مبارزه مستدل با باورهای غلط
مرحوم طبرسی از ابویعقوب یوسف بن محمد بن زیاد و ابوالحسن علی بن محمد بن یسار روایت كرده است كه به امام حسن عسكری علیه السلام عرض كردیم: در منطقه ما گروهی ادعا می كنند هاروت و ماروت دو فرشته اند كه چون گناهان فرزندان آدم افزون شد، خداوند آن دو را همراه فرشته ای دیگر به زمین فرستاد. آن دو شیفته زنی شدند و خواستند با او زنا كنند و شراب نوشیدند و نفس محترمه را كشتند. خداوند آن دو را در بابِل عذاب و شكنجه می كند و ساحران از آن دو سحر می آموزند و خدا آن زن را به ستاره زهره مسخ كرد.
امام فرمود: حاشا كه چنین باشد. فرشتگان الهی با لطف خدا معصوم از گناه و كفر و اعمال ناروا هستند. خدای عزوجل فرمود: «لا یعْصُونَ اللّه َ ما اَمَرَهُمْ وَیفْعَلُونَ ما یؤْمَرُونَ»(1) و فرمود: «وَلَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَالاْرْضِ وَمَنْ عِنْدَهُ لا یسْتَكْبِروُنَ عَنْ عِبادَتِهِ وَلایسْتَحْسِروُنَ یسَبِّحُونَ اللَّیلَ وَالنَّهارَ لایفْتُرُونَ» (2) و درباره فرشتگان فرمود: «بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ لایسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِاَمْرِهِ یعْمَلُونَ» (3) تا آنجا كه فرمود «مُشْفِقُونَ». خداوند این فرشتگان را جانشینان خود در زمین قرار داده و آنها در دنیا همچون پیامبران و ائمه اند. آیا از پیامبران قتل نفس و زنا و شراب خواری سر می زند؟ آن گاه فرمود: آیا نمی دانی كه خداوند هیچ گاه دنیا را از پیامبر یا امامی از جنس بشر تهی نگذاشته است؟ آیا نفرمود: «وَما اَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ اِلاّ رِجالاً نُوحی اِلَیهِمْ مِنْ اَهْلِ الْقُری» (4) و اعلام فرمود كه او فرشتگان را به این سبب به زمین نفرستاد كه امام و فرمانروا باشند، بلكه آنها به سوی پیامبران الهی فرستاده شده اند؟»
ماپرسیدیم: پس ابلیس فرشته نیست؟ فرمود: «خیر، بلكه ابلیس از جن است» (5)
اعلام موضع در برابر جریانهای انحرافی
هدایتگران باید گروههای مختلف جامعه خویش را به خوبی بشناسند و از مواضع و افكار آنان به خوبی مطلع باشند تا بتوانند با هر یك متناسب با اندیشه و ایده هایشان برخورد مناسب را تدارك ببینند؛ زیرا همواره هدایتگران الهی مخالفان زیادی داشته و دارند: «وَكَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِی عَدُوّا مِنَ الْمُجْرِمینَ» (6) ؛ «و این چنین برای هر پیامبری دشمنی از گناهكاران قرار دادیم..»
از سوی دیگر مخالفان دین الهی نیز هیچ گاه یكسان نبوده اند، بلكه هر یك مرام و گرایش و افكار خاصی داشته اند. امام حسن عسكری علیه السلام با آگاهی كامل از جریانهای عصر، مواضع خود را اعلام می كرد و به این طریق گروههای زیادی از مردم را از سرگردانی نجات می داد. نمونه هایی از اعلام مواضع حضرت چنین است:
الف) واقفیها
