مقدمه
قرآن درباره رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است: (لَكُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة)؛ 1 «برای شما در رسول خدا سرمشقی نیکوست.» بدیهی است معنی الگوگیری، پیروی در تمامی مراحل زندگی می باشد.
این مقاله می کوشد قطره ای از دریای آداب معاشرت آن جناب را به عنوان الگویی کامل فرا روی خوانندگان محترم قرار دهد.
سلام کردن
در میان جوامع مختلف هنگام برخورد افراد با یکدیگر از الفاظ و رفتارهای متفاوتی استفاده می شود. در آیین مقدس اسلام نیز روی برخورد نیکو تأکید زیادی شده و به تحیت- که همان سلام است- هنگام برخورد با یکدیگر سفارش شده است.
اهمیت این مسئله هنگامی روشن می شودکه بدانیم رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرموده اند: «مَنْ بَدَأَ بِالْكَلَامِ قَبْلَ السَّلَامِ فَلَا تُجِيبُوهُ؛ 2 کسی که قبل از سلام سخن آغاز کند، به او پاسخ ندهید!»
تأکید حضرت در استفاده از عبارت سلام، گویا بدین جهت باشد که مسلمانان در برخوردهای خود از غیر مسلمان شناخته شوند؛ از اینرو یکی از سیره های رسول اکرم صلی الله علیه و آله سلام کردن به دیگران است.
ممکن است سؤال شود: این همه سفارش به سلام کردن چه فایده ای دارد؟ در جواب باید گفت: یکی از تأثیرات سلام کردن، از بین بردن کبر و غرور انسان است. برای بعضی سخت است که به دیگران سلام کنند و همواره منتظرند دیگران به آنها سلام دهند؛ از اینرو شخص با این کار [سلام کردن] خود را هم سطح دیگران می بیند و سعی در پیش دستی در سلام کردن دارد. بر خلاف موقعی که تکبر و غرور او مانع این کار می شود. در روایات نیز آمده است که هر کس در سلام کردن پیشی بگیرد، پاداش بیشتری دارد.
همان طور که اشاره شد، سلام یک شعار است، که مخصوص دین اسلام می باشد، همان طور که هر فرهنگ و ملتی که اصل و ریشه داشته باشد، در بر خوردهای اجتماعی شعار خاصی دارد.
در قرآن سفارش شده است که اگر به انسان سلام کردند، همانند آن یا بهتر از آن پاسخ گوید:(وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها)؛ 3 «چون شما را سلامی کردند، شما نیز به سلامی بهتر یا همانند آن پاسخ گوئید.»
در «تفسیر صافی» از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایتی آمده است که: مردی به آن جناب سلام کرد و گفت: «السلام علیک!» حضرت در پاسخ فرمود «السلام علیک و رحمۀ الله» مردی دیگر رسید و گفت: «السلام علیک و رحمۀ الله» حضرت فرمود: «السلام علیک و رحمۀ الله و برکاته» مرد دیگری رسید و گفت: «السلام علیک و رحمۀ الله و برکاته». حضرت در پاسخ فرمود:« و علیک». آن مرد سؤال کرد: چطور رد سلام من را کوتاه کردید و به آیه شریفه(... فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها...) عمل نکردید؟ حضرت صلی الله علیه و آله فرمود: تو برای من چیزی باقی نگذاشتی تامن رد سلام خود را با آن بچربانم و بدین جهت عین سلامت را به تو برگرداندم. 4
چشم پوشی از خطای دیگران
«تغافل» به معنای چشم پوشی از خطای دیگران است که اگر به جا و مصلحت آمیز باشد، از صفات حمیده به شمار می آید. تغافل اساس ارتباطات میان فردی می باشد که با نبود آن، افراد در معاشرت با یکدیگر دچار مشکل می شوند.
امام صادق علیه السلام می فرماید: «صَلَاحُ حَالِ التَّعَايُشِ وَ التَّعَاشُرِ مِلْ ءُ مِكْيَالٍ: ثُلُثَاهُ فِطْنَةٌ وَ ثُلُثُهُ تَغَافُل؛ 5درستی وضع زندگی و معاشرت اجتماعی، پیمانه پری است که دو سوم آن توجه و هوشیاری است و یک سوم آن چشم پوشی.»
