فلسفه عزاداری وسوگواری سیدالشهداء علیه السلام
دهه اول محرم الحرام فرصت مناسب وویژه ای است به تحلیل وتفسیر پرسش و پاسخ عاشورایی به پردازیم که بتواند به بخشی از نیازهای معنوی، فکری، سیاسی، تربیتی، اخلاقی و اجتماعی ما پاسخ دهد تابتوانیم خروجی متناسب با ورودی و حضورمان در مجلس عزادار سید الشهد ا داشته باشیم، از همین رو نخستین پرسشی که در ورودمان به چنین مجلسی دربرابرما سبز می شود وما را وادار به تامل می کند این است با این که واقعه عاشورا سال (۶۲ه) رخ داده است واز آن زمان تاکنون (۱۳۸۰) سال می گذرد چه ضرورتی دارد که این حادثه زنده نگه داشته شود؟ و این همه برای ان هزینه مالی و فرهنگی شود؟ فلسفه و راز برپایی عزاداری و سوگواری سید الشهد اء ریشه در چه امری دارد؟ درپاسخ به این پرسش باید گفت: عزادار ی و سوگوار حضرت سید الشهد ا(ع) چهار علت دارد و همه این دلایل ریشه در قران و سنت دارد:
دلیل اول؛ اصل و قاعده قرآنی این است هرعملی که زیبا باشد و محتوایی فرازمانی ومکانی داشته باشد به گونه ای که بتواند والگویی برای دیگران قرار بگیرد نباید با گذشت زمان کهنه و فراموش شود بلکه باید برای دیگران دائماً یاد آوری شود تا با تکرار تبد یل به فرهنگ شود از همین رو رسول الله (ص) را درآیات متعدد مکلف به یادآوری سرنوشت انبیاء و اولیاء گذشته نموده است.
۱- در سوره (ص) درباره ایوب پبامبر(ع) که مورد هجوم انواع بلاها قرار گرفت، اموالش همه از دست برفت، و اولادش همه مردند. مرض شدیدى بر بدنش مسلط شد و مدتها او را رنج مىداد به عنوان مظهر صبر آمده است که وی صبوری کرد تا آنکه دست به دعا بلند کرد و حال خود را به درگاه او شکایت کرد. خدای تعالی دعایش را مستجاب نمود و از مرض نجاتش داد و اموال و اولادش را با چیزى اضافه تر به او برگردانید. ((وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ؛ ما دعاى او را مستجاب کرديم؛ و به خاطر بياور بنده ما ايوب را، هنگامى که پروردگارش را خواند (و گفت: پروردگارا!) شيطان مرا به رنج و عذاب افکنده است))
۲- درسوره مریم که مظهر عفت وپاکدا منی آمده است:
((وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا ( ۱۶ )
و در این کتاب (آسمانی)، مریم را یاد کن، آن هنگام که از خانوادهاش جدا شد و در ناحیه شرقی (بیت المقدس) قرار گرفت؛
فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا ( ۱۷ )
و میان خود و آنان حجابی افکند (تا خلوتگاهش از هر نظر برای عبادت آماده باشد). در این هنگام، ما روح خود را بسوی او فرستادیم؛ و او در شکل انسانی بیعیب و نقص، بر مریم ظاهر شد!
قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَٰنِ مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا ( ۱۸ )
او (سخت ترسید و) گفت: «من از شرّ تو، به خدای رحمان پناه میبرم اگر پرهیزگاری!))
۳-درسوره(ص ) نیزرسول گرامی را مکلف به یادآوری کردن چند تن از انبیا برای مردم نموده وآمده است:
((وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ ﴿۴۵﴾ و بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب را كه نيرومند و ديده ور بودند به يادآور) ،إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ ﴿۴۶﴾ ما آنان را با موهبت ويژه اى كه يادآورى آن سراى بود خالص گردانيديم:) وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ ﴿۴۷﴾ و آنان در پيشگاه ما جدا از برگزيدگان نيكانند) وَاذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ وَكُلٌّ مِنَ الْأَخْيَارِ ﴿۴۸﴾ و اسماعيل و يسع و ذوالكفل را به ياد آور [كه] همه از نيكانند ) هَذَا ذِكْرٌ وَإِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ ﴿۴۹﴾ اين يادكردى است و قطعا براى پرهيزگاران فرجامى نيك است ))
باتوجه به این قاعده) واصل قرانی ((تذکر)) احیا وزنده نگه داشتن واقعه عاشورابه معنای زنده نگه داشتن فرهنگ جهادوشهادت،استکبار ستیزی،حیا وعفت است پس به همان دلیل وظیفه قرانی که با ید نام اسماعیل،ایوب,،مریم و۰۰۰رازنده نگه داریم نامش کهنه پرستی،مرده پرستی وبدعت نیست به همان استدلال زنده نگه داشتن واقعه عاشورا نیز این چنین است.