واقفیان سلسله امامت را تا حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام می پذیرند و بنیانگذاران آن تعدادی از یاران امام صادق و كاظم علیهماالسلام بودند و از جمله آنان، زیاد بن مروان، علی بن ابی حمزه و عثمان بن عیسی می باشند. دلیل توقف آنان، دلبستگی به اموال زیادی بود كه باید به امام بعدی می سپردند. شیخ طوسی می نویسد: بعد از شهادت امام موسی بن جعفر علیهماالسلام هفتاد هزار دینار نزد زیاد قندی و سی هزار دینار و پنج كنیز و خانه ای در مصر نزد عثمان بن عیسی رواسی بود. امام رضا علیه السلام آنها را طلب كرد. ابن ابی حمزه امامت او را منكر شد و اموال را نداد. زیاد قندی همچنین كرد. ولی عثمان بن عیسی ضمن نامه ای به امام رضا علیه السلام نوشت: پدرت از دنیا نرفته و همچنان زنده است و كسی كه بگوید او مرده، سخن بیهوده ای گفته است...(7)
امام حسن عسكری علیه السلام در خصوص این گروه منحرف بارها اعلام موضع كرد و افراد زیادی را از ورطه انحراف آزاد كرد. احمد بن مطهر می گوید: یكی از یاران ما از مردم جبل (قهستان) به ابومحمد علیه السلام نامه ای نوشت و پرسید: كسانی را كه در مورد امامت موسی بن جعفر علیهماالسلام توقف كرده (و جانشین او را نپذیرفته اند) دوست داری یا از آنان بیزاری می جویی؟ حضرت پاسخ داد: آیا برای عمویت آمرزش می خواهی! خداوند عمویت را نیامرزد. از او بیزاری بجوی و من در پیشگاه خدا از آنها بیزاری می جویم. با آنها سر دوستی نداشته باش، از بیمارانشان عیادت نكن، در تشییع جنازه هایشان حاضر نشو و هرگز بر جنازه های آنها نماز مگزار. خواه امامی را از ناحیه خدا انكار كرده باشند، خواه امامی را كه امامتش از سوی خدا نیست، بر امامان افزوده باشند، یا قائل به تثلیث (سه خدایی) باشند. كسی كه امامتِ آخرین فرد ما را انكار كند، گویا امامت اولین ما را انكار كرده و كسی كه تعداد ما را اضافه بداند، مانند كسی است كه از تعداد ما كاسته است و امامت ما را انكار كرده است..» (8)
شخص سؤال كننده نمی دانست كه عمویش واقفی است و امام با این روش او را از این موضوع مطلع كرد.
ب) صوفیه
گروه منحرف دیگر در عصر امام، صوفیه بودند؛ جماعتی كه از ابتدای پیدایش به دست ابوهاشم كوفی، عده ای از مسلمانان را فریب داد و از اسلام راستین منحرف ساخت. امام عسكری علیه السلام درباره آنان و رئیس قومشان، حدیثی از امام صادق علیه السلام را یادآوری فرمود: از امام جعفر صادق علیه السلام درباره ابوهاشم (كوفی) سؤال شد. فرمود: فردی بسیار فاسد العقیده بود. مسلكی به نام تصوف اختراع كرد و آن را مركزی برای اعتقادات پلید خود قرار داد. (9)
ج) ثنویه
این فرقه منحرف در زمان امام عسكری علیه السلام پدید آمد و به نوشته مجمع البحرین: آنها فرقه ای از مجوس اند و به دو اصل خیر و شر (نور و ظلمت) و پیامبری حضرت ابراهیم علیه السلام معتقدند. (10) امام حسن عسكری علیه السلام نسبت به این گروه بسیار حساس بود. شیخ حر عاملی از كشف الغمه از ابوسهل بلخی نقل می كند: یكی از یاران نامه ای به امام نوشت و درخواست كرد درباره پدر و مادرش دعا كند. امام علیه السلام چنین نوشت: «رَحِمَ اللّه ُ والِدَتَكَ وَالتّاءُ مَنْقُوطَةٌ؛ (11) خداوند مادرت را بیامرزد و تاء دو نقطه است..» یعنی كلمه تاء دو نقطه است نه یاء كه والدیك بشود. چون پدرش ثنوی بود و امام نمی خواست برای پدر او دعا كند.