البته در تغافل باید آگاهانه چشم پوشی کرد و الاّ غفلت، چشم پوشی نا آگاهانه است. در اینجا برای روشن تر شدن مطلب به گوشه ای از زندگی رسول اکرم صلی الله علیه و آله اشاره می شود: «منافقین در غیاب پیامبرگرامی صلی الله علیه و آله زیاد بد گویی می کردند و با سخنان ناروای خود حضرت را می آزرند. حضرت صلی الله علیه و آله نیز از زشت گوییهای آنها به خوبی آگاه بود؛ ولی تغافل می فرمودند و به روی خود نمی آوردند. گاهی به منافقین خبر می رسید که بدگوییها و سخنان زشت شان به سمع نبی اکرم صلی الله علیه و آله رسیده است؛ لذا برای آنکه چاره جویی کنند و خود را از ننگ رسوایی مصون دارند، به طور حضوری شرفیاب می شدند و گفته های خود را انکار کرده، اظهار می کردند ما چنین حرفهایی را نزده ایم. حضرت نیز با آنکه می دانستند آنها دروغ می گویند، با این حال تکذیبشان را می پذیرفتند و در ظاهر حرفهایشان را قبول می کردند. حضرت با این عمل خویش قصد سازندگی و اصلاح آنها را داشتند تا اگر کسی از سر ناآگاهی راه به خطا رفته است، با گذشت و بزرگواری آن گرامی به مسیر اصلی برگردد.
ضمن اینکه حضرت از حق شخصی خویش می گذشتند، نه حق الناس. و تمام اینها طبق مصلحت بوده است. قرآن نیز به همین نکته اشاره دارد. آنجا که منافقین این عمل حضرت- که برای حفظ آبروی آنان بود- را به ساده دلی و زود باوری تفسیر می کرد ند و می گفتند: «حضرت رسول گوش شنوایی است و هر سخنی را می شنود، بی چون و چرا قبول می کند: (وَ مِنْهُمُ الَّذينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ)؛ «و برخی از منافقان کسانی هستند که پیامبر را آزار می دهند و می گویند او گوش است.» (قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ)؛ « بگو گوش خوبی برای شما است [یعنی این به نفع شما است].» 6
خوش خلقی
خوش خلقی به معنای معاشرت نیکو و بر خورد نیک با دیگران است.این صفت ارزنده یکی از بهترین عوامل پیشرفت برای فرد وجامعه می باشد که سبب گرمی، صفا و صمیمیت میان افراد جامعه می شود. همچنین شخص خوش خلق از لحاظ روحی در سلامت روانی خواهد بود و به دنبال آن افرادی که با او در ارتباط اند نیز چنین خواهند بود.
خدای متعال در قرآن کریم به رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: (إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظيم.) 7«تو [ای پیامبر]! دارای اخلاق بزرگی هستی.»
ما به عنوان مسلمانی که خود را پیرو سنت رسول اکرم صلی الله علیه و آله می داند باید با تأسی به سیره ایشان دارای خلق و خوی زیبا باشیم. خود حضرت در این باره می فرمایند:«أَلَا وَ إِنَّ أَشْبَهَكُمْ بِي أَحْسَنُكُمْ خُلْقاً؛ 8 آگاه باشید که شبیه ترین شما به من، خوش اخلاق ترین شماست.»
اخلاق خوب هم برای اجتماع فایده دارد و هم برای خود انسان و علاوه بر آرامش روحی، موجب از بین رفتن گناهان انسان می گردد.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «إِنَّ الْخُلُقَ الْحَسَنَ يُذِيبُ الذُّنُوبَ كَمَا تُذِيبُ الشَّمْسُ الْجَمَدَ؛ 9 همانا اخلاق خوب گناهان را آب می کند، همان گونه که خورشید برف را آب می کند.»
اگر بخواهیم تا اینجا فوائد اخلاف خوب را بر شماریم، چنین است:
1. آرامش روانی فرد؛ 2. آرامش روانی اجتماع؛ 3. شباهت به رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله؛ 4. پاک شدن گناهان. ممکن است کسی سؤال کند: علامت خوش خلقی چیست؟
همین سؤال را از امام صادق علیه السلام پرسیدند که اندازه حسن خلق چیست؟ حضرت فرمودند:«تُلِينُ جَانِبَكَ وَ تُطِيبُ كَلَامَكَ وَ تَلْقَى أَخَاكَ بِبِشْرٍ حَسَنٍ ». 10 حضرت سه ملاک را برای خوش خلقی بیان فرمودند: 1. ملایم و فروتن باشی؛ 2. سخن خود را پاکیزه گردانی؛ 3. با برادرت با روی خوش و چهره باز بر خورد کنی.
