لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
الحمدلله رب العالمین والصلاة والسلام علی سیدنا ونبینا ابی القاسم مصطفی محمد
وعلی آله طیبین الطاهرین سیما بقیة الله فی الارضین ولعن علی اعدائهم اعداء الله اجمعین.
قال الله تبارک وتعالی (وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُوراً) (اسراء آیه 33).
محرم ماه کلاس تربیت حسینی
اولین شب ماه محرم است، ماه پیروزی حق بر باطل، ماه بهار عاطفه و احساس و عقل، ماه پیوند با عاشورا و پیوند با ابا عبدالله(ع). اولین شب ماهی است که شیعه و مسلمانان مفتخر است که در این ماه در کلاس تربیت حسینی شرکت میکنند صدها منبر وجلسه به نام و یاد ابا عبدالله(ع) برگزار میشود.
یکی از افتخاراتی که در واقع ما در زندگی داریم و یکی از پشتوانههای قوی که شیعه را از خطرات محفوظ کرده همین ارتباط با ابا عبدالله و عاشورا است.
کنفرانس هویت شیعه
جملهای را از یکی از شخصیتهای تبعه امریکا و ژاپنی الاصل که در یک کنفرانس در اورشلیم اسرائیل این جمله را سال 1365 گفت خدمت شما نقل میکنم و در کتابها و سایتها آمده است.
سال 1365 اوج جنگ بود زمانی که جنگ ایران و عراق به اوج رسیده بود فاو تازه تسخیر شده بود دشمن از مرزها دور رانده شده بود نیروها داخل خاک عراق بود. یک کنفرانس در اورشلیم تشکیل شد تحت عنوان هویت شیعه، این شخص که فوکویاما اسمش هست یعنی پژوهشگر ژاپنی است در آمریکا زندگی میکند و در آنجا سخنرانی کرد و جمله جالبی گفت گرچه این جمله را برای بهرهبرداری دشمن گفت اما جمله جالبی بود گفت: شیعه پرندهای است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیرهای ماست. یعنی اینطور نیست که ما هر تیری بزنیم به شیعه لطمه بزند. بعد گفت شیعه دو بال دارد و یک زره. یک بال سبز
یک بال سرخ. بال سرخ شیعه عاشورا است
بال سبز شیعه ظهور حضرت حجت و موضوع انتظار است.
زره او هم ولایت پذیری هست.
تابع ولایت است و اگر قائل به ولایت عالم و فقیه هست این ولایت را از امام معصوم قائل است. آن جمله کلیدی که میخواهم عرض کنم این است که این دانشمند و پژوهشگر در این جلسه گفت: شیعه سه خصوصیت پیدا کرده به خاطر این سه مطلب. یعنی عاشورا و مساله انتظار امام زمان و مساله ولایت پذیری.
اول: به خاطر عاشورا فنا ناپذیر است از بین نمیرود چون عاشورا هر سال تکرار میشود مرتب جوانان پای روضه و جلسه میآید عاشورا اینها را فناناپذیر کرده.
دوم: شکست ناپذیری است که به خاطر مساله انتظار است. کسی که امید دارد شکست نمیخورد هر چقدر هم سختی ببیند منتظر هست معتقد است که کسی میآید و انتقام میگیرد. یک روزی دولت عدالت نهایی تشکیل میشود.
و سومین ویژگی که ایشان اشاره کرد تعدیل ناپذیر به خاطر ولایت این سه خصوصیت را این پژوهشگر در آن کنفرانس گفت. شیعه فنا ناپذیر و شکست ناپذیر و تهدید ناپذیر هست. فنا نمیپذیرد چون عاشورا دارد شکست نمیپذیرد چون انتظار و ظهور و اعتقاد به امام زمان دارد تهدید از پا در نمیآورد چون ولایت پذیر هست.
