اعراف، آیه 31 می فرماید: «کلُوا وَ اشربوا و لا تُسرِفوا» در قرآن کریم هر گونه رفتار میانه روی و مقتصدانه مورد تشویق قرار گرفته و با سخنان زیبا ستوده شده است.
تفریط در مصرف نیز مانند اسراف و افراط در آن، پیامدهای زیانبار گوناگونی دارد. از این رو، اسلام از یک سو با افراط و اسراف در مصرف به شدت مخالف است و به میانه روی و ساده زیستی سفارش می کند و از سوی دیگر، تفریط در مصرف و سخت گیری بر خود و خانواده را نیز محکوم می نماید. در حدیث نبوی آمده است: «کلوا واشربوا و تصدقوا و البسوا فی غیر مخیله و لا سرف، ان اللّه یحبّ أن تری علی عبده»: بخورید و بیاشامید و صدقه بدهید و بدون فخر فروشی و اسراف کاری جامه بپوشید؛ زیرا خداوند دوست می دارد که نعمت اش بر بنده اش نگریسته شود.
در جای دیگر می فرماید: «و الذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما»: و آنان که چون هزینه می کنند اسراف نمی کنند و خست نمی ورزند، بلکه میان این دو، راه اعتدال را برمی گزینند و در جای دیگر آورده است: «لینفق ذو سعة من سعته و من قدر علیه رزقه فلینفق مما ءاتاه الله»: بر توانگر است که از دارایی خود هزینه کند و هر که روزی اش بر او تنگ شده باشد، از آنچه خداوند به او داده است، خرج کند.
همچنین اسلام واژه تبذیر را نیز برای بیان گونه ای از مصرف ناصحیح ارائه نموده است. «تبذیر» از ریشه «بذر» به معنای پاشیدن دانه است و با اسراف که به معنی تجاوز از حدّ اعتدال است فرق دارد. هنگامی که این واژه در مباحث اقتصادی به کار می رود، به معنای مصرف کردن مال به صورت غیر منطقی و نارواست. معادل کلمه «تبذیر» در فارسی «ریخت و پاش» است. برخی از لغت شناسان در تبیین فرق میان اسراف و تبذیر گفته اند: «اسراف، به معنای گذشتن از حد در صرف مال است و تبذیر، اتلاف مال در غیر محل آن است، پس تبذیر از اسراف بدتر است و به همین جهت، خدای متعال فرموده است: «انَّ المبذّرین کانوا اخوان الشیطین»: همانا تبذیرکنندگان برادران شیطان اند.
اسلام بر قناعت کردن مؤمن تأکید می ورزد. به طور مثال قرآن کریم می فرماید: «انظر الی من هو دونک فی المقدرة و لا تنظر الی من هو فوقک فی المقدره، فانّ ذلک اقتع لک بما قسم لک»: به ناتوان تر از خودت بنگر و به توانگر از خویش منگر؛ زیرا این کار تو را به آنچه قسمت تو شده، قانع تر می سازد. همچنین قرآن پیروان را به انفاق و دستگیری ارشاد می دهد.
روایتی از پیامبر اسلام نقل شده که آن حضرت فرمودند: «من أعطی فی غیر حقّ أسرف، و من منع عن حق فقد قتر»: هر که به ناحق (بی جا) بخشش کند، اسراف کرده است و هر که به حق (به جا) خرج نکند، سخت گیری و خسّت ورزیده است. همچنین از وی آمده است: «هر کس نابجا مال و امکانات را مصرف کند، اسراف کرده است».
امام علی(ع) نیز در جاهای مختلف مسلمانان را میانه روی در مصرف ارشاد نموده و می فرمایند: «اسراف و تبذیر، یعنی صرف مال و ثروت در غیر موضعی که برای آن ضرورت دارد». و در جای دیگر می فرمایند: «اسراف به نابودی امکانات زیادی می انجامد». همچنین از ایشان آمده است: «تدبیر خوب، ثروت و مال اندک را زیاد و تدبیر بد، مال بسیار را نابود می کند.»
امیر مؤمنان در بیان معیار و ملاک اقتصادی به تبیین مصرف درست و مناسب اشاره نموده و می فرماید: «کن سمحا و لا تکن مبذرا و کن مقدرا و لا تکن مقترا»: یعنی بخشنده باش، ولی نه به حدّ اسراف، و میانه رو باش و سخت گیر مباش.