نمونه خوش خلقی در سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله
روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مسجد نشسته بودند که خدمتکار یکی از انصار وارد شد و گوشه لباس حضرت را کشید. پیامبر صلی الله علیه و آله از جای خود برخاست تا اگر کاری دارد، بگوید، اما او چیزی نگفت. حضرت نیز چیزی نفرمودند. این کار برای بار دوم و سوم نیز تکرار شد و مرتبه چهارم آن زن از حاشیه لباس حضرت رشته ای جدا کرد و بر گشت. مردم که از حرکت او آشفته شده بودند به وی گفتند: خدا تو را چنین و چنان کند. سه مرتبه پیامبر را معطل کردی و چیزی نگفتی. حضرت نیز چیزی به تو نفرمود. با پیامبر چه کار داری؟ زن گفت: در خانه ما بیماری است و خانواده ام مرا فرستادند تا از حاشیه لباس حضرت رشته ای برای شفای بیمار جدا کنم. هر بار که خواستم در این زمینه اقدامی کنم، حضرت از جای خویش بر می خاستند و من خجالت می کشیدم در برابر دیدگان ایشان این کار را انجام دهم. از طرفی مایل نبودم از حضرت در خواست کنم. این بود که مرتبه چهارم آن رشته را جدا کردم. 11
این نمونه قطره ای از دریای اخلاق عظیم رسول خدا صلی الله علیه و آله در زمینه خوش خلقی است که شایسته است ما هم قدم در این مسیر گذاشته و در برخورد با دیگران حسن خلق را نصب العین خویش قرار دهیم تا جامعه ای به دور از کدورت و درگیری داشته باشیم و به این طریق سلامت روانی خود و جامعه دینی را فراهم کنیم.
همسایه داری
از لحاظ روان شناسی اجتماعی، مجاورت و نزدیکی مکانی موجب ارتباط مکرر می شود و اگر ارتباط بر مبنای احترام متقابل و رعایت آداب همجواری باشد،باعث جاذبه می شود. 12 بدیهی است که اگر ارتباط بر مبنای احترام نباشد، در روابط خلل ایجاد می شود و نتیجه آن سلب آسایش و آرامش روانی و گاه جسمی انسان خواهد بود؛ لذا یک اصل اساسی به ما می گوید:« اگر انسان بخواهد آسایش داشته باشد، تنها دنبال خانه خوب نباید بگردد؛ بلکه همسایه خوب نیز بخشی از آسایش انسان را فراهم می کند.» اینجاست که سخن رسول اکرم صلی الله علیه و آله ارزش خود را می نمایاند که فرمود: «الْتَمِسُوا الْجَارَ قَبْلَ شِرَاءِ الدَّارِ؛ 13 قبل از خرید خانه، دنبال همسایه [خوب] بگردید.»
سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله مملو از سفارش و تاکید به همسایه داری و رعایت حقوق همسایگان است. تا آنجا که حضرت امیر علیه السلام در اواخر عمر خویش افراد را جمع کردند [هنگامی که در بستر شهادت بودند] و فرمودند: «اللَّهَ اللَّهَ فِي جِيْرَانِكُمْ فَإِنَّهُ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُم؛ 14 خدا را خدا را رعایت کنید در مورد همسایگانتان! که آن سفارش پیغمبرتان است و همواره در مورد آنان وصیت می نمود تا جائی که گمان کردیم برای آنها ارث قرار خواهد داد.»
