شیوه های ارتباطی امام عسکری (علیه السلام)

شناسه نوشته : 25869

1398/09/13

تعداد بازدید : 122

شیوه های ارتباطی امام عسکری (علیه السلام)
سیره سیاسی امام حسن عسکری (علیه السلام)، بر چهار روش مدیریتی استوار بود و در طول امامت شش ساله خود، با این شیوه ها توانست موقعیّت خود را تثبیت و جامعه تشیع را به چشمه سار سعادت رهبری نماید.


چکیده
شیوه های سیاسی امام عسکری (علیه السلام) جهت ادامه دامنه امامت و حمایت دینی و اعتقادی شیعیان شامل روش ارتباطی، سازمان وکالت و روش حمایتی می باشد. پراکندگی مراکز تجمع شیعیان نیازمند سازمان منسجم هدایتی با حوزه امامت بود تا ارتباطات برقرار شود. روش های مختلف این ارتباطات در زمان امام عسکری (علیه السلام) با شبکه وکالت و رساندن پیام ها از طریق پیک یا وجود نماینده بین امام و مسلمانان و حمایت مالی این امر محقق می گردید.
کلیدواژه: سیره سیاسی، امام حسن عسکری (علیه السلام)، جریان های گروهی، شبکه ارتباطی.

مقدمه
سیره سیاسی امام حسن عسکری (علیه السلام)، بر چهار روش مدیریتی استوار بود و در طول امامت شش ساله خود، با این شیوه ها توانست موقعیّت خود را تثبیت و جامعه تشیع را به چشمه سار سعادت رهبری نماید. در این مقاله به بررسی این روش ها که شامل مدل های ارتباطی با مسلمانان در نقاط مختلف به خاطر پراکندگی تجمع مسلمانان پرداخته شده است؛ بررسی این مسایل ما را با سیره سیاسی امامان به عنوان الگوی زمان آشنا کرده و شیوه انسجام و توانایی ما را در حمایت از امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خود آگاه می سازد.

1. روش ارتباطی امام حسن عسکری علیه السلام با شیعیان
در زمان امام عسکری (علیه السلام) تشیع در مناطق مختلف و شهرهای متعددی گسترش و شیعیان در نقاط فراوانی تمرکز یافته بودند. مناطقی مثل کوفه، بغداد، نیشابور، قم، آوه، مدائن، خراسان، یمن، ری، آذربایجان، سامرّاء، جرجان، بصره و حلّه، از پایگاه های شیعیان به شمار می رفت. این گستردگی و پراکندگی مراکز تجمع شیعیان، وجود سازمان ارتباطی منظّمی را ایجاب می کرد تا پیوند شیعیان را با حوزه امامت از یک سو و ارتباط آنان را با یکدیگر از سوی دیگر برقرار سازد.

 

در زمان امام عسکری (علیه السلام) تشیع در مناطق مختلف و شهرهای متعددی‏ گسترش و شیعیان در نقاط فراوانی تمرکز یافته بودند.


بدین منظور، شبکه ارتباطی وکالت و نصب نمایندگان در مناطق گوناگون به مورد اجرا گذاشته شد و این روش در آن زمان بهترین سیستم ارتباطی بود. به گواهی اسناد و شواهد تاریخی، امام عسکری (علیه السلام) نمایندگانی از میان چهره های درخشان و شخصیت های برجسته شیعیان برگزیده، در مناطق متعدد منصوب کرد و با آنان در ارتباط بود. از این طریق پیروان تشیّع را در همه مناطق زیر نظر داشت و نمایندگان نسبت به مناطق شیعه نشین زیاد بودند که ما به یکی از آنها اشاره می کنیم:
 

این گستردگی و پراکندگی مراکز تجمع شیعیان، وجود سازمان ارتباطی‏منظّمی را ایجاب می‏کرد تا پیوند شیعیان را با حوزه امامت از یک سو و ارتباط آنان را با یکدیگر از سوی دیگر برقرار سازد.


ابراهیم بن عبده، نماینده امام در نیشابور بود که خودِ امام به صراحت طی حکمی او را به نیابت از جانب خود تعیین و به عبدالله بن حَمْدویه بیهقی نوشت:
«من ابراهیم بن عبده را، برای دریافت حقوق مالی آن سامان و ناحیه شما منصوب کردم و او را وکیل امین و مورد اعتماد خویش نزد پیروان خود قرار دادم. تقوا در پیش گیرید و مراقب باشید و وجوه مالی واجب را بپردازید که هیچ کس در ترک یا تأخیر پرداخت آن معذور نیست.»1 (خواجویان، تاریخ تشیع، ص 55)
امام عسکری (علیه السلام) افزون بر شبکه ارتباطی وکالت و نصب نماینده، از راه اعزام پیک با شیعیان و پیروان خود ارتباط برقرار می ساخت. از این رهگذر مشکلات آنان را برطرف می ساخت و در این زمینه می توان از فعالیت های یک تن از یاران امام یاد کرد: ابوالادیان از نزدیک ترین یاران امام که پیک ها و پیام های امام را به پیروان آن حضرت می رساند و متقابلاً مشکلات، خُمس و دیگر وجوه ارسالی شیعیان را دریافت و در سامرا به محضر امام عسکری (علیه السلام) می رساند.