از جمله واژگانی که اعتدال و میانه روی را تأیید و تشویق می کند، واژه مقدّر است که در روایات به معنای اقتصاد و میانه روی به کار رفته است. مقدّر در حقیقت میانه رو و کسی است که آینده نگری می کند و تمام آنچه را که به دست آورده انفاق و هزینه نمی کند، بلکه مقداری از آن را برای زمان حاجت نگه می دارد. این واژه در کاربردهای روایی معنای ایجابی و مثبت محض داشته و به معنای اعتدال و میانه روی در حوزه اقتصادی است.
همچنین بر پایه روایتی از امام صادق(ع) ویژگی های شخصی با ایمان این گونه است: «المؤمن حسن المعونه، جید التدبیر لمعیشد»: مؤمن یاری گر شایسته است، کم خرج است و گذران زندگی اش را خوب تدبیر می کند. بر این اساس، برنامه ریزی و مدیریت در جهت ارتقای فرهنگ ساده زیستی، یکی از مصادیق بهترین برنامه ریزی ها برای تدبیر زندگی و اصلاح الگوی مصرف است.
روایتی دیگر از امام صادق(ع) آمده است: «لیس فیما اصلح البدن اسرافٌ... انّما الاسراف فیما أتلف المال و أضر بالبدن»: در آنچه بدن را سالم نگه می دارد اسراف نیست...، بلکه اسراف، در چیزهایی است که مال را تلف می کند و به بدن زیان می رساند.
گفتنی است که، هر چند در روایات اسلامی تأمین نیازهای زندگی در حدّ کفاف و برخورداری از یک زندگی متوسط مورد تأکید قرار گرفته،اما برخورداری از رفاه نسبی نیز با میانه روی در مصرف منافاتی ندارد، لذا در روایاتی از اسحاق بن عمار نقل شده که به امام صادق(ع) گفتم: «آیا مؤمن می تواند ده پیراهن داشته باشد؟ امام(ع) فرمود: «آری». گفتم: بیست پیراهن چه؟ فرمود: «آری (اشکالی ندارد)» گفتم: «سی تا چه؟» فرمود: «آری. این اسراف نیست؛ اسراف آن است که لباس بیرونی ات(لباس مهمانی ات) را لباس کار و دم دستی قرار دهی، بنابراین، در اسلام، مصرف بیش از حدِّ رفاه نسبی، اسراف و غیر مجاز شمرده شده است.
اما شاید این نکته از امام موسی کاظم شنیدنی باشد که فرموده است: «لا تبذل لاخوانک من نفسک ما ضره علیک اکثر من منفعته لهم»: برای برادران (ایمانی) خود، چندان از خودت مایه گذار که زیان آن برای تو بیشتر از سودش برای آنهاست». این روایت بدین معناست که نگره حاکم بر کمک و یاری به مسلمانان نیز بر محور اعتدال و میانه روی بوده است، بطوری که دستاوردهای آن از هزینه های آن کمتر باشد.
نتیجه گیری و پیشنهادات:
آثار نفت را می توان در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی جامعه شناسایی کرد. از جمله اینکه، نفت مدتهاست که بر فرهنگ مصرف عمومی تأثیر گذارده و آن را به سمت و سویی کشانده که امروزه در میان ایرانیان مصرف بیشتر یک ارزش تلقی می شود، تا جایی که اکنون ایرانیان در مصرف برخی از کالاها در صدر جهان قرار دارند. از این رو در راستای اهداف توسعه کشور، ضروری است که چنین وضعیتی اصلاح گردد، که در این چارچوب چند پیشنهاد ارائه می گردد:
-افزایش آموزش فرهنگ مصرف از طریق نهادهای اطلاع رسانی، از جمله رسانه ملی؛ -اصلاح کتب درسی نوجوانان و جوانان و ارائه برنامه های آموزشی و تشویقی به آنها در زمینه مصرف کالا بر اساس اسلوب های اسلامی و شیعی در جهت ایجاد فرهنگ جدید مصرف متناسب با اهداف توسعه؛ -افزایش هزینه های تحقیقاتی و علمی برای اکتشاف روش های مدرن جهت بهره گیری از منابع با هزینه های کمتر؛ -بهره گیری از نقش ارزش های اسلامی و شیعی در جهت تعمیق و نهادینه سازی فرهنگ مصرف بهینه؛ حاکمیت نگرش مدیریتی (با تأکید بر بهره وری) و اقتصادی( چربش فایده بر هزینه) در حوزه مصرف کالا در سطح جامعه.