گاهی حضرت در برخورد با شخصی که همسایه آزاری می کرد، از روش غیر مستقیم استفاده می نمود. به طور مثال: شخصی خدمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: همسایه ای دارم که مرا آزار می دهد و از دست او آسایش ندارم. حضرت فرمود: «برو تحمل کن و سر و صدا علیه او راه نینداز؛ بلکه روش خود را تغییر بده. آن شخص رفت و چند روز بعد مجددا آمد و باز شکایت کرد. برای بار دوم حضرت سفارش به صبر کردند تا اینکه مجددا برای بار سوم آن شخص آمد و باز از همسایه اش گلایه کرد. در این حال حضرت دستود دادند: به خانه می روی و اثاث خود را در کوچه می گذاری. وقتی مردم می گذرند، از تو سؤال خواهند کرد که چه اتفاقی افتاده است؟ در جواب آنها بگو: همسایه ام مرا آزار می دهد. همسایه این شخص که گمان می کرد حضرت این همسایه را برای بار سوم دعوت به صبر و تحمل می کند، به محض اینکه از این دستور پیامبر صلی الله علیه و آله آگاه شد، در خانه همسایه اش آمد و با التماس از او خواست که اسباب و اثاثیه اش را به کوچه نیاورد و تعهد داد تا دست از اذیت و آزار خود بر دارد.» 15
ممکن است سؤال شود: حد و مرز همسایه تا کجاست؟ رسول اکرم صلی الله علیه و آله این حد و مرز را مشخص کرده اند و فرموده اند: «حَدُّ الْجِوَارِ أَرْبَعُونَ دَاراً؛ 16 حد همسایگی تا40 خانه [به اطراف] است.» که از هر طرف تا 40 خانه جزء همسایه به حساب می آید. در سیره حضرت نه فقط خود همسایه ممکن است موجب آزار شود؛ بلکه گاهی ساختمانی که انسان می سازد نیز موجب اذیت و آزار می شود. امروزه ساختمانهای بلند که مشرف به خانه مردم است، نوعی اذیت و آزار دیگر همسایگان است؛ چون باید به گونه ای باشد که مشرف به خانه مردم نباشد، و یا اینکه انسان در محله ای فقیرنشین ساختمان مجللی بسازد. اینها همه مصداق اذیت و آزار همسایه هستند.
معاشرت با کودکان
پیامبر صلی الله علیه و آله آنقدر به کودکان احترام می گذاشت که برای مردم مایه تعجب شده بود.
ملا محسن فیض کاشانی در این باره می گوید: «وَ التَّلَطُّفُ بِالصِّبْیَانِ مِنْ عَادَۀِ الرَّسُولِ؛ 17 لطف و مهربان به کودکان از عادات رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود».
1. بوسیدن کودکان
بوسیدن کودک علاوه بر عمیق کردن علاقه والدین و فرزند، بهترین روش برای رفع عطش محبت فرزند می باشد. دخترانی که خارج از خانه به دنبال محبت هستند، آن را در کودکی از والدین خویش دریافت نکرده اند. سیره پیامبر صلی الله علیه و آله در معاشرت با کودکان، بوسیدن کودکان بوده است، و آن را نوعی رحم و شفقت نسبت به کودکان می شمردند. «روزی حضرت، حسنین را می بوسیدند، [اقوع بن حابس] گفت: من ده فرزند دارم و هرگز ایشان را نبوسیده ام. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «مَنْ لَا يَرْحَمْ لَا يُرْحَمْ؛ کسی که رحم نکند، مورد ترحم قرار نخواهد گرفت.»
و نیز فرمودند:«اگر خداوند ترحم را از قلب تو گرفته، من با تو چه کنم؟» 18
2. توجه دادن به آینده نگری کودکان
رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «أَكْرِمُوا أَوْلَادَكُمْ وَ أَحْسِنُوا آدَابَهُمْ؛ 19 فرزندان خود را اکرام کنید و آداب ایشان را نیکو گردانید.» در حقیقت دستور به اکرام نوعی شخصیت سازی کودک است و نیکو کردن آداب کودک نیز موجب تأمین سلامت روانی او در آینده می شود. رسول اکرم صلی الله علیه و آله با این سفارش می خواهند آینده جامعه نیز به نوعی از جهت روانی سالم باشد، در حقیقت بهداشت روانی جامعه را نیز سالم خواهد کرد. حضرت رسول صلی الله علیه و آله مسلمانان را نسبت به اموال ایشان توجه داده است. در این زمینه یک مورد اشاره می کنیم: مردی از انصار هنگام مرگ تمام دارایی خود را که پنج یا شش بَردِه بود، آزاد نمود، در حالی که فرزندان کوچکی داشت. وقتی خبر به حضرت رسول صلی الله علیه و آله رسید، فرمود: اگر پیش از دفن مرا از کارش آگاه می کردید، اجازه نمی دادم او را در قبرستان مسلمانان دفن کنید. کودکان خردسال را وا گذاشته تا از مردم گدایی کنند؟! 20 همین یک نمونه، از حساسیت حضرت رسول صلی الله علیه و آله نسبت به سرمایه گذاری برای آینده کودکان حکایت می کند.
