اشاره
امروزه الگو پذیری در مقوله تبلیغ یک امری ضروری است، لذا در تاثیر گذاری تبلیغ برتحکیم سبک زندگی مخاطبان می باید از پیشوایان دینی الگو برداری کرد که این الگو گیری از پیشوایی معصوم چون امام کاظم ع است. بنابراین باید دید سیره تبلیغی امام کاظم ع چگونه بوده و این سیره چه تاثیراتی در سبک زندگی مخاطبان داشته است. در این نوشتار کوتاه به این سیره تاثیر گذار بر تحکیم سبک زندگی مخاطبان اشاره ای کوتاه خواهد شد.
۱- ضرورت تبليغ دين
يكی از مهمترين اقدامات امام كاظم(ع) در راستای گسترش فرهنگ دينی در جامعه، تبليغ و اشاعه اسلام ناب بود. احكام و قوانينی كه از جانب امام كاظم(ع) تبيين میشد از علم امامت وی سرچشمه میگرفت. بنابراين در صورت وجود زمینه و عرضه اين علوم و احكام دينی، جامعه در مسير هدايت صحيح قرار میگرفت. اما اين مسأله، چيزی نبود كه عباسیان تاب ديدن آن را داشته باشند؛ بنابراين، از همان ابتدا شرایط را بر امام کاظم(ع) سخت و محدود کردند.
اینجا بود که شرایط تبلیغی آن حضرت سخت تر از دوران امامان پیشین گردید. امّا آن حضرت توانست با تلاش فراوان خویش از ابزارهای سنتی در جهت تبلیغ دین، به نحو احسن استفاده کاربردی نماید.
۲- استفاده از ابزار سنتی تبلیغ
امام کاظم (ع) در آن روزگار خفقان توانست از ابزار سنّتی در جهت تبلیغ وهدایتگری مردم نهایت استفاده نماید. واین حکایتگر از تلاش تبلیغی شبانه روزی آن امام همام است.
«امام كاظم(ع) با علم به اينكه در شرايط آن روز امكان رويارويی سياسی و نظامی وجود ندارد، راه مبارزه فرهنگي را در پيش گرفت كه يقيناً بهترين و مطمئنترين روش در راه اعتلای فرهنگ دينی در جامعه بود. از جمله شیوههای مبارزهی فرهنگی حضرت میتوان به این موارد اشاره کرد:
۱. پاسخ به سؤالات و شبهاتي كه برای مردم در اين زمان ايجاد شده بود.
۲. موعظه و خطابه برای عموم مردم و همچنين خواص آنها در فرصتهای مناسب.
۳. بیان احاديث، ادعيه و اذكار که در تربيت و ارشاد بسيار مؤثر بود.
ضمن اينكه امام كاظم(ع) قطعاً نگاهی هم به شرايط جامعه داشت تا در هر زمان كه امكان فعاليت نظامی وجود داشته باشد، از اين موقعيت درصدد براندازی نظام طاغوت بهرهبرداری كند[۱]».
۳- ارشاد و هدایت مردم
مردم دوستی ودلسوزی نسبت به ارشاد، آگاهی و هدایت؛ از ویژگی های امام کاظم علیه السلام بود.
«ارشاد مردم به راه حق و راهنمايی به راه راست از جمله مهمترين كارهای اصلاحی است كه امام كاظم(ع)، توجه خاصی به آن داشت؛ به بركت راهنمايی و موعظه آن بزرگوار بود كه برخی فریفتگان دنیا از گمراهی و ضلالت خود دست برداشتند و از بهترين مؤمنان گشتند[۲]».
۴- ارتباطات مردمی
گوشه گیری و فاصله گرفتن مبلّغ ازمردم، امری ناپسند و نامشروع است و این مطلب یکی از آسیب های جدی بعضی از مبلغان امروزی است، وعکس آن یعنی برخوردار بودن مبلّغ از ارتباطات مردمی و از جنس مردم بودن امری است مقبول و مشروع در نزد دین وخردمندان جامعه اسلامی. لذا امام کاظم(ع) در سایر امور اعم از فردی واجتماعی با مردم بود و این بهترین سیره تبلیغی آن حضرت بود.
با توجه به گزاره های تاریخی امام كاظم(ع) اهل كنارهگيری از مردم و گوشهنشينی نبود؛ او همانند ساير ائمه(ع) هم در امور اجتماعی و روابط با مردم و رسيدگی به مشكلات آنها كوشا بود و هم در عبادات فردی نمونه يك انسان عابد بود؛ اين اجتماع خصوصيات متضاد در حد اعلا، خاص خاندان عصمت و طهارت است. در رهگذر اين ارتباطات با مردم، افراد بسیاری پس از آشنايی با خصوصيات روحی و اخلاقی امام، شيفته وی میشدند و در حلقهی مریدانش جای میگرفتند.
۵- مخالفت با فرقه گرایی
امروزه آنچه که مسولیت ما مبلغان دینی را سنگین تر می نماید، ظهور فرقه های انحرافی و ساختگی در جوامع کنونی است، که می توان از سیره وروش تبلیغی امام هفتم شیعیان الگوگیری کرد.
«در اين دوران امام كاظم(ع) بهشدت با فرقهگرايی، افكار انحرافی و افکار الحادی و کفرآمیز– که از خطرناکترین تبلیغات در این دوره بود، مخالفت میكرد. آن حضرت همچنين به شاگردان خود توصيه میكرد از تكروی و كجروی بپرهيزند و پس از آموختن علوم و معارف از مكتب اسلام اصيل پيروی كنند و به فرقهگرايان و فرقه سازان نپيوندند[۳]».
۶- تأكيد و حمايت از گسترش علوم و فرهنگ
در دوران زندگانی امام كاظم(ع) فرهنگ و علوم بهشدت در حال رشد و توسعه بود؛ این مسأله علل مختلفی داشت.
ارتباط با دنيای غرب
تأكيد دين اسلام و قرآن بر آموزش علوم و ياددادن آن به ديگران، سنت پيامبر(ص) و ائمه و احاديث فراواني كه از ايشان در اين مورد نقل شده است.
فتوحات اسلام كه مسلمانان را با تمدنهای ديگر آشنا ساخته بود و… . درمجموع، ابتدای عصر عباسی مصادف بود با جوشش خارقالعادهی فرهنگی.
« در اين زمان لازم بود تلاشهای فراوانی که ائمهی پیشین در زمینهی فرهنگ آغاز کرده بودند –و به ویژه امام صادق(ع) ابعاد تازه و گستردهای به آن داده بود– دنبال شود و به نتايج مطلوبتری برسد؛ رها كردن اين حركت از سوی امام كاظم(ع) و امامان پس از آن حضرت، چهبسا موجب هدر رفتن تلاشها و كوششهای پيشوايان پيشين میشد؛ خصوصاً که دستگاه خلافت عباسی در دوران امامت امام صادق(ع) به عمق حركت فرهنگی امامان پی برده بود و به همین دلیل بخش اعظم توان خود را برای رویارویی با پیشوایان معصوم، بر همین محور متمرکز کرده بود[۴]»
نتیجه سخن
الف. توجه به سیره تبلیغی امام کاظم ع والگو گیری از این سیره در تحکیم سبک زندگی مخاطبان امروزی.
ب. ضرورت تبلیغ دین واستفاده از ابزار سنتی ودر کنار آن بهرمندی از ابزار نوین (رسانه).
ج. دلسوزی نسبت به هدایت وارشاد مردم.
د. فا صله نگرفتن از مردم وسعی وافر در ارتباط گیری مبلغ دینی با مخاطبان .
ذ. مخالفت ومبارزه جدی با فرقه های انحرافی وعرفانهای نو ظهور با تاسی ازروش تبلیغی امام کاظم(علیه السلام)
پی نوشت
[۱] اديب، زندگانی تحليلی پيشوايان، ص۲۰۶.
[۲] القرشی، باقر شریف، تحليلی از زندگانی امام موسی كاظم(ع)، ص۱۸۳.
[۳] اديب، زندگانی تحليلی پيشوايان، ص۲۰۵.
[۴] رفيعی و حسينی، زندگانی امام كاظم ع، ص۱۲۴.
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