از جمله جلوه های زیبا، نورانی و سفید واقعه عاشورا خطبه استثنایی و کرامت قولی عقیله بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها در هنگام ورود به کوفه است که توانست موجب ماندگاری همیشه تاریخ نام و یاد و ارمان شهدای واقعه عاشورا به ویژه سید و سالار و امام شهیدان حضرت حسین بن علی علیه السلام شود.
معرفت و شناخت به استثنایی بودن و کرامت قولی بودن خطبه میسر نخواهد شد مگر آنکه خصوصیاتی که این خطبه را تا ظهور و تجلی کرامت قولی و تصرف تکوینی حضرت پیش برده است تحلیل کرده و بشناسیم از همین رو شش خصوصیت استتنایی خطبه را مورد تحلیل قرار می دهیم؛
*******
1- «آرایش لفظی»
نخستین خصوصیت که این خطبه را از یک خطبه و سخنرانی خارج کرده تا تجلی کرامت کلامی و لفظی عقیلیه بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها پیش برد فصاحت و بلاغت، آرایش لفظی و امیخته بودن خطبه از استهلال، اقتباس، استعاره، تشبیه، فصل، وصل، حصر، قصر که هر یک از نظر ادبی نقش کلیدی در فصاحت و بلاغت در کلام دارند دراین خطبه است که از یک فرد امکان پذیر نسیت مگر آنکه مورد لطف ویژه حق تعالی قرار گرفته باشد و خداوند متعال کلمات را بر زبانش جاری و ساری نماید، چرا که حضرت زینب سلام الله علیها در شرایطی خطبه را با چنین آرایش لفظی و دراوج فصاحت و بلاغت ایراد کرده اند که به هیچ وجه آمادگی جسمی و روحی نداشته اند ولی با وجود نبود امادگی جسمی و روحی عقیله بنی هاشم در قامت جدش رسول الله صلی الله علیه وآله در ایراد خطبه غدیریه، مادرش فاطمه زهرا سلام الله علیها در انشاء خطبه فدکیه، پدرش امام علی علیه السلام در ایراد خطبه های نهج البلاغه و حضرت سیدالشهداء علیه السلام در خطبه های روز عاشورا ظاهر شد و چنین خطبه ای را در اوج فصاحت و بلاغت ایراد کرد که امام معصوم را به تحسین واداشت و امام سجاد علیه السلام پس ازاین خطبه خطاب به عمه اش فرمود: «يَا عَمَّةِ اسْكُتِي فَفِي الْبَاقِي مِنَ الْمَاضِي اعْتِبَارٌ وَأَنْتِ بِحَمْدِ الله عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَة: عمه جان آرام بگیر، سرگذشت گذشتگان برای آنان که ماندهاند مایه عبرت است. خدای را سپاس که تو عالمی تعلیم ندیده و خردمندِ خرد نیاموزیدهای»
و همچنین«حِذْلمٌ» که شاهد ایراد خطب عقیله بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها بود در توصیف خطبه می گوید: «فَرَأَیْتُ النَّاسَ حَیَارَى قَدْ رَدُّوا أَیْدِیَهُمْ فِی أَفْوَاهِهِمْ فَالْتَفَتَ إِلَیَّ شَیْخٌ فِی جَانِبِی یَبْکِی وَقَدِ اخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ بِالْبُکَاءِ وَیَدُهُ مَرْفُوعَةٌ إِلَى السَّمَاءِ وَهُوَ یَقُولُ بِأَبِی وَأُمِّی کُهُولُهُمْ خَیْرُ کُهُولٍ وَنِسَاؤُهُمْ خَیْرُ نِسَاءٍ وَشَبَابُهُمْ خَیْرُ شَبَابٍ وَنَسْلُهُمْ نَسْلٌ کَرِیمٌ وَفَضْلُهُمْ فَضْلٌ عَظِیمٌ ثُمَّ أَنْشَدَ کُهُولُکُمْ خَیْرُ الْکُهُولِ وَنَسْلُکُمْ إِذَا عُدَّ نَسْلٌ لَا یَبُورُ وَلَا یَخْزَى:مردم را دیدم که حیرتزدهاند و از اندوه و پشیمانى، دست به دندان مى گزند. حِذْیَم مى افزاید: به کنارم نگریستم، پیرمردى را دیدم که اشک مىریزد و محاسنش با قطرات اشکش تر شده بود. در همان حال دستان خود را به آسمان بلند کرد و گفت: پدر و مادرم فداى شما باد! پیرانتان بهترین پیران، زنانتان بهترین زنان و جوانانتان بهترین جواناناند. دودمان شما کریم و بزرگوار و فضل و منزلت شما بزرگ و عظیم است. آنگاه این بیت را خواند: پیران شما بهترین پیران و دودمان شما نیز بهترین دودمانند و در میان همه تبارها و نسلها، هرگز تبار شما نابود و بى اعتبار نخواهند شد.»
*******
2-«تشبیهات در خطبه»
دومین خصوصیت استتنایی که خطبه را به کرامت قولی عقیله بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها تبدیل کرد و نشان از قدرت تصرف آن حضرت است به زیر تازیانه و شلاق کلامی قرار دادن مردم کوفه و خرد کردن آنان با حضور نیروی امنیتی و کاملا مسلح است، چرا که پس از افشای خصلت و خصیصه باطنی مردم کوفه، انان را تشبیه به «زبان پردازی کنیزکان»؛ «سبزهای روئیده ازدرون فضولات حیوانی»،«جنازه دفن شده ولی زینت شده قبر از نقره» تشبیه نموده و فرمود:
«هَلْ فِيكُمْ إِلَّا الصَّلَفُ وَالْعُجْبُ وَالشَّنَفُ وَالْكَذِبُ وَمَلَقُ الْإِمَاءِ وَغَمْزُ الْأَعْدَاءِ أَوْ كَمَرْعًى عَلَى دِمْنَةٍ أَوْ كَفِضَّةٍ عَلَى مَلْحُودَةٍأَلَا بِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَنْ سَخِطَ الله عَلَيْكُمْ وَفِي الْعَذَابُ أَنْتُمْ خالِدُونَ: آیا در میان شما جز وقاحت ورسوایی، سینههای آکنده از کینه، دو رویی و تملق، همچون زبان پردازی کنیزکان و ذلت و حقارت در برابر دشمنان چیز دیگری نیز یافت میشود؟
یا همچون سبزههایی هستید که ریشه در فضولات حیوانی داشته یا همچون جنازهٔ دفن شدهای که روی قبرش را با نقره تزیین نموده باشندچه بد توشهای برای آخرت فرستادهاید؛ توشهای که همان خشم و سخط خدا است و در عذاب جاویدان خواهید بود»
ولی نکته مهم و کلیدی دراین است باچنین کلمات درشت و خرد کننده ای آنچنان با مقام ولایی جمعیت حاضر را تصرف کرده و یک تنه باشجاعت و جرئت کامل مقابل جمعیت یک شهر ایستاد، کسی یارای قدرت اعتراض به وی را پیدا نکرد، مأمورین تا دندان مسلح جرئت بازداشت یا قطع کلام وی را نداشت بلکه نفس ها درسینه حبس شده گوش تا گوش واله در سخنرانی عقیله بنی هاشم بودند.
*******
3-«اقتباسات از آیات»
سومین خصوصیت که خطبه را تا کرامت قولی عقیله بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها پیش برد اقتباس عقیله بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها از ایات است بگونه ای که در ابتداء کسی فکرنمی کند که این تشبیه اقتباس از آیات قرآن است ولی با تامل می یابد که خطیبه چگونه با ظرافت در تشبیه ازایات اقتباس می نماید، و این خود به تنهایی نشان احاطه داشتن حضرت بر ایات قرآن و به درستی و بجا استفاده کردن و تطبیق نمودن بر مصداق است از همین رو خطاب به مردم کوفه می فرمایند: «يَا أَهْلَ الْكُوفَةِ يَا أَهْلَ الْخَتْلِ وَالْغَدْرِ وَالْخَذْلِ أَلَا فَلَا رَقَأَتِ الْعَبْرَةُ وَلَا هَدَأَتِ الزَّفْرَةُ، إِنَّمَا مَثَلُكُمْ كَمَثَلِ الَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكاثاً تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ:«يَا أَهْلَ الْكُوفَةِ يَا أَهْلَ الْخَتْلِ وَالْغَدْرِ وَالْخَذْلِ أَلَا فَلَا رَقَأَتِ الْعَبْرَةُ وَلَا هَدَأَتِ الزَّفْرَةُ، إِنَّمَا مَثَلُكُمْ كَمَثَلِ الَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكاثاً تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ:ای مردم کوفه، ای مردمان حیلهگر و خیانت کار! گریه میکنید؟
اشک چشمانتان خشک نشود و نالههایتان آرام نگیرد.
همانا که کار شما مانند آن زنی است که رشتهٔ خود را پس از محکم یافتن، یکی یکی از هم میگسست، شما نیز سوگندهای خود را در میان خویش، وسیلهٔ فریب و تقلب ساختهاید»
*******
4-«موقعیت شناسی»
چهارمین خصوصیت که خطبه را به کرامت قولی حضرت زینب سلام الله علیها تبدیل کرده است موقعیت شناسی است به این معنا حضرت در خطبه کوفه برخلاف خطبه در شام ازاستدلال و برهان، برای انتقال پیام نهضت عاشورا به مردم کوفه استفاده نمی کند بلکه با مخاطب شناسی دقیقی که دارند از تهییج احساسات، و عواطف استفاده می کنند و از این طریق پیام را بگونه ای منتقل می نمایند که زمینه ساز گروه توابین شده است که پس از پنج سال با قیامشان زمینه سقوط حاکمیت بنی امیه را فراهم نمودند، ازهمین رو خطاب به مردم تماشاگر کوفه می فرمایند: «أتَبْكُونَ أَخِي؟! أَجَلْ، وَالله فَابْكُوا فَإِنَّكُمْ أَحْرَى بِالْبُكَاءِ فَابْكُوا كَثِيراً وَاضْحَكُوا قَلِيلًا فَقَدْأُبْليْتُمْ بِعَارِهَا وَمُنيْتُمْ بِشَنَارِهَا وَلَنْ تَرْحَضُوهَا أَبَداً وَأَنَّى تَرْحَضُونَ قَتْلَ سَلِيلِ خَاتَمِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنِ الرِّسَالَةِ وَسَيِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَمَلَاذُ حَرْبِكُمْ وَمَعَاذُ حِزْبِكُمْ وَمَقَرُّ سِلْمِكُمْ وَآسِي كَلْمِكُمْ وَمَفْزَعُ نَازِلَتِكُمْ وَالْمَرْجِعُ إِلَيْهِ عِنْدَ مُقَاتَلَتِكُمْ- وَمَدَرَةُ حُجَجِكُمْ وَمَنَارُ مَحَجَّتِكُمْ : گریه میکنید؟ زار میزنید؟ آری به خدا سوگند که باید گریه کنید، پس بسیار بگریید و کمتر بخندید. چرا که دامان خود را به ننگ و عار جنایتی آلودهاید که ننگ و پلیدی آن را از دامان خود تا ابد نتوانید شست و چگونه میتوانید ننگ حاصل از کشتن فرزند رسول خدا (ص) فرزند رسول خدا (ص)، خاتم پیامبران، معدن رسالت، و سرور جوانان اهل بهشت را از دامان خود بزدایید؟کسی که پناه مؤمنان شما، فریادرس در بلایای شما، مشعل فروزان استدلال شما بر حق و حقیقت و یاور شما در هنگام قحطی و خشکسالی بود.»
*******
5-«حیاء وعفت»
پنجمین خصوصیت استتنایی خطبه عقیله بنی هاشم که تا ظهور و تجلی کرامت قولی ازآن حضرت پیش برد طرح غیرت، حیاء و عفت در آن شرایط بسیار حساس است، تا پیامی برای مردان باشد که اگر غیرت در بین مردان وجود نداشته باشد، عفت از بین زنان نیز خواهد رفت از همین روست که خطاب به آنان می گوید: «ا تَدْرُونَ وَيْلَكُمْ أَيَّ كَبِدٍ لِمُحَمَّدٍ ص فَرَثْتُمْ وَأَيَّ عَهْدٍ نَكَثْتُمْ، وَأَيَّ حُرْمَةٍ لَهُ هَتَكْتُمْ وَأَيَّ دَمٍ لَهُ سَفَكْتُم، أَ فَعَجِبْتُمْ أَنْ تُمْطِرَ السَّمَاءُ دَماً وَلَعَذابُ الْآخِرَةِ أَخْزى وَهُمْ لا يُنْصَرُونَ- فَلَا يَسْتَخِفَّنَّكُمُ الْمَهَلُ فَإِنَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لَا يَحْفِزُهُ الْبِدَارُ وَلَا يُخْشَى عَلَيْهِ فَوْتُ النَّارِ كَلَّا إِنَّ رَبَّكَ لَنَا وَلَهُمْ لَبِالْمِرْصادِ:وای بر شماای مردم کوفه! آیا میدانید چه جگری از رسول خدا دریدهاید؟ چه زنان و دختران با عفت و وقاری را از خاندان او به کوچه و بازار کشاندهاید؟! و چه حرمتی از او شکستهاید؟! چه خونی از آن حضرت بر زمین ریختهاید؟! آیا از اینکه آسمان خون باریده تعجب میکنید؟ در حالی که عذاب آخرت در مقایسه با این امر، بسیار شدیدتر و خوار کنندهتر است و در آن روز کسی به یاری شما نخواهد آمد. پس مهلتهایی که خدای متعال به شما میدهد موجب خوشی شما نگردد، چرا که خدا در عذاب کردن بندگان خود شتاب نمیکند، چون ترسی از پایمال شدن خون و ازدست رفتن زمان انتقام ندارد و همانا که او در کمینگاه ما و شماست»
نه تنها مردم کوفه رامتوجه به اهمیت این ارزش اخلاقی نمود بلکه خود دراوج حیاء وعفت ظاهر شد که همه نگاه ها به شخصیت حضرتش دوخته شده بود نه شخص خودش، به همین دلیل است «حذلم» راوی خطبه پیش از روایت متن خطبه در گزارش خود میگوید: «وَ رَأَيْتُ زَيْنَبَ بِنْتَ عَلِيٍّ(ع) وَ لَمْ أَرَ خَفِرَةً قَطُّ أَنْطَقَ مِنْهَا كَأَنَّهَا تُفْرِغُ عَنْ لِسَانِ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ (ع):زینب دختر علی(ع) را دیدم و زنی با این شدت حیا را ندیده بودم که سخنورتر از او باشد؛ گویا از زبان امیرالمؤمنین(ع) سخن جاری میساخت»
*******
6-«هشدار نسبت به مجازات اخروی»
ششمین خصوصیت خطبه هشدار و انذار دادن مردم کوفه نسبت به عواقب اخروی وانتقام الهی از جرم و جنایتی است که نسبت به آل البيت به ویژه سید و سالار شهیدان و اهل بیتش مرتکب شدند، انذار تاثیر گذاری که توانست انها را بخود بیاورد وادار به ندامت کند که چرا نقض عهد کردند حسین بن علی علیه السلام را با نامه های متعدد خود و بیعت با سفیرش مسلم بن عقیل به کوفه کشاندند ولی ان هنگام که کاروانش به پشت دروازه کوفه رسید پشتش را خالی گذاشتند و زمینه شهادتش را توسط عمال بنی امیه و گروه «الحمراء» فراهم کردند و همین سخنرانی با چنین انذاری و بیدارکردن وجدان ها خفته خواص کوفه زمینه قیام های متعدد از مردم کوفه تا سقوط حاکمیت بنی امیه را فراهم ساخت.
از همین رو عقیله بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها در این خطبه با همراه با دامن زدن به عواطف و احساس کوفیان در کشتن فرزند پیامبر به آنان انذار داده و خطاب به آنان فرمود: «أَلَا سَاءَ مَا قَدَّمَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ وَسَاءَ مَا تَزِرُونَ : لِيَوْمِ بَعْثِكُمُ، فَتَعْساً تَعْساً وَنَكْساً نَكْساً لَقَدْ خَابَ السَّعْيُ وَتَبَّتِ الْأَيْدِي وَخَسِرَتِ الصَّفْقَةُ وَبُؤْتُمْ بِغَضَبٍ مِنَ الله* وَضُرِبَتْ عَلَيْكُمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ:چه بار سنگین و بدی بر دوش خود نهادید، پس رحمت خدایی از شما دور و دورتر باد. که تلاشتان بیهوده، دستانتان بریده، معاملهتان قرین زیان گردیده است، خود را به خشم خدا گرفتار نموده و بدین ترتیب خواری و درماندگی بر شما لازم آمده استوای بر شماای مردم کوفه! آیا میدانید چه جگری از رسول خدا دیدهاید»
و برای اینکه بخود بیایند که اگر در مقام انتقامجویی از قاتلان شهدای واقعه عاشور برنیایند باید درانتظار انتقام الهی از خودشان به دلیل کوتاهی و نصرت نرساندن به امام زمانشان باشند و خطاب به آنان می فرماید: «فَلَا يَسْتَخِفَّنَّكُمُ الْمَهَلُ فَإِنَّهُ لَا يَحْفِزُهُ الْبِدَارُ وَ لَا يُخَافُ عَلَيْهِ فَوْتُ الثَّأْرِ كَلَّا إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ؛ پس مهلت دادن خدا، خیالتان را راحت نکند که شتابزدگی [بندگان] او را برنمیانگیزد و بیم فوت خونخواهی نیز بر او نمیرود, هرگز چنین نیست. همانا پروردگارت در کمینگاه است».
منبع: بلاغ