3. سلام کردن به کودکان
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «پنج چیز است تا بمیرم آنها را ترک نمی کنم؛ یکی سلام بر کودکان است، تا روشی پس از من باشد.» 21 و نیز در سیره ایشان آمده است که: رسول اکرم صلی الله علیه و آله بر کودکان می گذشت و به آنها سلام می کرد.»22
حضرت با این کار می خواهند سیره تواضع نمودن در برابر کودکان عمومی شود. از طرفی این عمل باعث احساس شخصیت در کودک می شود و او را با اعتماد به نفس بار می آورد. «انس بن مالک» می گوید: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَرَّ عَلَى صِبْيَانٍ فَسَلَّمَ عَلَيْهِمْ وَ هُوَ مُغِذٌّ؛ 23 رسول اکرم صلی الله علیه و آله در رهگذری با چند کودک خردسال بر خورد نمود و به آنها سلام کرد و طعامشان داد.» چقدر زیباست که مبلغ دینی هنگام عبور از کوچه و خیابان به کودکان سلام کند تا از این رهگذر خاطره خوشی از روحانی در ذهن آنها باقی بماند.
مشورت با دیگران
از جمله اموری که در فرهنگ اسلامی به آن اهمیت فراوانی داده شده است، مسئله مشورت می باشد. با اینکه رسول اکرم صلی الله علیه و آله متصل به وحی بود و کامل ترین انسانها محسوب می شد؛ ولی خداوند به ایشان دستور به مشورت می دهد و می فرماید: (وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْر)؛ 24 «[ای پیامبر] در کارها با ایشان (مردم) مشورت کن!»
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در جنگ احد شورایی تشکیل داد که بیرون از شهر بجنگند یا در داخل شهر مدینه دفاع کنند؟ نظر رسول اکرم صلی الله علیه و آله و عده ای از اصحاب بر سنگربندی در مدینه بود؛ ولی اکثر جوانها به بیرون رفتن از مدینه نظر دادند.
اینجا رسول اکرم صلی الله علیه و آله رأی جوانان را بر رأی خود و دیگران مقدم قرار داد و همگی سلاح بر داشتند و برای جنگ به بیرون مدینه رفتند. 25
رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «مَا شَقِیَ عَبدُ قَطٍّ بِمَشوِرَۀٍ وَ لاَ سَعِدَ بِاستِبدَادِ رَأیٍ؛ 26 کسی با مشورت بدبخت نشد و هیچ کس با استبداد رای، خوشبخت نگردید.»
در مورد جنگ خندق نیز، وقتی از اصحاب مشورت خواستند و سلمان فارسی نظر بر حفر خندق اطراف مدینه داد، حضرت همان را پسندیدند و عمل کردند. 27
ضمن اینکه شخصی که مشورت می کند، اگر در کاری موفق نشود، او را مورد شماتت قرار نمی دهند؛ چرا که می گویند: بالاخره ما هم در این زمینه بی تقصیر نیستیم؛ چون او از ما هم نظر خواست. چه خوب است مبلغی که فعالیت تبلیغی می کند، با تأسی به این سیره، مردم را در کارها و فعالیتهای خویش با مشورت خواهی شریک سازد.
آداب پاکیزگی حضرت رسول صلی الله علیه و آله
1. مسواک زدن
در ارتباطات اجتماعی چنانچه هنگام سخن گفتن بوی بد از دهان شخص متصاعد شود، علاوه بر دوری و تنفر از او، شاید این کار نشانه بی ادبی نیز باشد؛ از اینرو در فرهنگ اسلامی به این امر اهمیت ویژه ای داده شده است و نمود آن در سفارش جبرئیل به رسول خدا صلی الله علیه و آله است: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله:
«مَا زَالَ جَبْرَئِيلُ علیه السلام يُوصِينِي بِالسِّوَاكِ حَتَّى خِفْتُ أَنْ أُحْفِيَ أَوْ أَدْرَد؛ 28 جبرئیل آنقدر به مسواک زدن سفارش کرد تا اینکه ترسیدم [دندانهایم] یا سائیده شود یا از بین برود.»
کسانی که با مردم ارتباط دارند و دائم در بین آنان هستند، و با ایشان گفتگو دارند، لازم؛ بلکه واجب اخلاقی است که مسواک زدن را به هیچ وجه فراموش نکنند.
