طبق روایتی از امام رضا(ع) آیه مباهله روشنترین دلیل بر ولایت و امامت امیرالمومنین(ع) در قرآن کریم است. با تدبر و تحقیق در آیه مباهله میتوان برتری امیرالمومنین(ع) به جانشینی پیامبر(ص) را استنباط کرد و در برابر گروهی که این فضیلت را انکار میکنند، به حقایق نهفته در این آیه شریفه استناد جست. در ابتدای سخن، شایسته است به بیان مختصر داستان مباهله پرداخته شود:
رسول خدا در راستای مکاتبه با پادشاهان مراکز مذهبی جهان، نامهای به اسقف نجران نگاشتند و او و ساکنان آن منطقه را به آیین اسلام دعوت کردند. به همین سبب بزرگان نجران دور هم جمع شدند تا درباره این مسئله چاره اندیشی کنند. از میان پیشنهادات گوناگونی که در آن جلسه مطرح شد، پیشنهاد دیدار و گفتوگو با پیامبر(ص) پذیرفته شد و گروهی برای دیدار با پیامبر(ص) عازم شهر مدینه شدند.
وقتی پیامبر(ص) برای بار دوم آنان را به پذیرفتن اسلام دعوت کرد، ایشان در پاسخ گفتند: «ای ابوالقاسم، به جز یک نشانه، تمامی صفاتی را که در کتاب الهی از ویژگیهای پیامبر پس از عیسی بیان شده است در تو یافتهایم.» رسول خدا(ص) پرسیدند «کدام نشانه را در من نیافتهاید» و آنان در جواب گفتند: «یکی از اوصاف پیامبر پس از عیسی در انجیل، این است که او مسیح را تصدیق میکند و به او ایمان میآورد؛ ولی تو به او ناسزا میگویی و او را تکذیب میکنی و گمان میکنی که او بنده خدا است.»
در نهایت دو تن از بزرگان نجران چنین اظهار کردند: «در رابطه با پیامبر خود، هر لحظه بر اختلاف نظر ما با شما افزوده میگردد و آنچه را میگویی ما باور نداریم. پس بیا برای تشخیص این که کدام یک از ما طرف حق است، یکدیگر را لعنت کنیم و لعنت خود را بر دروغگویان قرار دهیم». همین که پیشنهاد مباهله از سوی علمای نجران مطرح شد، آیه ۶۱ سوره آل عمران نازل شد: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ؛ پس هر كه در اين [باره] پس از دانشى كه تو را [حاصل] آمده با تو محاجه كند بگو بياييد پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خويشان نزديك و شما خويشان نزديك خود را فرا خوانيم سپس مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.» پیامبر(ص) آیه را برای آنان تلاوت کرد و فرمود: خداوند به من دستور داده است که به درخواست شما پاسخ مثبت دهم و به من فرمان داده است که اگر بر سخن خود پافشرده و اصرار ورزیدند، با شما مباهله کنم.
مسیحیان نجران از محضر پیامبر(ص) خارج شدند و در منطقهای به نام «حرّه» در نزدیکی شهر مدینه گرد هم جمع شدند و به گفتوگو پرداختند. نجرانیان بر این باور بودند که اگر پیامبر(ص) افراد جنگجو را برای مباهله انتخاب کند، همانند پادشاهان به مباهله آمده و در آن صورت پیروزی مسیحیان قطعی است؛ اما اگر افراد اندکی از پرهیزگاران و فروتنان را همراه خود آورد، این شیوه مباهله پیامبران و برگزیدگان است. لذا در آن صورت حتما نصارا مورد لعن قرار خواهند گرفت و باید از مباهله امتناع کنند.
وقتی دو تن از بزرگان مسیحیان نجران به محل مباهله رسیدند، یکی از ایشان گفت: «ای ابوالقاسم، همراه با چه کسانی با ما مباهله میکنی؟» حضرت فرمودند: «همراه با بهترین افراد روی زمین و گرامیترین آنان نزد خداوند.. کسی که به حق مرا برانگیخته است، به من دستور داده است که با اینها با شما مباهله کنم.» در این هنگام آن دو نفر دچار تردید و ترس شدند و به محلی که نجرانیان در آن اجتماع کرده بودند بازگشتند.
پس از گفتوگو و مجادلات بسیاری که میان نصریانیان واقع شد و نشانگر هراس ایشان از رویارویی با پیامبر(ص) بود، سرانجام از انجام مباهله منصرف شدند و فرستادهای را به سوی پیامبر(ص) گسیل داشتند تا از آن حضرت درخواست کند پسر عمویش حضرت امیرالمومنین(ع) را واسطه حل و فصل این اختلاف قرار دهد. بدین ترتیب پیامبر(ص) امیرالمومنین(ع) را برای حل و فصل موضوع به جانب نصرانیان فرستاد. ایشان نیز در برابر پرداخت خراجی معین، با نصریانیان مصالحه فرمودند.
همچنین بیش از پنجاه نفر از عالمان اهل سنت، حدیث مباهله را به نقل از بیست و چهار نفر از صحابه و تابعین در کتب خود ذکر کردهاند. برخی از عالمان بزرگ اهل سنت مانند حاکم نیشابوری و ابن عربی مالکی به تواتر و قطعیت سند حدیث مباهله اذعان کردهاند؛ لذا بر اساس کتب شیعه و سنی، در تحقق این واقعه جای هیچ شکی باقی نمانده است.
به طور خلاصه، دلالت آیه مباهله بر خلافت بلافصل امیرالمومنین(ع) بر این پایه استوار است که در آیه مذکور، پیامبر(ص) از امیرالمومنین(ع) به عنوان «نفس» خود یاد کرده است. چنانکه سیدمرتضی در کتاب الفصول المختاره من العیون و المحاسن به نقل از استادش شیخ مفید، این روایت را ذکر کرده است که روزی مامون خدمت امام رضا(ع) عرض کرد: «مرا از بزرگترین فضیلت امیرالمومنین که قرآن بر آن دلالت دارد، آگاه فرمایید». امام رضا(ع) فرمودند: «فضیلت امیرالمومنین در مباهله است. خداوند می فرماید: فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ؛ پس هر كه در اين باره پس از دانشى كه تو را حاصل آمده با تو محاجّه كند بگو بياييد پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خويشان نزديك و شما خويشان نزديك خود را فرا خوانيم سپس مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم (سوره۳ آیه۶۱).
آنگاه رسول خدا(ص) حسن(ع) و حسین(ع) را فراخواند، این دو بزرگوار ابناء او بودند. فاطمه(س) را خواند، پس در مقام نساء پیامبر بود و امیرالمومنین(ع) را خواند، پس به حکم خداوند، ایشان نفس و جان پیامبر(ص) بود. به تحقیق ثابت است که احدی از مخلوقات، اجلّ و افضل از پیامبر نیست، پس به حکم خداوند ثابت میشود که احدی با فضیلت تر از نفس رسول خدا نخواهد بود».
سپس مامون این اشکال را بیان کرد که در آیه مباهله مراد از «نساء» حضرت فاطمه(س) است گرچه به صیغه جمع آمده لذا می توان تصور کرد که مراد از «انفس» نیز شخص پیامبر باشد نه امیرالمومنین(ع). امام رضا(ع) در پاسخ به این اشکال بیان فرمودند که در آیه از کلمه «ندع» استفاده شده، یعنی بیایید از ابناء، نساء و انفسمان دعوت کنیم. مسلم است که دعوت کننده باید غیر از دعوت شده باشد، یعنی صحیح نیست که انسان، خودش را دعوت به امری نماید. لذا ثابت میشود که مقصود از انفس، شخصی غیر از پیامبر میباشد.