2. شیوه مکاتبه برای ارتباط امام عسکری علیه السلام با شیعیان
با نظر به شرایط سیاسی و اختناق شدید، آن حضرت از راه مکاتبه و ارسال نامه های فوری، پیوسته با دوستان و پیروانش در ارتباط بود و از این طریق، آنان را در زیر چتر هدایت خود قرار می داد. این نامه ها، غالباً محرمانه ارسال می شد؛ زیرا به منزله اعلامیه هایی بود و موجب بیداری شیعیان در برابر طاغوت ها و گروهک های باطل و منحرف می شد. بعضی از آن ها، نامه های طولانی بود که برای اشخاص می فرستاد. مجموع آنها، به صورت میراث مهم فرهنگی و به نام مکاتبات الرجال در ردیف تألیفات ارزشمند امام حسن عسکری (علیه السلام) به یادگار مانده است2 (مسعودی، مروج الذهب، ج 2، ص 181) که نامه های حضرت به مردم قم و ساوه و نیز نامه وی به شیخ ابن بابویه قمی پدر شیخ صدوق (قدس سره) معروف است.3 (زرین کوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص 163)

 

با نظر به شرایط سیاسی و اختناق شدید، آن حضرت از راه‏ مکاتبه و ارسال نامه‏ های فوری، پیوسته با دوستان و پیروانش در ارتباط بود و از این طریق، آنان را در زیر چتر هدایت خود قرار می داد.


3. روش سرّی و تقیّه محور در ارتباط امام عسکری (علیه السلام) با شیعیان
امام حسن عسکری (علیه السلام)، به رغم محدودیّت شدید، دوستان خود را رها نمی کرد. بلکه حتی از زندان، حال آنان را تفقد می کرد و مشکلات فکری آنها را حل و فصل می نمود.
ابویعقوب می گوید: «ابومحمد، از زندان به اصحاب و شیعیان خود پیام می داد که در تاریخ معیّن، در فلان نقطه یا در خانه فلانی اجتماع کنند و مرا در آن جا ببینند.»
اصحاب نیازهای فکری اجتماعی و اقتصادی خود را با آن حضرت در میان می گذاشتند و رهنمودهای لازم را به آنان ارائه می داد. سپس آنها با سلامتی به خانه های خود و امام به زندان بر می گشت.»4 (همان، ص263)
در اثر محدودیت های شدید دستگاه خلافت، نه تنها خود امام با تقیّه و به صورت سرّی فعالیت می کرد، بلکه حتّی وُکلا و نمایندگان آن حضرت نیز، با شیوه های پنهان کاری و به دور از چشم بیدار و مراقب جاسوسان دربار، دست به فعالیت های سیاسی می زدند.

 

امام حسن عسکری (علیه السلام) ، به رغم محدودیّت شدید دوستان خود را رها نمی کرد. بلکه حتی از زندان، حال آنان را تفقد می کرد و مشکلات فکری آنها را حل و فصل می ‏نمود.


4. روش حمایتی امام عسکری (علیه السلام)
از جالب ترین فعالیت های سیاسی امام عسکری (علیه السلام) تقویت، حمایت و توجیه سیاسی رجال مهم شیعه در برابر فشارها و سختی های مبارزات سیاسی، در جهت حمایت از آرمان های بلند تشیّع بود. از آنجا که شخصیت های بزرگ شیعه در فشار بیشتری بودند، امام به تناسب مورد، هر یک از آنان را به نحوی دلگرم و راهنمایی می کرد و روحیّه آنان را بالا می برد تا میزان تحمل و صبر و آگاهی آنان در برابر فشارها، فزونی یابد و بتوانند مسئولیت بزرگ اجتماعی و سیاسی و وظایف دینی خود را انجام دهند.5 (همان) و آن در دو محور فکری و عقیدتی و مالی و اقتصادی بود.

4-1. حمایت فکری و عقیدتی
هدف امام از پشتوانه فکری و عقیدتی شیعیان تقویت روحیّه مذهبی آنان بود. او با حمایت نظری خود، آنها را از تهاجم شبهات و از شک و تردید نجات می داد. در این جا به یک نمونه اشاره می شود:
محمد بن ربیع شیبانی، می گوید: «در شهر اهواز، با مردی مشرک که قائل به ثنویّت بود مناظره کردم و بعد راهی شهر سامرا شدم در حالی که مقداری از حرف های آمیخته به شک او بر دلم اثر گذاشته بود. بر در خانه (احمد بن خضیب) نشسته بودم که ناگهان وجود نازنین امام عسکری (علیه السلام) را مشاهده کردم که از خانه خارج شد و نگاهی به من کرد، بدون آن که من آغاز به سخن کنم با انگشت سبّابه به من اشاره کرد و فرمود: «خدا یکی است، خدا یکی است. او را یکتا بدان» من با شنیدن این جمله، از شدّت احساسات و هیجان بیهوش شده و افتادم.»6 (همان، ص38)

 

هدف امام از پشتوانه فکری و عقیدتی شیعیان تقویت روحیّه مذهبی آنان بود.


4-2. حمایت مالی
اقتصاد و تأمین معیشت، قوام زندگی است و در تعدیل حیات معنوی نقش مهمی دارد. اختلال در نظام مالی افراد، اختلال در ابعاد معنوی آنها را به دنبال دارد. فقر و تنگدستی، اکثر افراد را به سوی فساد و انحراف دینی، اخلاقی و ضلالت و گمراهی سوق می دهد. با توجه به این اصل مهم اجتماعی است که امام حسن عسکری (علیه السلام)، از یک سو پیروان خود را از فقر و فلاکت پرهیز می داد و از طرفی آنان را تحت الحمایه مالی قرار می داد و برای رفع نیاز و کمبود زندگی آنها، همّت می گماشت. به امور مالی شیعیان آسیب پذیر، سامان می بخشید تا بدین سان بتواند آنان را در گرایش های مذهبی سیاسی خود تثبیت و حاکمان و زمامداران عباسی شیعیان را تحقیر ننمایند و از مراجعه به حاکمان و زمامداران بنی عباس بی نیاز سازد و حاکمان عباسی نیز چشم طمع به جذب و جلب آن ها ندوزند.
ابوهاشم جعفری، از نوادگان جعفر طیّار، می گوید: «از نظر مالی در مضیقه بودم. خواستم وضع خود را طی نامه ای به امام عسکری (علیه السلام) بنویسم ولی خجالت کشیدم و صرف نظر کردم. وقتی که وارد منزل شدم، امام صد دینار برای من فرستاد و طی نامه ای نوشت: «هرگاه احتیاج داشتی، خجالت نکش و پروا مکن از ما بخواه که به خواست خدا به مقصود خود می رسی.» 7(نرشخی، تاریخ بخارا، ص 68)

5. روش تمهیدی
زمامداران عباسی با توجّه به اخبار قطعی که در مورد امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از زبان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) دریافت کرده بودند، می دانستند که او دوازدهمین وصیّ پیامبر و از فرزندان امام حسن عسکری (علیه السلام) است که بعد از او، رهبری شیعیان را بر عهده می گیرد و پس از غیبت طولانی، ظهور نموده، جهان را پر از عدل و داد می کند. از این رو عبّاسیان تلاش گسترده ای را آغاز کردند تا او را شناسایی نموده و به شهادت برسانند.
امام یازدهم با آگاهی از این توطئه دشمن، سیاست تمهیدی خود را در مورد امام آینده شیعیان، در سه محور مهم پی ریزی کرد: بسترسازی برای میلاد مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ حفظ و حراست از آن وجود مبارک و آماده سازی افکار شیعه، برای غیبت طولانی.

5-1. بسترسازی برای میلاد مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
امام عسکری (علیه السلام) در میان دشمنان بی رحم و دوستان ساده اندیش قرار گرفته بود. به همین جهت با در نظر گرفتن حساسیت دشمن در تولد امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با تمام وجود می کوشید تولد او همچنان مکتوم و ناگفته بماند. در حدّی که خدمتگزار منزل آن حضرت نیز پس از مدت دو سال از تولد آن مولود مبارک هنوز آگاهی نیافته بود.8 (بارتولد، ترکستان نامه، ص 924)
امام به یاران فرمودند: «این پیشوای شما پس از من و جانشین من در میان شما است. از او فرمان برید و پس از من دچار پراکندگی نشوید که هلاکت دینی دامنگیرتان خواهد شد».9 (زرین کوب، همان، ص 793)

 

امام عسکری (علیه السلام) بر صیانت و حفظ و حراست مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اهتمام می ورزید.