بنا به فرموده رسول اکرم صلی الله علیه و آله: «السِّوَاكُ يَزِيدُ الرَّجُلَ فَصَاحَۀً؛ 29 مسواک زدن فصاحت انسان را زیاد می کند.» امام صادق علیه السلام 12 خاصیت برای مسواک زدن بر می شمرد که هر کدام کفایت می کند انسان آن را به هیچ وجه فراموش نکند: «قال الصادق علیه السلام: فِي السِّوَاكِ اثْنَتَا عَشْرَةَ خَصْلَةً هُوَ مِنَ السُّنَّةِ وَ مَطْهِرَةٌ لِلْفَمِ وَ مَجْلَاةٌ لِلْبَصَرِ وَ يُرْضِي الرَّحْمَنَ وَ يُبَيِّضُ الْأَسْنَانَ وَ يَذْهَبُ بِالْحَفْرِ وَ يَشُدُّ اللِّثَةَ وَ يُشَهِّي الطَّعَامَ وَ يَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَ يَزِيدُ فِي الْحِفْظِ وَ يُضَاعِفُ الْحَسَنَاتِ وَ تَفْرَحُ بِهِ الْمَلَائِكَةُ؛ 30 در مسواک زدن دوازده ویژگی وجود دارد: از سنت [رسول گرامی اسلام] است و پاک کننده دهان است و باعث روشنی چشم می شود و موجب خوشنودی پروردگار است و باعث سفید شدن دندانها می گردد و بوی بد دهان را می برد و باعث محکم شدن لثه می شود و باعث اشتهای غذا می شود و بلغم را می برد و حافظه را قوی می کند و کارهای نیک را زیاد می کند و ملائکه با آن شادی می کنند.»
2. عطر زدن
خوشبو کردن خود از سیره رفتاری و تربیتی رسول اکرم صلی الله علیه و آله است که یکی از جاذبه های میان فردی در ارتباطات به شمار می رود در احوالات رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمده است که حضرت برای عطر، بیشتر از غذا خرج می کردند. «امام صادق علیه السلام فرمودند: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله يُنْفِقُ عَلَى الطِّيبِ أَكْثَرَ مِمَّا يُنْفِقُ عَلَى الطَّعَامِ؛ 31 رسول اکرم صلی الله علیه و آله همواره بیشتر از غذا، برای عطر خرج می کردند.»
رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «الرَّائِحَةُ الطَّيِّبَةُ تَشُدُّ الْقَلْب؛ 32 بوی خوش قلب را محکم می کند.»
واقعا هم همین طور است که به انسان با خوش بو احساس آرامشی دست می دهد که همین آرامش موجب استواری قلب او می شود.
3. ناخن گرفتن
یکی دیگر از سیره های رسول اکرم صلی الله علیه و آله و گرفتن ناخن در روز جمعه بوده است، و به آن سفارش می نمود. در روایت آمده است:
«مَنْ قَلَّمَ أَظْفَارَهُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ لَمْ تَسْعَفْ أَنَامِلُهُ؛ 33 هر کس روز جمعه ناخنهایش را بگیرد، انگشتانش آسیب نمی بیند.»
اشاره حضرت به خراب شدن ناخن دست و پا است که گاهی از طرفین ریش ریش می شوند؛ از اینرو می فرمایند که با ناخن گرفتن روز جمعه این مشکل بر طرف می شود. این مسئله آنقدر مهم است که به خاطر دوری مردم از نظافت، مدتی وحی بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل نشد: «امام صادق علیه السلام فرمودند: احْتَبَسَ الْوَحْيُ عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله: فَقِيلَ لَهُ: احْتَبَسَ الْوَحْيُ عَنْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ وَ كَيْفَ لَا يَحْتَبِسُ عَنِّي وَ أَنْتُمْ لَا تُقَلِّمُونَ أَظْفَارَكُمْ وَ لَا تُنَقُّونَ رَائِحَتَكُمْ؛ 34 وحی از پیغمبر قطع شد. سؤال کردند: یا رسول الله! چرا وحی قطع شد؟ فرمودند: چطور قطع نشود در حا که شما ناخنهایتان را نمی گیرید و بوی بد را از خود دور نمی کنید؟» از اینرو لازم است همه مسلمانان، مخصوصاً کسانی که دارای ارتباطا اجتماعی بیشتری هستند، نسبت به ناخن گرفتن و استفاده از بوی خوش اهتمام ویژه ای داشته باشند.
آداب معاشرت در سفر
از جمله مصادیق بارز الگو گیری از زندگی و سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله آداب مسافرت ایشان است. سفر بخشی از زندگی انسان بوده که موجب کسب فواید بسیاری از جمله انبساط خاطر انسان، تجربه اندوزی، عبرت گرفتن و آشنا شدن با آداب و رسوم سایر اقوام می گردد؛ اما وقتی سفر فواید و آثار خود را بجا می گذارد که آداب سفر در سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله را بدانیم و عمل کنیم. در این قسمت به بخشی از آن اشاره می شود.
1. زمان سفر
الف. رسول اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی سفر در شب را توصیه می کند: «عَلَيْكُمْ بِالسَّيْرِ بِاللَّيْلِ لِأَنَّ الْأَرْضَ تُطْوَى بِاللَّيْلِ؛ 35 بر شما باد به سفر در شب که همانا زمین در شب طی می شود [کنایه از راحت تر بودن سفر در شب].»
ب. امام صادق علیه السلام می فرمایند: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله يُسَافِرُ يَوْمَ الْخَمِيسِ؛ 36 رسول اکرم صلی الله علیه و آله همواره پنج شنبه سفر می کردند.»
2. ابزار سفر
در روایت آمده است:«کان النبی صلی الله علیه و آله: إِذَا سَافَرَ يَصْحَبُ مَعَ نَفْسِهِ الْمُشْطَ وَ السِّوَاكَ وَ الْمُكْحُلَة؛ 37 هنگامی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله مسافرت می کرد، همراه خود شانه، و سرمه دان و مسواک می برد.»
3. همکاری در سفر
معمولا سفر به صورت گروهی است که طبیعتا انسانها به همکاری با یکدیگر نیاز دارند. در سفر هر شخصی مسئولیتی دارد که اگر انجام ندهد، چه بسا نشاط و فعالیت سفر گرفته شود؛ لذا نهی شده است که در سفر انسان سر بار دیگران باشد. سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله کمک کردن به همسفران بوده است. روایت شده است که: «أَمَرَ أَصْحَابَهُ بِذَبْحِ شَاةٍ فِي سَفَرٍ فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْقَوْمِ عَلَيَّ ذَبْحُهَا وَ قَالَ الْآخَرُ عَلَيَّ سَلْخُهَا وَ قَالَ آخَرُ عَلَيَّ قَطْعُهَا وَ قَالَ آخَرُ عَلَيَّ طَبْخُهَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله عَلَيَّ أَنْ أَلْقُطَ لَكُمُ الْحَطَبَ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ لَا تُتْعِبَنَّ بِآبَائِنَا وَ أُمَّهَاتِنَا أَنْتَ نَحْنُ نَكْفِيكَ قَالَ عَرَفْتُ أَنَّكُمْ تَكْفُونِي وَ لَكِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَكْرَهُ مِنْ عَبْدِهِ إِذَا كَانَ مَعَ أَصْحَابِهِ أَنْ يَنْفَرِدَ مِنْ بَيْنِهِمْ؛38در سفری پیامبر صلی الله علیه و آله به اصحابشان امر فرمودند گوسفندی ذبح کنند. کسی ذبح آن را به عهده گرفت. دیگری گفت: پوست کندن آن با من، دیگری گفت: قطعه قطعه کردن آن با من. دیگری گفت: پختن آن با من. رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: من نیز هیزم جمع می کنم، عرض کردند: یا رسول الله! قسم به پدران و مادران ما شما زحمت نکشید. ما کار شما را انجام می دهیم. فرمودند: می دانم؛ ولی خداوند کراهت دارد که بنده اش همراه دوستان خود باشد و خود را جدا کند.»
اشاره حضرت به فعالیت گروهی و همکاری در سفر می باشد؛ چون سفر برای همه است و لذا تلاش برای رفع حوائج و نیاز هم باید همگانی باشد.