د) مفوّضه
این گروه معتقد بودند خداوند حضرت محمد صلی الله علیه و آله را آفرید و آفرینش دنیا را به او سپرد و او هم عهده دار آفرینش هر چه در دنیاست، شد. برخی هم گفته اند این كار به علی علیه السلام سپرده شد. (12) (13)
امام حسن عسكری علیه السلام به شیوه های گوناگون درباره آنان اعلام موضع می كرد كه از نمونه های شگفت انگیز آن پاسخ توسط فرزند خردسالش (امام عصر علیه السلام) در حضور حضرت می باشد. گروهی از مفوضه، كامل بن ابراهیم مدنی را نزد ابومحمد علیه السلام فرستادند. وی وارد شد و كنار دری كه پرده داشت نشست. همان لحظه نسیمی وزید و گوشه پرده كنار رفت. كودكی چهار ساله را دید كه گفت: ای كامل بن ابراهیم! گفت: بلی ای مولای من! آن كودك فرمود: نزد ولی اللّه آمده ای كه... درباره سخن مفوضه بپرسی؟ آنان دروغ گفتند. بلكه دلهای ما ظرف مشیت و اراده خدای عزوجل است. هرگاه بخواهد، ما هم می خواهیم و خداوند می فرماید: «وَما تَشاؤُونَ اِلاّ اَنْ یشاءَ اللّه ُ». (14) آن گاه امام عسكری به او فرمود: چرا نشسته ای؟ پاسخت را داد، برخیز! (15)
ه) قیام صاحب الزنج (فتنه ای سیاسی)
در كنار انحرافات اعتقادی و فرهنگی، از فتنه های سیاسی نیز نباید غافل ماند كه مشهورترین آنها قیام صاحب الزنج است. رهبری این قیام را شخصی فاسد و منحرف به عهده داشت كه خود را علی بن محمد بن احمد بن عیسی بن زید بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب می خواند. به گفته مسعودی «در شب 5 شنبه 27 رمضان 255 در بئر نحْل بین شهر الفتح و كرخِ بصره قیام كرد. تاریخ نگاران به اتفاق وی را علوی نمی دانند و دیدگاهش همان دیدگاه خوارج بود..» (16)
وی به هوادارانش می گفت: نبوت به من عرضه شد، ولی نپذیرفتم، چون مشكلاتی داشت كه ترسیدم تحمل آنها را نداشته باشم. (17) بر اثر قیام وی خسارات زیادی به مردم بصره وارد شد. وی چند بار به آن شهر حمله كرد و تعداد زیادی را كشت و دارایی مردم را غارت كرد و مسجد جامع را آتش زد. جنگ وی با حكومت عباسی حدود چهارده سال و چهار ماه و شش روز طول كشید و با قتل وی توسط موفّق خلیفه عباسی (270 ه. ق) قیام خاتمه یافت. وی خود را به دلایل متعدد به اهل بیت علیهم السلام منتسب می كرد، ولی امام عسكری علیه السلام علاوه بر تأیید نكردن قیام وی، با اعلام موضع، شیعیان را از انحراف و خطر می رهانید. از جمله، محمد بن صالح خثعمی می گفت: تصمیم گرفتم ضمن نامه ای از ابومحمد علیه السلام درباره صاحب الزنج بپرسم، ولی فراموش كردم. امام در جواب نامه علاوه بر سؤالهای مكتوب من، نوشته بود:.». و صاحب الزنج از ما نیست..» (18) مرحوم محدث قمی می نویسد: امام علیه السلام نسبت او را به اهل بیت نفی كرد. بنابراین، از حیث نَسب و مذهب و عمل نیز نفی شده است. (19)
پی نوشت :
1) هدایة الكبری، ص341.
2) توبه/16.
3 )اصول كافی، ج1، ص508.
4) تحریم/6: «در آنچه خداوند به آنها امر كرده است، نافرمانی نمی كنند و هر چه امر شوند، انجام می دهند..»
5) انبیاء/19 و 20: «هر چه در آسمانها و زمین است از آن خداست و كسانی كه در نزد او هستند (فرشتگان) از بندگی و عبادت او سرپیچی نكنند و ملول نشوند. شب و روز بدون آنكه سستی كنند به تسبیح او مشغول اند..»
6) انبیاء/26 و 27: «بلكه [فرشتگان] بندگان گرامی داشته شده هستند كه خدا را به گفتار پیشی نمی گیرند و به امر او كار می كنند..»
7) یوسف/109: «و ما نفرستادیم پیش از تو جز مردانی از اهل شهرها كه به آنها وحی می كردیم..»
8) احتجاج طبرسی، ج2، ص265.
9) فرقان/31.
10) الغیبة، ص43.
11) بحارالانوار، ج50، ص274؛ كشف الغمه، ج3، ص219. آن حضرت در نامه ای به شخص دیگر پاسخ داد: آری، در نمازت آنان را لعنت كن. (بحارالانوار، ج50، ص267.)
12) سفینة البحار، ج2، ص57.
13) مجمع البحرین، ص16.
14) با خورشید سامرا، ص265، به نقل از اثبات الهداة، ج3، ص427، ح103.
15) مجمع البحرین، ص332؛ معجم الفرق الاسلامیه، ص235.
16) شرح باب حادی عشر، ص99؛ بحارالانوار، ج25، ص342.
17) انسان/30.
18) الغیبة، ص148؛ الخرایج، ج1، ص458.
19) مروج الذهب، ج4، ص195.
20) شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج8، ص158.
21) المناقب، ابن شهر آشوب، ج4، ص428.
22) سفینة البحار، ج1، ص559.
منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغانشماره 65.
امام عسکری و مقابله با انحرافات
به امام حسن عسكری علیه السلام عرض كردیم: در منطقه ما گروهی ادعا می كنند هاروت و ماروت دو فرشته اند كه چون گناهان فرزندان آدم افزون شد، خداوند آن دو را همراه فرشته ای دیگر به زمین فرستاد.آن دو شیفته زنی شدند...