تأکيد ائمه به زيارت و پاداش بزرگ زيارت حضرت معصومه(س) همه از اين جهت است که جايگاه علمي و معنوي فاطمه ثاني(س) براي ديگران روشن شود، اين روايات در بين مردم توسط علما رواج يافته و توجهات عمومي را به شهر قم معطوف داشته است.
براي اينکه افق ولادت معصومه عترت را خوب ببينيم، چند ورق دفتر تاريخ را به عقب بر ميگردانيم؛ در عصر ظلمت هارونى که عرصه بر اهل بيت(ع) تنگ بود و دنيا براى «آل الله» حصار در حصار به شمار مىآمد، بارقه اميدى خانه کاظم آل محمد(ع) را روشن ساخت و مولودى همچون گل بر شاخه درخت امامت و ولايت روييد.
اول ذيقعده سال 173 بود که اين «عطيه الهى» در دامان موسى بن جعفر(ع) قرار گرفت و رضاى آل محمد را همتايى پديد آمد که بنا بود به مشيت الهى، اين برادر و خواهر، روزى و روزگارى کشور ما ايران را در آينده منور سازند و عزت و کرامت بخشند، دوران سخت حاکميت عباسيان، امام کاظم(ع) را مزاحم سلطه فسادگستر و فاجرپرور بنى عباس مىديدند، از اين رو آن «عبد صالح» را به بند مىکشيدند و از حبسى به حبسى مىبردند، در اين ميان، مولود اين خاندان و عصمت اهل بيت، فراق پدر را تجربه مىکرد و در عين حال، از چشمه عطوفت و عنايت برادرش حضرت رضا(ع) برخوردار مىشد و اين برادر، در حق خواهرش پدرى مىکرد و خواهر را از زلال معرفت علم و عرفان سيراب مينمود؛ لذا ميبينيم نتوانست فراق برادر تحمل کند و به زودي به ايران هجرت کرد.
بنا بود اين دختر نجيب و پاک و معصوم، گوهرى باشد نمونه پاکى و الگو در عفاف، و سرمشق در حيا و احياگر خاطره کوثر رسول و تداعى کننده آن طيبه بتول و ... چنين شد که حيات و وفاتش، سفر و حضورش، عبادت و سلوکش، مرقد و مزارش، «جلوهگاه نور» و «بارگاه عفت» شد و «فاطمه معصومه»، آينهاى شد در رواق فرهنگ شيعه که نجابت و عفت و حيا و ولايت در بلور آن مىدرخشد، گذشت و گذشت، تا آنکه ايوان طلاى او، قبله اهل دعا و توسل شد. ايوان آينهاش، تجلىگاه طلوع خورشيد عصمت و گنبد زرين مرقدش، سقف معبد اهل دل و گلدستههاى برافراشته و آسمانساى او، دستهايى برآمده از خاک تا افلاک، به رمز نيايش در پيشگاه رفيع خالق هستى، يادآور نياز و نيايش متهجدان، هر مجموعه، به محور و مرکزى تکيه دارد تا کانون تجمع خصال باشد.
* خواهر و برادر تني که مايه برکت ايران هستند
شهر قم را اگر مجموعهاى از فرهنگ و عقيده و آداب و سنن و جامعهاى براى حضور افراد بومى و غير بومى و قوميتهاى مختلف و گروهها و گرايشهاى گوناگون به حساب آوريم، کانون آن «حرم» است، اگر مردم قم، علماى مهاجر، طلاب حوزه (چه ايرانى چه خارجى)، مراکز علمى و فرهنگى، مجموعههاى پژوهشى و تبليغى، محورى داشته باشند، بىشک آن محور، شخصيت معنوى «حضرت معصومه» است.
از روزگارى که کريمه اهل بيت و دختر موسى بن جعفر(ع) کرامت دودمان رسالت را به قم آورد، قم هم کريم و عزيز شد، قم، تنها مدفن يک «امامزاده» نيست، بلکه مطلع انوارى است از بارگاه مشعشع اين «فاطمه ثانى» که بر جهان مىتابد و کران تا کران عالم را از فروغ اهل بيت، روشن مىسازد، قم، عطف به مشهد است و فاطمه معصومه، عطف به امام رضا(ع)، لذا گفتهاند هر کس او را زيارت کند، بهشت پاداش اوست؛ در زيارتش شفاعت در قيامت خواسته شده است؛ او شفيعه محشر است؛ چنان که در دنيا شفاعت نمايد، علما را به علم و عرفان رهنمون کند؛ مراجع تقليد در پناهش علم جويند و دانش آل محمد به جهان گسترانند و مردمان را هدايت کنند و سرانجام با جسمي خسته در پناهش آرام گيرند و از تنعم حرم بهشت آسايش بهره جويند.
اين روايت را خوانده و شنيدهايد که امام صادق(ع) به آن گروه که از «رى» به ديدارش شرفياب شده بودند، ضمن آنکه آنان را «برادران قمى» خود خواند، فرمود: خداوند حرمى دارد که آن «مکه» است، پيامبر(ص) هم حرمى دارد و آن «مدينه» است، اميرالمؤمنين(ع) نيز حرمى دارد که «کوفه» است، ما ـ ائمه ديگر ـ هم حرمى داريم و آن «شهر قم» است، به زودى دخترى از فرزندانم به نام «فاطمه» در آنجا به خاک سپرده مىشود، هر کس قبر او را زيارت کند، بهشت بر او واجب مىشود.