شما در طول تاریخ نگاه کنید که یک حکم مرجع تقلید مثل میرزای شیرازی در تحریم تنباکو انگلیسیها را زمینگیر کرد. یک حکمی در مقابل دشمن در نجف اشرف از سوی یک مرجع میبینید که یک دفعه تمام خطراتی را که تهدید میکرد را برطرف میکنه یک حکم از سوی امام تمام جبهه را پر میکرد. این ولایت پذیری را که این تعبیر ایشان این است که ولایت پذیری زره هست و آن دو دو بال سبز و سرخ است. بعد میگوید راهکار برخورد با اینها این است که از سومی شروع کنیم یعنی تابعیت از عالم و فقیه را بزنیم بعد رفاه طلبی و تجمل و غرب زدگی و فساد را زیاد کنیم اگر این اتفاق افتاد آن وقت ممکن است بتوانیم تهدید کنیم. ببینید این جمله اتفاقاً مطلبی است که امروز دنبال این مطلب در روایات بودم که زمینه یا جمله اشاره دارد در این زمینه دیدم روایات ما یک ارتباط عمیقی بین عاشورا و ظهور امام زمان قائل شده است.
که چند نمونه عرض میکنم. آیه ای که در اول عرایض خواندم سوره اسراء آیه 33 هست.
این آیه راجع به قتل و کشتن افراد هست قرآن میفرماید اگر کسی مظلوم کشته شد ما برای خونبهای او و برای انتقام از او سلطان قرار دادیم قدرت قرار دادیم که ولی دمش قصاص کند و انتقام بگیرد و ما ولی دم را یاری میکنیم کمک میکنیم کسی که بخواهد انتقام مظلوم را بگیرد کمک میکنیم.
سه نکته در این آیه است.
1. کسی که مظلوم کشته میشود.
2. کسی که منتقم خون مظلوم است که قرآن میفرماید این سلطان است تسلط دارد.
3. منصور بودن و یاری شدن آن کسی که انتقام بگیرد.
این آیه در این رابطه نازل شده است (وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُوراً) مای خدا برای این ولی این مظلوم کشته شده قدرت قائل شدیم گفتیم ولیاش حق دارد قصاص کند. اسراف در قتل نکند یعنی حدود را رعایت کند آن ولیای که انتقام آن مظلوم کشته شده را میگیرد منصور هست یعنی خدا یاریاش میکند.
این آیه یک ظاهری دارد و یک باطن دارد.
ظاهرش همین است که معنا شد. الآن کسی مظلومی را بدون دلیل کشت، شکایت میکند و میرود دادگاه و حق قصاص میدهند. این ظاهر آیه است.
ولی چند تا روایت داریم که ائمه ما فرمودهاند که (نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِي الْحُسَيْن) (بحار الأنوار، ج44، ص218) این آیه راجع به ابی عبدالله نازل شده است. دقت بفرمایید. ابی عبدالله 50 سال بعد از اتمام نزول قرآن به شهادت رسیده نازل شده معنایش این نیست که روز عاشورا نازل شده این طور برداشت نشود. قرآن با رحلت رسول خدا نزولش تمام شد.
یا باز روایت داریم (ذلک هذه المهدی آل محمد(ص)) (؟؟؟) یعنی آن سلطان آن منصور که خدا یاری میکند و انتقام خون حسین را میگیرد آن امام زمان هست.
اتفاقاً شما در دعای ندبه به امام زمان یکی از حرفهایی که میزنید میگویید (أين المنصور) چرا میگویید چون در این آیه آمده است (أَيْنَ الْمَنْصُورُ عَلَى مَنِ اعْتَدَى، أَيْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلَاءَ) این جمله در زیارت عاشورا چند بار تکرار شده است. شما در زیارت عاشورا یکی از آرزوهایی که میکنید (وَ يَرْزُقَنِي طَلَبَ ثَارِكَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ) (کامل الزیارات، ص177) هم کلمه منصور در زیارت عاشورا آمده هم در دعای ندبه. خدایا به من توفیق و روزی بده طلب ثار خون ابی عبدالله را. پس این میرساند که یک ارتباط عظیم و وسیعی هست بین عاشورا و انتظار و ظهور.
ظهور امام زمان روز عاشوراست
به همین دلیل امام صادق(ع) فرمود ظهور امام زمان روز عاشورا است. فرمود روز عاشورا روزی است که ظهور حضرت حجت(عج) در آن تحقق پیدا میکند. (وَ يَقُومُ فِي يَوْمِ عَاشُورَاءَ وَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي قُتِلَ فِيهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ) (بحار الأنوار، ج52، ص290) چرا روز عاشورا؟ با اینکه شما شنیدی جمعه را گفتهاند. منافاتی هم ندارد یعنی میتواند در یک جمعهای و این قیام عاشورایی که جمعهاش این اتفاق و ظهور صورت گرفته پیش بیاید. چون در روایت داریم که عاشورا روزی هست که (کأني بهی يوم العاشر من المحرم) امام صادق فرمود میبینیم روز عاشورایی را که امام زمان(عج) قائم بین رکن والمقام، در کنار کعبه بین رکن و مقام ابراهیم اینجا میایستد و جبرئیل در کنارش فریاد میزند و اعلام ظهور میکند (انا بقیة الله انا حجة الله).
اتفاقا در بعضی از نقلها دارد که امام زمان یکی از کلماتی که کنار کعبه میگوید این است که يا أهل العالم إن جدّي الحسين قتلوه عطشانا، علی سخن از امام حسین و سخن از کربلا در واقع به میان میآورد.
باز در یک نقل دیگری دارد که امام معصوم فرمود خداوند چهار هزار فرشته را در حال غم و اندوه کنار حرم امام حسین(ع) قرار داد که دائماً آنجا هستند و اگر زائری بیاید استقبالش میکند وقتی برمیگردد بدرقه میکنند اگر مریض شود عیادتش میرود.
در این روایت دارد که این چهار هزار فرشته همانهایی هستند که خدا در قرآن میفرماید در روز بدر برای یاری اصحاب بدر فرستادیم چون جنگ بدر صریح قرآن است میفرماید: (وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى) (سوره انفال، آیه 17) پیغمبر در روز بدر خدا تیراندازی کرد تو تیراندازی نکردی.
در آیه دیگر میفرماید: (وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ) (سوره توبه، آیه 25) و قبلش میفرماید روز بعد روزی بود که خدا ملائکه را برای یاری شما فرستاد.
در این روایت امام صادق فرمود آن چهار هزار فرشته ای که در کربلا هستند همان هایی هستند که روز بدر پیامبر را یاری کردند.
متن روایت این است: (ان الله احبط الیه اربعة آلاف (ملک چهار هزار فرشته فرستاد نزد پیغمبر) هم الذی حبطوا علی رسول الله یوم بدر) روز بدر آمدند کمک کردند بعد از این قصه دومین یعنی این چهار هزار فرشته سه مأموریت کلیدی دارند.
1. یاری رسول خدا در بدر
2. فأمر الملائکه فی المقام عند قبره. دومین دستور این بود که بروند کنار قبر حضرت ابی عبدالله و در آنجا زائر ابی عبدالله باشند و استقبال کننده باشند.
3. ینتظرون قیام المهدی من ولده، انتظار میکشند ظهور امام زمان را که در آنجا یاری کند.
چهار رکن اساسی شیعه
ببینید آقایان قبلا در برنامه سیما هم گفتند که چهار رکن اساسی است که شیعه استوار بر این چهار رکن است. از این روایات هم استفاده میشود.
یک: بعثت
دو: غدیر
سه: عاشورا
چهار: ظهور امام زمان
یعنی شما هر کدام از این چهار رکن را چهار ستون اعتقادات شیعه را بگیرید لطمه وارد میشود. در واقع جزء مهمترین ارکان باورهای ما این چهار تا هست که حالا توحید جای خودش هست بعد از اعتقاد به خدا اول بعثت است. (لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِم) (آل عمران، آیه 164) بعثت منشأ تمام تاریخ بشریت است. بعثت آغاز رسالت رسول خدا است.
اگر کسی از بعثت کار را قطع کند کما اینکه کردهاند یعنی الآن نه موضوع غدیر، نه موضوع عاشورا، نه انتظار. اینقدر برایشان مهم نیست از همان نقطه اول سه تا را قیچی کردند نه غدیر را پذیرفتند طبعاً نه پیام عاشورا (حتی روضه خواندن هم کتاب نوشتند) زیر بار نرفتند و سوم این مهدویت با باوری که ما داریم. آیه قرآن میفرماید اگر غدیر جا نیافتد رسالت جا نمیافتد ابتر میماند. (وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ) این خیلی مطلب مهمی هست که کسی مقداری با ادبیات و عرف قرآن آشنا باشد میفهمد که این آیه نمیتونه راجع به یک مساله فرعی و جزئی باشد آن چیست که اگر بیان نشود بعثت هم ناقص میشود و رسالت پیامبر کامل نمیشود و آن غدیر است.
نکته سوم عاشورا است
اتفاقاً نامههایی که ابی عبدالله نوشته در این نامهها هم به بعثت اشاره کرده هم به امامت. دو تا نامه مهم و کلیدی ابی عبدالله دارد که همین روزها به دست مردم رسیده بود یعنی نامه بعضیهایشان توی ماه ذی قعده و ذی حجه نوشته شده یکی را مسلم بن عقیل به کوفه آورده یکی هم یک آقایی به نام سلیمان آورده بصره هر دوی اینها جزء نائب خاص امام هست.
نایب خاص به کسی میگوید که امام تأیید میکند مثل نواب خاص امام زمان، مثل مالک اشتر که امام علی میفرماید تو برو انجام بده.
اما نایب عام میفرماید به علما مراجعه کنید خب علما در زمان غیبت میشود نایب عام. نایب خاص در زمان غیبت امام نداریم و هیچ کس حق ندارد در زمان غیبت کبری امام زمان ادعای نیابت خاص بکند. اینهایی که دفتر باز کردند در عراق و... به اسم یمانی و به اسم نایب همه اینها مردود است و تکذیب کنید اینها را. علما به عنوان نزدیکترین افراد به دین و قرآن و سابقه علمی که دارد نیابت عام فراگیر نه خاص به نام نیست.
این نیابت خاص دو تا نایب خاص امام داشت و هر دو شهید شد هم مسلم و هم سلیمان هر دو را به دار زدن و هر دو را سرش را جدا کرد و هر دو را ابن زیاد ملعون کشتند چون بصره دست ابن زیاد بود کوفه که آمد با حفظ سمت آمد بصره را هم داشت. زمانی که بصره بود سلیمان نامه ابی عبدالله را برای سران بصره آورد و دستگیرش کرد اتفاقاً یکی از کسانی که آقا به او نامه داده بود خیانت کرد و تحویلش داد و اعدامش کرد و مسلم را هم در کوفه شهید کردند.
آقایان نکته خیلی جالب است این دو نامه، نامه به بصره در دفاع از بعثت و نبوت است نامه به کوفه در دفاع از امامت است یعنی یکی بحث نبوت و دیگری بحث امامت.
متن نامهای که ابی عبدالله به بصره نوشته این است که : علی وذن السنة قد امیتت، سنت و رسالت پیغمبر از بین رفته. کی رسالت پیامبر این بود که افراد شرابخوار و امویان بیاید سر کار و مسلمانان را امورش را کسانی به دست بگیرد که نماز نمیخواند پس این سنت از بین رفته.
به مردم کوفه نوشته: ولأمری مع الامام الی الحاکم بالکتاب؛ مردم کوفه بدانید امام کسی هست که باید کنار قرآن باشد و قرآن را امام به مردم معرفی میکند.
جالب است صدر نامه ابی عبدالله به بصره راجع به سنت و بعثت پیامبر است و نامه به کوفه راجع به امامت است. پس این چهار تا چهار رکن شیعه است.
