علل و انگیزه های قیام 19 دی قم

شناسه نوشته : 26034

1398/10/18

تعداد بازدید : 172

علل و انگیزه های قیام 19 دی قم
قیام 19 دی در سال 1356، در بستری از مبارزه ها و مجاهدت ها رخ داد و محصول عوامل گوناگونی بود؛ برخی از علل و انگیزه های این قیام عبارتند از:1. استمرار مبارزه با رژیم شاه،2. ادامه اختناق و سرکوب،3. شهادت آیت اللّه حاج سید مصطفی خمینی رحمه الله،4. سالگرد کشف حجاب

1. استمرار مبارزه با رژیم شاه:

قیام 19 دی 56 به یک معنا، دستاورد مبارزه های مداوم بوده؛ مبارزه هایی که از رواج اندیشه و حرکت سیاسی امام خمینی رحمه الله در جامعه دینی ایران به ویژه در درون حوزه های علمیه، ناشی می شود. بنابراین، پیروان امام بر آن بودند که از هر فرصتی برای ضربه زدن به رژیم و همراه ساختن مردم با خود بهره جویند. تلاش ها و حرکت های گوناگون روحانیان پیرو امام در قم و تهران و نیز برخی از شهرهای بزرگ کشور در طول تبعید رهبر کبیر انقلاب، باعث دوام مبارزه شد. فضای به اصطلاح باز سیاسی کشور در آن برهه از زمان نیز زمینه ای برای ادامه این مبارزه و مخالفت بود. آزادی زندانیان سیاسی و فعالیت های سیاسی و فرهنگی گروه های گوناگون، نمودی روشن از این دوره جدید است. امام از این فضای تازه و باز سیاسی به عنوان فرجه نام می برد و تأکید می کرد که نیروهای مذهبی و روحانیان باید از این فرصت استفاده کنند و به فعالیت فکری و سیاسی بپردازند.1 البته فضای به اصطلاح باز سیاسی آن زمان، در واقع، سیاست تحمیلی امریکا به شاه بود و امریکا برای جلوگیری از قیام مردم، این شعار و حرکت نمادین سیاسی را پیش کشیده بود. گفتنی است شاه با این سیاست مخالف بود و بارها اعلام کرد که مردم ایران هنوز شایستگی دموکراسی را ندارند. از این رو، سخت گیری و سرکوب مخالفان و جو اختناق هم چنان ادامه داشت.


2. ادامه اختناق و سرکوب

فضای اختناق و حاکمیت استبداد و سیاست سرکوب و واهمه، علاوه بر آن که ادامه نهضت را با موانع سخت روبه رو کرده بود، سبب شد تا نیروهای مبارز و انقلابی، راه های رهایی از این بحران را جست وجو کنند. رژیم پهلوی برای رهایی از خطر امام خمینی رحمه الله ایشان را از ایران تبعید کرد. تصمیم رژیم البته برای مدتی هرچند طولانی (14 سال) کارساز، ولی موقتی بود.
جو اختناق شرایطی را ایجاد می کرد که سبب هم بستگی میان حوزه و دانشگاه شد. سخت گیری ها، فساد و انحراف رژیم، نیروهای اجتماعی و سیاسی را به تحرک و انفجار واداشت. جامعه در پی موقعیتی بود تا عقده های عقیدتی خود را منفجر کند؛ حرکت های مردم و آگاهان سیاسی، در پی درگذشت مشکوک دکتر علی شریعتی، شهادت فرزند ارشد امام؛ آیت اللّه حاج آقا مصطفی خمینی رحمه الله واقعه 17 خرداد 54 که در گرامیداشت شهدای 15 خرداد 42 برپا شد، به تشدید حرکت های مردمی انجامید. هم چنین کمی بعد، قیام 19 دی مردم برای مخالفت با مقاله اهانت آمیز رشیدی مطلق نشان داد ایران را به سوی انفجار بزرگ می کشاند. فداکاری ها، تلاش های پی گیر و فراوان، ولی گوناگون یاران، شاگردان و پیروان امام خمینی رحمه الله زمینه های قیام ها و اعتراض های بسیاری را فراهم آورد که قیام خونین 19 دی قم نیز دستاورد این تلاش ها و فداکاری ها بود.1

3. شهادت آیت اللّه حاج سید مصطفی خمینی رحمه الله

در همین دوران، سید مصطفی خمینی که در نگاه امام، امید آینده اسلام بود، در نجف اشرف، به شهادت رسید. رژیم از شهادت حاج آقا مصطفی رحمه اللهدو هدف را دنبال می کرد: یکی ایجاد ترس و وحشت در دل رهبر نهضت و دیگری، رهایی از تبدیل شدن حاج آقا مصطفی خمینی رحمه الله جانشین و بدیل رهبری شهادت حاج آقا مصطفی خمینی رحمه الله در آبان سال 1356 نه تنها به استحکام رژیم، تزلزل امام رحمه الله، تردید و وحشت مبارزان و مردم نیانجامید، بلکه سبب شد تا روند انقلاب اسلامی سرعت بیش تری بگیرد. هم چنین بر انگیزه و اهداف مردم متدین و انقلابی برای شکل گیری قیام 19 دی که در دفاع از ساحت مقدس مرجعیت امام خمینی رحمه الله صورت پذیرفت، بسیار اثرگذار بود.
شهادت حاج آقا مصطفی خمینی رحمه الله از چند نظر اهمیت داشت:
یک ـ ایشان فرزند امام خمینی رحمه الله بود و امام در میان مردم و مبارزان جایگاه ویژه و مقدسی داشت.
دو ـ تجلیل از حاج آقا مصطفی رحمه الله، تکریم امام رحمه الله به شمار می رفت که در آن روزها، در اوج مظلومیت و محبوبیت قرار داشت.
سه ـ حاج آقا مصطفی رحمه الله زمانی به شهادت رسید که آگاهی ها و مبارزات مردم افزایش یافته بود.
چهار ـ شهادت او با سنت شیعه در آویخته بود که به سبب آن، مراسم گوناگونی برگزار می شد؛ مجلس ترحیم و سخنرانی در روزهای آغازین، مراسم هفت، مراسم اربعین و مجلس های ترحیم متعدد مجموعه این مجلس ها، سبب جنب و جوش در میان مردم و آگاهان سیاسی شد.
پنج ـ این حادثه، نزدیک ترین حادثه سیاسی (با فاصله دو ماه و نیم) به قیام 19 دی قم است.
شش ـ با شهادت فرزند امام رحمه الله، مبارزه میان شاه و روحانیون آشکارتر شد و رویارویی شدید آنان، سبب شد تا شاه دستور تهیه مقاله توهین آمیز 17 دی 56 را صادر کند که خیلی زود به وسیله امام، نزد مردم، علما و دانشگاهیان بی اعتبار گردید. در نتیجه، قیام 19 دی مردم، در دفاع از امام و روحانیت رخ داد.1


4. سالگرد کشف حجاب

هر ساله در روز هفده دی، سالروز کشف حجاب که روز بانوان هم نامیده می شد، غوغایی در مطبوعات برپا می شد؛ چرا که در آن روزگار، این واقعه از سویی نشان دهنده سستی ایمان، لغزش و ضعف غیرت رضاخان پهلوی و دولتمردان آن زمان بود؛ روزی که رضاخان دستور کشف حجاب را صادر کرد تا به زور حجاب و چادر را از سر زنان مسلمان ایرانی بکشند و بی حجابی را رواج دهند. از سوی دیگر، آن روز مظهر دین و غیرت و حجاب بود ؛ زیرا زنان مسلمان ایران حجاب خود را حفظ و در برابر زورگویی ها مقاومت کردند. روحانیان و مردان بادین و باغیرت ایران نیز به مبارزه با این فساد پرداختند، به گونه ای که رژیم پهلوی از اجرای این برنامه ناکام ماند و شکست خورد.
از جمله نمونه مبارزه های مردم با کشف حجاب می توان از قیام مردم در مسجد گوهرشاد نام برد که تقریباً در تیرماه 1314 رخ داد. در سال 1356 نیز رژیم شاه برای بزرگداشت هفده دی سالروز اعلام رسمی کشف حجاب از سوی رضاخان تبلیغات گسترده ای به راه انداخته بود. در مقابل، روحانیان حوزه علمیه قم در یک راه پیمایی، بیزاری خود را از این قضیه اعلام کردند. نیروهای نظامی رژیم نیز به طرف راه پیمایی کنندگان تیراندازی و گاز اشک آور پرتاب کردند. در این ماجرا، عده ای از طلاب کشته و مجروح شدند که آیت اللّه العظمی بروجردی رحمه الله نسبت به این قضیه واکنش شدیدی نشان داد و به حکومت ستم شاهی پرخاش کرد. در مشهد نیز عده زیادی از زنان باحجاب مشهد برای اعتراض به رژیم شاه، تظاهرات با شکوهی انجام دادند. بنابراین، روز هفده دی خاطره ای تلخ برای قشر متدین ایران به شمار می رفت و همین غیرت دینی و خشم مردم، وقتی با تعصب دینی آنان در دفاع از مرجعیت و اسلام درآمیخت، به قیامی بزرگ بدل شد و قیام 19 دی قم را پدید آورد. در 17 دی 56، دستگاه طاغوت که عامل امریکا و در صدد تضعیف مظاهر اسلام بود، در مقاله ای به مرجع تقلید مردم، یعنی امام خمینی رحمه اللهتوهین کرد.1 به هر حال حماسه ها و مخالفت های دلیرانه زنان و مردان مسلمان در رویارویی با موج اسلام ستیزی رضاخان در جریان کشف حجاب، از درخشنده ترین صفحات تاریخ ایران است که برای همیشه در تاریخ خواهد ماند.
5. انتشار مقاله توهین آمیز در روزنامه اطلاعات (17 دی 1356) شاه دریافته بود که امام مصمم به ادامه مبارزه تا سقوط رژیم سلطنتی است. او می دانست که امام، خوی و طبع سازش و ترس ندارد و سختی ها ،شهادت ها، گرفتاری ها، تبعیدها و مشکلات، سکوت ها و خیانت ها سبب عقب نشینی امام نخواهد شد. آن حضرت رحمه الله فرمان مبارزه داده بود و شاه در اندیشه فروریزی حیثیت امام، فرمان تهیه مقاله توهین آمیز را صادر کرد. سه دلیل اصلی در پیش گیری سیاستی این چنین بود: در گام اول، مواضع و صحبت های امام در نجف خوشایند نبود. برای نمونه شاه با ابراز ناراحتی از متن پاسخ امام به یاسر عرفات که در آن بر سقوط رژیم تأکید کرده بود، می گوید:
حالا دیگر باید جنگ را علنی کرد با روحانیون به ویژه با آقای خمینی. بروید یک مقاله تهیه بکنید.
این دستور شاه گویای همین مسئله است.
دوم آن که شاه در پی بهانه ای بود تا به هر ترتیبی، خود را از قید فضای باز تحمیلی برهاند. او می خواست با توهین و حمله شدید به امام و ایجاد آشوب و اغتشاش، این ادعای کاذب را که مردم ایران هنوز لایق نیستند تا در فضای باز سیاسی زندگی کنند، نزد امریکایی ها و دبیر کل سازمان ملل، آقای کورت والدهایم واقعی جلوه دهد؛ چرا که دبیر کل سازمان ملل قرار بود 19 دی ماه 1356 برای آگاهی از وضع حقوق بشر و آزادی سیاسی در ایران، به ایران سفر کند و رژیم می دانست که روحانیان و مراجع قم در برابر این مقاله واکنش تندی نشان خواهد داد. از آن جا که روز 17 دی مصادف با سالروز صدور فرمان کشف حجاب از سوی رضا خان بود، شاه می خواست به دبیر کل سازمان ملل وانمود کند که روحانیان و مرتجعان، باسوء استفاده از فضای باز سیاسی و در مخالفت با حمایت شاه از برنامه حقوق بشر کارتر، در سالروز آزادی زن و اعطای حقوق مساوی به آنان، بلوا و آشوب به راه انداخته و چنین و چنان کرده اند. پس او خواهد دانست که شاه دموکرات در برابر چه عناصری قرار گرفته است.
سوم آن که رژیم احساس می کرد با تحقیر کردن و حمله به امام می تواند به دو هدف دیگر دست یابد: کاهش اعتبار و مخدوش کردن مقام و منزلت امام و نیز راضی کردن و مطرح ساختن مراجع دیگر برای رهایی از خطر امام خمینی رحمه الله. علاوه بر همه این ها مهم ترین عاملی که زمینه این تهاجم را به ساحت امام فراهم کرد؛ پشتیبانی آشکار کارتر از شاه و حکومتش بود.
مقاله اهانت آمیز با عنوان ایران و استعمار سرخ و سیاه با امضاو نام مستعار احمد رشیدی مطلق، به دستور شخص شاه در دربار تهیه و به وسیله داریوش همایون، وزیر اطلاعات و جهانگردی در روزنامه اطلاعات (شنبه 17دی 1356، شماره 15506) به چاپ رسید. انتشار این مقاله بر خلاف تصور و گمان باطل شاه که می پنداشت با چاپ آن، پرونده سیاسی امام بسته خواهد شد، موجی از نفرت و انزجار پدید آورد.
واکنش شدید روحانیت و مردم قم در برابر این مقاله توهین آمیز، به قیام خونین 19 دی قم تبدیل شد؛ قیامی که جرقه شعله ور کننده انقلاب اسلامی بود و هویت اسلامی، مردمی و مذهبی انقلاب اسلامی را ثابت می کند. مقاله یاد شده علت اصلی و عامل اساسی قیام 19 دی 1356 بوده است.2
قیام مردم قم، واکنش مستقیم و به هنگام علیه تهاجم آشکار رژیم به حریم رهبر نهضت اسلامی امام خمینی رحمه الله بود. این قیام به انقلاب، وسعت، عمق، قدرت و سرعت بخشید و اهداف مقاله توهین آمیز را خنثی کرد. با شروع قیام، موج انقلاب، کشور را فرا گرفت و پایه های سست و لرزان حکومت، ویران شد.


    ترنم هدایت

    سلسله جلسات تهذيبي

    هِیأَت مَجازیِ زِینَبیُون

    سایت مراجع تقلید