نتیجه گیری:
قطره ای از دریای آداب و اخلاق رسول اکرم صلی الله علیه و آله را در ویترین کلمات و جملات این مقاله به نمایش دیدگان شما گذاشتیم. با مرور این آداب و اخلاق، این تلقی ایجاد می شود که حضرت تنها به یک بعد از زندگی که پرداختن به امور معنوی باشد نپرداخته اند؛ بلکه همان طور که آن حضرت فرمودند: ؛ (إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ)؛ 39 «من هم شخصی مانند شما هستم.»، در تمامی ابعاد زندگی اعم از برخورد با کودکان، مردم عادی، در سفر، نظافت و...، که از امور زندگی ما نیز می باشد، الگو و نمونه هستند و برای حرکت ما در جاده بندگی خدای متعال تابلوهای رفتاری و گفتاری بسیاری به ودیعه گذاشته اند. باشد تا با عمل به این آموزه ها، زندگی مان رنگ و بوی دینی و اسلامی بگیرد.
پی نوشت:
2) کافی، ثقه الاسلام کلینی، دارالکتب اسلامیه، قم، 1365ش، ج2، ص644.
3) نساء/ 86.
4) تفسیر صافی، فیض کاشانی، انتشارات صدر، تهران، 1415 ق، ج 1، ص477.
5) منتخب میزان الحکمه، دو جلدی، همراه با ترجمه، محمدی ری شهری، انتشارات دارالحدیث، قم، 1384 ش، ص 772.
6) تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1385 ش، ج 8، صص 26-27، با اندکی دخل و تصرف.
7) قلم/ 4.
8) وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، مؤسسه آلالبیت، قم، 1409 ق، ج 12، ص 151.
9) مستدرک الوسایل، محدث نوری، مؤسسه آلالبیت، قم، 1408 ق، ج8، ص 445.
10) من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1413 ق، ج 4، ص 412.
11) اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت علیهم السلام ، تهران، ج 3، ص160؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، مؤسسۀ الوفا، بیروت لبنان، 1404 ق، ج 16، ص 264.
12) روانشناسی اجتماعی، جمعی از مؤلفان، چاپ زیتون، 1385 ش، ص 233.
13) مستدر الوسائل، ج8، ص431.
14) کافی، کلینی، دار الکتب اسلامیه، تهران، 1365 ش، ج 7، ص 51.
15) کافی، شیخ کلینی، ج 2، ص 668.
16) نهج الفصاحه، ابوالقاسم پاینده، دنیای دانش (نرم افزار دنیای دانش)، تهران، ص 438.
17) محجۀ البیضاء، ملا محسن فیض کاشانی، ج3، ص 366، به نقل از: رفتار پیامبر با کودکان و نوجوانان، محمد علی چنارانی، آستان قدس، 1385 ش، ص 91.
18) زندگی حضرت زهرا ، بخش دوازدهم، محمد جواد نجفی، دار الکتب اسلامیه، تهران، 1377 ش، ص 316.
19) مستدرک الوسائل، محدث نوری، آل البیت، قم، 1408 ق، ص7.
20) تحف العقول، ترجمه جعفری، دار الکتب اسلامیه، تهران، 1380 ش، ص238.
21) امالی شیخ صدوق، ترجمه کمرهای، دارالکتب اسلامیه، تهران، 1376 ش، چاپ ششم، ص 72.
22) پیام پیامبر، بهاء الدین خرمشاهی، منفرد، چاپ تهران، 1376 ش، چاپ اول، ص8.
23) مکارم الاخلاق، شیخ حسن فرزند شیخ طبرسی، شریف رضی، قم، 1370 ش، چ چهارم، ص16.
24) آل عمران/ 159.
25) تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، دارالکتب اسلامیه، تهران، 1374 ش، ج 3، ص 143.
26) نهج الفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاینده، دنیای دانش، تهران، چاپ چهارم، 1383 ش، ص687.
27) ارشاد، ترجمه رسولی محلاتی، دار الکتب اسلامیه، تهران، چاپ دوم، ج 1، ص 85.
28) کافی، کلینی، دار الکتب اسلامیه، تهران، 1365 ش، ج 3، ص 23.
29) بحار الانوار، علامه مجلسی، مؤسسۀ الوفاء، بیروت لبنان، 1404ق، ج73، ص135.
30) کافی، شیخ کلینی، ج6، ص495.
31) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج16، ص248.
32) مکارم الاخلاق، طبرسی، انتشارات شریف رضی، قم، 1412ق، ص41.
33) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج73، ص 122.
34) همان.
35) بحارالانوار، مؤسسۀ الوفاء، بیروت لبنان، 1404ق، ج73، ص278.
36) مکارم الاخلاق، طبرسی، 240.
37) همان، ص252.
38) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج73، ص273.
39) کهف/110.
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره149.