عاشورا احیای بعثت و غدیر
بعثت، غدیر تکمیل بعثت است عاشورا احیای بعثت و غدیر است، چرا چون نیم قرن بعد از رحلت پیامبر هم بعثت فراموش شده هم غدیر فراموش شده. غدیر فراموش شده روشن است امام حجت خدا را میخواهند بکشند. یک وقت قبول ندارند یک بحث دیگری است، میخواهند به شهادت برسانند. ببینید خیلی مساله مهم است حالا در سقیفه امامت حضرت امیر را نپذیرفتند باشه. نظری دادند و جمع شدند و برخلاف غدیر یک اجتماعی صورت گرفت اما امروز امام را میخواهند به شهادت برسانند پس غدیر فراموش شده. بعثت هم فراموش شده چون همین پیامبر فرمود امام حسن و ابی عبدالله سیدان شباب اهل جنت هست حسین محبوب من است. پس غدیر و بعثت و عاشورا احیاء شد اما تکمیل نشد. این هدف بعثت غدیر و بعثت و عاشورا در زمان ظهور. چون هدف پیامبر این بود که قرآن میفرماید: (لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّين) (سوره توبه آیه 33) همه ادیان کنار برود همه عالم عدالت باشد همه عالم پیرو خدا باشند. (وَ لَقَدْ بَعَثْنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ) (سوره نحل آیه 36) اما الآن که اینطور نیست الآن همه عالم پیامبر را قبول دارند و همه موحد هستند؟ نه ما کلی بت پرست و ... داریم. این عدالت کامل این توحید کامل این پیروی کامل از رسول خدا در زمان ظهور اتفاق میافتد. پس این چهارتا به هم وابسته است. بعثت شروع است غدیر تکمیل است و عاشورا احیا ا ست و ظهور تحقق و پیاده شدن و نهایی شدن است.
این نکته اولی که میخواستم امشب خدمت شما عرض کنم در ارتباط با امام حسین(ع) و سخنی که این شخصیت غیر مسلمان بیان کرده با اینکه حرف دشمن است اما گفت:
خوشتر آن است که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران
حسین نزد مسیحیان
یک کتابی از این آنتوان بارا چاپ شده و در بازار هست ایشان دانشمند سوری هست مال سوریه هست حدود شاید 1943 یا 1944 اگر اشتباه نکنم الآن باید 70ساله باشد. کتابی نوشته که هم ترجمه هست و هم عربی آن. اصل عربی آن هست الحسین فی الفکر المسیحی، یعنی ابی عبدالله نزد مسیحیان.
ایشان گشته در عالم مسیحیانی که راجع به ابی عبدالله صحبت کرده و شعر گفته جمعآوری کرده خیلی جالب است در این کتاب خودش میگوید که وقتی که من این کتاب را نوشتم در برابر کتاب من سلفیها و نیروهای تکفیری و کسانی که نمیتوانستند این کتاب را تحمل کنند که یک مسیحی راجع به ابی عبدالله کتاب نوشته، یک کتابی هم مقابل کتاب من نوشتند در فضایل یزید که آن کتاب هم هست به نام یزید امیر المؤمنین. ایشان میگوید من از شما تعجب میکنم من از شما مسلمانان دفاع کردم من از امام حسینی دفاع کردم که پاره تن پیامبر شماست و آن وقت شما عدهای روی بغض و غرض که اشارهاش به وهابیها و سلفیها است که این کتاب را نوشتهاند. یزیدی که قاتل ابی عبدالله هست. این خیلی در واقع بیانصافی است ظلم است که درباره او بیایید مدح و کتاب بنویسید و بعد این تعبیر را میکند که من بهترین تعبیری که راجع به ابی عبدالله دارم این است که حسین شخصیت جاودانه و همیشگی تاریخ مربوط به یک فرقه و گروه و جمعیت خاصی نیست. این مطلب اولی که میخواستم عرض کنم.
مطلب دوم این است که آقایان و خواهران گرامی در روایات ما بر دو گریه خیلی تأکید شده است. اتفاقاً اینها را کنار هم گذاشتم و مقایسه کردم دیدم آثار این دو تا گریه تقریباً به هم شبیه است. یعنی گریه اول فلان اثر را دارد که این گریه دوم هم دارد.
حالا روایت را یادداشت کردم و میخوانم. گریه اول که در روایات ما خیلی تأکید شده آثار عجیبی هم دارد همه ائمه ما داشتند خود رسول خدا و امامان داشتند خود انبیای الهی داشتند و در قرآن کریم یاد شده از آن در دعای کمیل میگوید این سلاح مؤمن است «ارْحَمْ مَنْ رَأْسُ مَالِهِ الرَّجَاءُ، وَ سِلَاحُهُ الْبُكَاءُ» (زاد المعاد، ص65) دو تا گریه در روایات ما برجسته شده:
1. گریه از ترس خدا به خاطر عظمت و ابهت خدا. ممکن است این گریه به خاطر گناه باشد به خاطر کوتاهی باشه به خاطر بهشت باشد ولی اعتقاد به خدا و ابهت و عظمت خدا گاهی انسان را به گریه میآورد که این گریه خود ابی عبدالله را در عرفات که چنان گریه میکرد که مثل مشکی که درش را باز کرده باشد اینطوری اشک میریخت. خود پیامبر شبها آنچنان گریه میکرد که اشک روی زمین میریخت خود امیر المؤمنین حضرت زهرا و همه ائمه.
آقایان و خواهران عزیز این گریه اولاً نشانه رقت قلب و پاکی قلب است. چطور خوب حرف زدن نشانه عقل خوب است. اگر کسی خوب حرف بزند میگویید عاقل است. اگر حرفهای طبی بزند میگویید پزشک است اگر حرفهای فلسفی بزند میگویید فیلسوف هست اگر اشعار خوب بگوید میگویید شاعر است. یعنی ترجمان علم و خرد زبان است. هر کسی تا کلامی گفت میفهمید این دینی هست پزشک است مهندس است عاقل است یا نیست. یعنی ترجمه عقل و علم زبان است. ترجمه قلب هم چشم است یعنی این اشک نشان از یک طهارت و پاکی و در واقع یک رقت قلب دارد. حالا دقت کنید روایتش را میخونم که اگر کسی از خشیت خدا گریه کند اثرش چیه؟
1. روایت میگوید تقرب به خدا. خدا به حضرت موسی فرمود: «کانَ فِيمَا نَاجَى بِهِ اللَّهُ مُوسَى عَلَى الطُّورِ أَنْ يَا مُوسَى أَبْلِغْ قَوْمَكَ أَنَّهُ مَا يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ الْمُتَقَرِّبُونَ بِمِثْلِ الْبُكَاءِ مِنْ خَشْيَتِي» (ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، ص172) جناب موسی هر کسی از خشیت من گریه کند به من نزدیک میشود یک راه نزدیک شدن به خدا گریه از خشیت خدا است.
2. روایت می فرماید «الْبُكَاءُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ يُنِيرُ الْقَلْبَ» (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص192) هر کس از خشیت خدا گریه کرد قلبش نورانی میشود. تاریکی و کدورت و حسادت و سوء ظن از قلبش بیرون میرود. خود این گریه از خشیت خدا، مثل شب احیاء دارن جوشن میخوانند قرآن میخوانند شما گریه میکنید. توبه این را میگوید گریه از خشیت قلب را نورانی میکند.
چون وقت نیست ترجمه میکنم
3. امیر المؤمنین فرمود بکاء از خشیت گناهان را نابود میکند. اگر کسی از خشیت خدا اشک ریخت گناهش نابود میشود.
4. روز قیامت این چشم گریان نیست «كُلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» (کافی، ج2، ص80) اینقدر روز قیامت صحنهها حساس است همه گریه میکنند مگر سه چشم که روز قیامت گریان وارد محشر نمیشود:
1. «عَيْنٌ غُضَّتْ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ» (کافی، ج2، ص80) چشمی که از حرام الهی بسته شود نگاهش افتاد به نامحرم سرش را پایین کرد. نگاهش افتاد به صحنه مبتذل خاموش کند موبایل و لب تاپ و... بالاخره چشمش به صحنه حرام افتاد نگاه نکرد به خاطر خدا.