دلیل دوم؛ این است: به حکم نص صریح قرآن حج گزار پس از هزینه بسیار سنگین مالی به حج می رود که به مکه مکرمه مشرف شده تاهمراه با طواف خانه خدا حجر اسماعیل را با این که جز کعبه نیست تنها به این دلیل هاجر همسر ابراهیم ومادر اسماعیل درحجر مدفون است طواف نماید؛ و پس از طواف به سعی بین صفاومروه رفته هفت بار از صفابه مروه از مروه به صفا برود و این دو یعنی طواف حجر ونیز سعی وصفا انجام نمی گیرد جز این که یادآور تلاش وفداکاری هاجر واخلاص وتقرباین بانوی بلند مرتبه است ازهمین رو درقران کریم آمده است: (ان الصفا والمروه من شعایر الله ومن یعظم شعایر الله فانها من تقو ی القلوب) این قاعده واصل قرانی(تعظیم شعایرالله) به ما آموزد که هرامری که از این جنس باشد ار باب تعظیم شعایر گرامی بداریم از آنجایی که واقعه عاشورا فراتر ازان چیزی است که هاجر به ان پرداخته است وامام حسین (ع) به جای سعی بین صفاومروه از کعبه هم عبور کرد وبه جای رسیدن به آب زمزم از آن هم عبور کرد و لب تشنه خود واصحابش به شهادت رسیدند بر جسته ترین مصداق شعایر شد پس زنده نگه داشتن واقعه عا شورا چیزی جز تعظیم شعایرالله نخواهد بود.
دلیل سوم؛ این است حج گزار از راه بسیار دور و یا نزدیک وهزینه سنگین مالی خودرا به مکه مکرمه می رساند و پس از وقوف درعرفات در روز دهم ذی حجه به منا می رود تا پس از رمی جمرات اقدام به قربانی نماید واین دوعمل(( ۱۴۴۴)) سال تکرار می شود برای این که یاد اور مقاومت ابراهیم در برابر وسوسه شیطان، ونیز یاداور روحیه اطاعت پذیری وایثار ابراهیم واسما عیل است ازهمین رو قران کریم قربانی را درمنارا شعایرالله دانسته ومی فرماید:
((وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ ( الحج ۳۶ ): و (نحر) شتران فربه را برای شما از شعائر خدا (و احکام حج) مقرر داشتیم که در آن قربانی شما را خیر وصلاح است۰))
اگر بنا باشد رمی جمرات ابراهیم خلیل و قربانی در منا که یاد آور تعبد اسماعیل در برابر امر الهی است از شعایر الهی باشد بدون تردید واقعه عاشورا که حسین بن علی(ع) بهترین عزیزانش را قربانی خدا کرد ابراهیم واسماعیل علیهماالسلام را جا گذاشت پبش رفت قطعا مصداق اعظم شعایر است و اگر باید نام و یاد ابراهیم واسماعیل گرامی داشته شود به حکم عقل وشرع باید نام سید الشهد گرامی داشته شود.
دلیل چهارم؛ براحیا و زنده نگه داشتن عزای سید الشهدا آیه (۲۳) سوره (شورا) است : ((ِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى:(۲۳) بگو به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نيستم مگر دوستى در باره خويشاوندان))
مودت اثر عینی و خارجی محبت است، نمی شود گفت که ما محب اهل بیتیم ولی در حزن آنان محزون و در فرح و شادی آنان شاد نباشیم، پاسخ عملی به پیام آیه مبارکه دراین است در مصیبت بزرگی که برای اهل بیت در واقعه عاشورا رخ داده است خود را شریک آن غم و اندوه بدانیم و شریک دانستن درهمین است هرساله با برپایی عزاداری ماتم سید الشهداء را احیا و زنده نگه داشته باشیم، ازهمین روست که درروایات آمده است:
۱- امام صادق(ع) فرمودند: ((رحم الله شیعتنا، شیعتنا و اللّه هم المؤمنون فقد و الله شرکونا فى المصیبة بطول الحزن والحسرة( بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۲۲. ) خداوند شیعیان ما را مشمول رحمت خویش سازد. به خدا قسم، شیعیان ما همان مؤمنین اند، آنان به خدا قسم! با حزن و حسرت طولانى خویش [در عزاى ما ]شریک و همدرد مصیبت هاى ما خاندانند».
۲-امام رضا(ع) مى فرماید: ((من تذکر مصابنا و بکى لما ارتکب منا کان معنا فى درجتنا یوم القیامة، و من ذکر بمصابنا فبکى و ابکى لم تبک عینه یوم تبکى العیون و من جلس مجلسا یحیى فیه امرنا لم یمت قلبه یوم تموت القلوب(همان، ص ۲۷۸). کسى که متذکر مصایب ما شود و به جهت ستم هایى که بر ما وارد شده گریه کند، در روز قیامت با ما خواهد بود و مقام و درجه ما را خواهد داشت و کسى که مصیبت هاى ما را بیان کند و خود بگرید و دیگران را بگریاند؛ در روزى که همه چشم ها گریان است، چشم او نگرید و هر کسى در مجلسى بنشیند که در آن مجلس، امر ما را زنده مى کنند؛ روزى که قلب ها مى میرند، قلب او نخواهد مرد)).
۳-امام صادق(ع) به فضیل فرمود: ((تجلسون و تحدّثون؟ قال: نعم جعلت فداک، قال: ان تلک المجالس احبها فاحیوا امرنا یا فضیل، فرحم الله من احیى امرنا یا فضیل من ذکرنا او ذکرنا عنده فخرج من عینه مثل جناح الذباب غفرالله له ذنوبه و لو کانت اکثر من زبدالبحر( همان، ص ۲۸۲ و ۲۸)آیا مجالس عزا برپا مى کنید و از اهل بیت و آنچه بر آنان گذشته است، صحبت مى کنید؟ فضیل گفت: آرى قربانت گردم، امام فرمود: این گونه مجالس را دوست دارم پس خدا قرار مى گیرد. [اى ] فضیل: هر کس از ما یاد کند، یا نزد او از ما یاد کنند و به اندازه بال مگسى اشک بریزد، خدا گناهانش را مى آمرزد اگر چه بیش از کف دریا باشد)).
تهیه و تنظیم؛ حجت الاسلام و المسلمین سیّد محمدتقی قادری