5-2. حفظ و حراست از امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به عنوان جانشین امام عسکری (علیه السلام)
امام عسکری (علیه السلام) بر صیانت و حفظ و حراست مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اهتمام می ورزید و در این مسیر، سیاست های خاصّی به کار می گرفت؛ از جمله:

5-2-1. نیابت مادر:
امام یازدهم، برای انحراف افکار دشمنان، مادر خود را که از زنان نمونه بود به عنوان وصیّ خود قرار داد تا افکار مردم را بیش از پیش به وی جلب کند و دشمنان به یقین دریابند که امام همچنان فاقد فرزند و وصیّ معصوم است. 10(زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ص 457)

5-3. آماده سازی شیعیان برای دوران غیبت
آن حضرت با توجه به شرایط خاصّ زمان خویش، افکار عمومی به ویژه خواصّ شیعه را برای پذیرش غیبت آماده می ساخت تا مبادا مردم با شنیدن غیبت کبرای مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آن را انکار کنند.
احمد بن اسحاق یکی از یاران خاص و گران قدر امام یازدهم (علیه السلام) می گوید: به حضور امام عسکری (علیه السلام) رسیدم. می خواستم درباره امام بعد از او بپرسم. 11حضرت پیش از سؤال من فرمود:
(احمد بن اسحاق!) خداوند از زمانی که آدم را آفرید تا روز قیامت، هرگز زمین را از (حجت) خالی نگذاشته و نمی گذارد. خداوند از برکت وجود (حجت) خود در زمین، بلا را از مردم جهان دفع می کند و باران را می فرستد و برکات نهفته در دل زمین را آشکار می سازد.12 عرض کردم: «پیشوا و امام بعد از شما کیست؟ حضرت به سرعت برخاست و به اتاق دیگر رفت. طولی نکشید که برگشت؛ در حالی که پسر بچّه ای را که حدود سه سال داشت و رخسارش هم چون ماه شب چهارده می درخشید، به دوش گرفته بود.
فرمود: (احمد بن اسحاق!) اگر پیش خدا و امام محترم نبودی، این پسرم را به تو نشان نمی دادم. او هم نام و هم کنیه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است. زمین را پر از عدل و داد می کند. چنان که از ظلم و جور پر شده باشد. او در میان امت من (از نظر طول غیبت) همچون (خضر) و (ذی القرنین) است. او غیبتی خواهد داشت که (در اثر طولانی بودن آن) بسیاری به شک خواهند افتاد و تنها کسانی که خداوند آنان را در اعتقاد به امامت او ثابت نگه داشته و توفیق دعا جهت تعجیل قیام و ظهور او را بخشیده، از گمراهی نجات می یابند.» 13

نتیجه:
ائمه معصوم (علیهم السلام) با توجه به موقعیت سیاسی و استراتژیکی، خود را جهت حمایت از شیعیان با روش های مختلف آماده می کردند. امام حسن عسکری (علیه السلام) نیز مانند دیگران با روش های تمهیدی، تذکرات به افراد خاص، معرفی امام، سازمان وکالت و ... در جهت ادامه راه امامت تلاش کرده اند.
امام عسکری (علیه السلام) با کمک مالی به مسلمانان، پاسخ به سؤالات دینی، ارتباط با مسلمین از طریق وکلای معتمد و معرفی امام مهدی (علیه السلام) - جانشین خود - به خواص، در راه پایداری امامت تلاش می کردند. آشنایی با سیره امام عسکری (علیه السلام) در جهت بصیرت افزایی ما در عصر حاضر و اطاعت از ولایت و اهمیت و زحماتی که در این راه کشیده شده است، بسیار حایز اهمیت می باشد.


-----------------------------------------------
پی نوشت ها:
1- خواجویان، محمد کاظم، تاریخ تشیع، مشهد، جهاد دانشگاهی، 1367، ص 55.
2- مسعودى، ابی الحسن علی بن الحسین بن علی، اثبات الوصیة، نجف، المطبعة الحیدریة، 1374 ﻫ.ق، ج 2، ص 181.
3- زرین‌کوب، عبد الحسین، تاریخ مردم ایران، تهران، امیر کبیر،1371، ص 163.
4- تاریخ مردم ایران، ص 263.
5- تاریخ مردم ایران، ص 263.
6- اَحَدْ، اَحَدْ، فَوَحِّدْ؛ تاریخ مردم ایران، ص 38.
7- نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ترجمه ابوالنصر القبادی، به تصحیح مدرس رضوی، مشهد، توس، 1363، ص 68.
8- بارتولد، و. و، ترکستان نامه، ترجمه کریم کشاورز، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1352، ص 924.
9- تاریخ ایران بعد از اسلام، ص 793.
10- زیدان، جرجی، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه علی جواهرکلام، نهم، تهران، امیر کبیر، 1379، ص 457.
11- کشی، رجال کشی، ص557، ح1053.
12- مامقانی، تنقیح المقال، ج1، ص50.
13- ابن طقطقا، الفخری، ص 222.

نوشت سرکار خانم نجمه سادات امیری دشت بیاض، مدرس حوزه

    ترنم هدایت

    سلسله جلسات تهذيبي

    هِیأَت مَجازیِ زِینَبیُون

    سایت مراجع تقلید