2. «عَيْنٌ سَهِرَتْ فِي طَاعَةِ اللَّهِ»(کافی، ج2، ص80) چشمی که به خاطر خدا بیدار بود حالا یا پاسداری داد یا نماز شب خواند بالاخره تمام شب را نخوابید
3. «عَيْنٌ بَكَتْ فِي جَوْفِ اللَّيْلِ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ» (کافی، ج2، ص80) چشمی که از خشیت خدا اشک بریزد. پس اشک از خشیت خدا آدم را به خدا نزدیک میکند، قلب را نورانی میکند، گناهان را از بین میبرد، روز قیامت انسان گریان نخواهد بود. جالب است عین آثار بر گریه دوم است و آن گریه بر ابا عبدالله است.
2. گریه بر اباعبدالله الحسین علیه السلام
حالا چه رابطهای است بر این دو که همینطور که گریه از خشیت خدا گناه از بین میبرد گریه بر ابا عبدالله از بین میبرد. همانطور که چشمی که از خشیت خدا گریه کند روز قیامت گریان نخواهد بود چشمی که برای ابی عبدالله گریه کند روز قیامت گریان نخواهد بود. عین همین روایات در مقابل این و این یک نکتهای دارد و آن این است که ابی عبد الله بود که با قیامش خدا ترسی را در دلها انداخت با قیامش توحید را تقویت کرد. اشک بر ابی عبدالله یعنی اشک بر حفظ دین یعنی اشک بر عظمت خدا. چرا چون ثار الله است چون برای خدا همه هستیاش را داد. لذا یک نسبت تساوی بین این دو اشک است من خشیة الله من مصیبة الحسین. حالا روایتش را بخوانم: خدا به حضرت موسی فرمود: «یا موسی من بکاء علیه أو ابکا أو تباکا» هر کس بر حسین من گریه کند یا بگریاند یا حالت گریه به خودش بگیرد جسدش بر آتش جهنم حرام میکنم.
2. «كُلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» هر چشمی روز قیامت گریان است «إِلَّا عَيْنٌ بَكَتْ عَلَى مُصَابِ الْحُسَيْنِ» مگر چشمی که بر مصیبت ابی عبدالله اشک بریزد. «فَإِنَّهَا ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعِيمِ الْجَنَّة» (بحار الأنوار، ج44، ص293) چشمهایی که در دنیا برای ابی عبدالله اشک ریخته چهرههایی که برای ابی عبدالله تو هم رفته روز قیامت خندان و شاد وارد محشر میشود. چون خود قرآن میفرماید روز قیامت بعضیها عبوس و ناراحت هست و بعضیها خندان هستند.
3. «أَلَا وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى الْبَاكِينَ عَلَى الْحُسَيْنِ» (بحار الأنوار، ج44، ص304) خدا میفرماید درود بر گریهکنان بر ابی عبدالله.
و باز روایات داریم که امام رضا(ع) به پسرش شبیب فرمود: «فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَيْنِ فَلْيَبْكِ الْبَاكُونَ» (وسائل الشيعة، ج14، ص504) برای ابی عبدالله گریه کنید که گریه بر ابی عبدالله ذنوب عظام نه گناهان پیش پا افتاد بلکه گناهان بزرگ را از بین میبرد.
این چه ارتباطی بین این دو قصه هست. آن گریه گناه میبرد و این گریه هم گناه میبرد، آن گریان روز قیامت گریان نیست، این گریان هم روز قیامت گریان نیست. آن گریان رحم خدا شاملش میشود این گریان هم رحم خدا. این همان است که ائمه ما هر دو گریه را داشته است یعنی رسول خدا هم برای ابی عبدالله اشک ریخته هم برای ترس از خدا. امام صادق و ائمه بزرگوار ما و لذا در دعای ندبه این را میگوییم «فَعَلَى الْأَطائِبِ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِىٍّ، صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِما وَ آلِهِما، فَلْیَبْکِ الْباکُونَ، وَ إِیّاهُمْ فَلْیَنْدُبِ النّادِبُونَ وَ لِمِثْلِهِمْ فَلْتَذْرِفِ الدُّمُوعُ ، وَلْیَصْرُخِ الصّارِخُونَ، وَ یَضِجَّ الضّاجُّونَ، وَ یَعِجَّ الْعاجُّونَ» نه فقط گریه بلکه ضجه بزنید (یَضِجَّ الضّاجُّونَ) عج به معنای فریاد است مجلس ابی عبدالله باید آن وقت علت فَلْیَبْکِ الْباکُونَ را اینجا میگوییم: « أَیْنَ الْحَسَنُ أَیْنَ الْحُسَیْنُ؟ أَیْنَ أَبْناءُ الْحُسَیْنِ؟ وَ إِیّاهُمْ فَلْیَنْدُبِ النّادِبُونَ وَ لِمِثْلِهِمْ فَلْتَذْرِفِ الدُّمُوعُ» اینها تعابیری است که برای ابی عبدالله آمده است.
السلام علیکم یا ابا عبدالله
همین شب اول خوبه انسان از شب اول در کلاس گریه ابی عبدالله شرکت کند خوبه انسان شب اول اسمش جزء باکین علی ابی عبدالله ثبت کند. خدا درود فرستاده صلی الله علی الباکین علی الحسین درود خدا بر کسانی که برای ابی عبدالله اشک بریزد. چون این اشک قلب را نورانی و گناه را از بین میبرد. این اشک شویندگی و سازندگی میآورد. اشکی که نه فقط شما بر ابی عبدالله میریزید مادرش زهرا هم برایش اشک ریخته. اشکی که شما برای ابی عبدالله میریزید راوی میگوید که رفتم خدمت امام صادق(ع) دیدم سر به سجده آنچان اشک میریزد که زمین خیس شده و برای ابی عبدالله اشک میریزد. نه اشکی که وقتی که قنداقهاش به دست پیامبر دادن (بچه وقتی به دنیا میآید همه خوشحال هستند) این دومین نوه پیامبر که به دنیا آمده اما اشک از چشمان رسول خدا جاری شد اصلاً مجلس تولد شد مجلس گریه در زیارت نامهاش هست نگاه کنید در ماه شعبان سوم شعبان میگوییم سلام بر تو آقایی که خبر از شهادتت داده شد قبل از ولادتت.
انبیا و اولیاء الهی برای ابی عبدالله اشک ریختند. امشب بریم در خانه ابی عبدالله.
امام صادق فرمود اینگونه حسین ما را زیارت کنید سه مرتبه صلی الله علیک یا ابا عبدالله صلی الله علیک یا ابا عبد الله صلی الله علیک یا ابا عبد الله.
آمد کنار قبر پیامبر صورتش را گذاشت روی خاک رسول خدا اشک ریخت و گریه کرد گفت یا رسول الله کاری کردند که باید از مدینه بیرون بروم دیگه مدینه که جای ماست و محل خانه ما و زندگی ما است ماندن ما در اینجا بر ما تنگ شده پیامبر خدا را خواب دید فرمود حسینم برو از مدینه خارج شو به دستور پیامبر به فرمان رسول خدا از مدینه در دل شب بیرون آمد.
خواستم عرض کنم که خوابی در شب عاشورا دید زینب کبری میگوید که من آمدم دیدم ابی عبدالله اشعاری میخواند و مطالبی میگوید شاید هم اول صبح عاشورا بود عرض کردم برادر چی شده چه اتفاقی افتاده؟ فرمود الآن جدم رسول خدا را خواب دیدم فرمود جان امشب مهمان ما هستی الليلة افطار کعندنا. امشب افطار نزد ما هستی.
یا حسین یا حسین یا حسین
(شب اول محرم 94، حرم حضرت معصومه (س) ، دکتر رفیعی)
نویسنده/ سخنران:حجت الاسلام و المسلمین رفیعی