و حضرت(ع)، اين سخن را در زمانى فرمود که هنوز امام کاظم(ع)، پدر حضرت فاطمه معصومه به دنيا نيامده بود، چنين ستايشى، مقام والاى اين پاره تن اهل بيت را که به يادگار در ديار ماست، نشان مىدهد.
حضرت فاطمه معصومه(س) دختر امام موسي بن جعفر الکاظم(ع) و خواهر امام علي بن موسي الرضا(ع) و عمه امام محمدتقي الجواد(ع) است، مادر امام رضا(ع) و حضرت فاطمه معصومه(س) نجمه خاتون است، اين بانو فقط اين دو فرزند بزرگوار را داشته است و هر نفر آنها با حضور خود در سرزمين اهل بيت(ايران) سبب پيشرفت، تعالي معنوي و فرهنگي شدهاند.
* حکمت برتري حضرت معصومه(س)
حکمت و سرّ برتري حضرت معصومه به ساير امامزادگان را بايد با ادراک شهودي و باطني تفسير کرد، حيات انسانيت با علم است و علم حياتي مرگناپذير است، علم هميشه زنده است و مايه حيات جوامع انساني است از اين رو شهرهايي که مدفن و مزار اهل بيت(ع) در آن قرار گرفت، چون شمع هميشه روشن، مرکزيت علمي را مختص خود کردهاند، در حالي که قبرستانهاي فراواني در دنيا وجود دارد که هرگز بوي علم از آنها به مشام نميرسد، بلکه بوي ويراني و اندوه از آنها مشام انسان را از حيات نااميد ميکند، اما مزار اهل بيت(ع)، مرکز نشر علوم شده است، تفاوت قبر آنها با ديگران در اين است چنان که در زيارت جامعه ميخوانيم «قبورکم في القبور» قبرهاي شما در ميان قبرهاست، اما با اين تفاوت که از آنها زندگي، رضايت و معنويت به جامعه الهام ميشود.
اين ويژگي از پيوند علم با اين خاندان حکايت دارد. برتري حضرت معصومه(س) از اين قرابت و پيوند حکايت دارد که مدفنش مرکز نشر علوم شده و علم از کوفه و نجف و مدينه غروب کرده و در شهر مقدس قم سر برآورده است. اين مرکزيت علمي در اخبار اهل بيت(ع) نيز منعکس شده است؛ حکمت آن بعدها روشن شده و روند تاريخ علمي به خوبي نشان ميدهد که پس از رحلت حضرت معصومه(س) در قم اين شهر مرکز ثقل علمي شد بي حکمت نيست که بزرگترين فلاسفه و حکماي جهان افرادي چون ملاصدراي شيرازي بهترين آثار علمي خود را در مجاورت و با استعانت از اين بانوي بزرگ مينويسد، حال و هواي شهر قم مملو از رويش علمي است و اين فرصت بينظير در هيچ نقطه جهان با اين امنيت ميسر نبوده است، چون معصومه بانوي علم و فضايل است.
برخورداري حضرت معصومه(س) از برجستگي علمي و نيز با حضورش در قم، روح بزرگ علمي از مدينه به ايران مهاجرت کرد و در شهر قم جلوه کرد، چنان که نقل شده جمعي از شيعيان به مدينه آمدند تا به محضر امام کاظم(ع) برسند و جواب سؤالات خود را بگيرند، حضرت حضور نداشت، مراجعه کنندگان که سؤال علمي داشتند، ميخواستند از در خانه حضرت با يأس، نااميدي و اندوه برگردند، اما حضرت معصومه(س) که هنوز به سن بلوغ نرسيده بودند، تمام سؤالهاي آنان را پاسخ داد، شيعيان، مدينه را ترک و در بيرون شهر با امام روبرو شدند و پاسخهاي حضرت معصومه(س) را به آن حضرت نشان دادند و امام با ديدن دستخط و پاسخهاي دخترش اظهار شعف و شادي کرد و فرمود «فداها ابوها» پدرش فداي چنين دختري باد.
محدث قمي درباره دختران موسي بن جعفر مينويسد: «برحسب آنچه به ما رسيده، افضل آنها سيده جليله معظمه، فاطمه بنت امام موسي(ع) معروف به حضرت معصومه است»، محمدتقي شوشتري رجالي بزرگ معاصر، درباره فضيلت بانوي گرامي او را نه تنها در بين دختران، بلکه پسران حضرت غير از امام رضا(ع) بينظير ميداند و مينويسد: «در ميان فرزندان امام کاظم(ع) با آن همه کثرتشان، بعد از امام رضا(ع) کسي به شأن و جلالت حضرت معصومه(س) نتواند برسد».
از اين رو بيگمان حضرت فاطمه معصومه(س) از جهت شخصيت فردي و کمالات روحي در بين فرزندان موسي بن جعفر(ع) بعد از علي بن موسي الرضا(ع) در والاترين رتبه معنوي و عرشي قرار گرفته است؛ شيخ مفيد و ديگران فرزندان دختر امام کاظم(ع) حداقل 18 فرزند و حداکثر 36 فرزند بر شمردهاند، فاطمه معصومه(س) در بين اين فرزندان سرآمد بوده است، اين سرآمدي به دو جهت بوده است، معنويت و علم که عرفان و اجتهاد از برخاسته است که ايران به آن دو سرافراز گشته است.
منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم