تكاليف والدين نسبت به فرزندان از منظر امام رضا ‏علیه ‏السلام

شناسه نوشته : 38938

1403/05/27

تعداد بازدید : 3

تكاليف والدين نسبت به فرزندان از منظر امام رضا ‏علیه ‏السلام
هر يك از والدين و فرزندان نسبت به يكديگر حقوق و تكاليفي دارند كه بايد به آن توجه كرده و به مرحله عمل برسانند. در اين مقال سعي مي‌شود تا به تكاليف والدين نسبت به فرزندان از منظر امام رضا‏علیه ‏السلام پرداخته شود...

يكي از سعادتهاي خانواده، داشتن فرزند است و فرزندان به فضاي خانه و خانواده، گرمي و نشاطِ خاصي مي‌بخشند. به ندرت ديده مي‌شود خانواده بي‌فرزند، در مسير طبيعي خود سير كند. از اينرو امام رضا علیه السلام فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَي إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً، لَمْ يُمِتْهُ حَتَّى يُرِيَهُ الْخَلَفَ؛1) هرگاه خداوند، خير بنده‌اي را بخواهد، او را نمي‌ميراند تا اينكه جانشينش (فرزندش) را به او نشان دهد.»

هر يك از والدين و فرزندان نسبت به يكديگر حقوق و تكاليفي دارند كه بايد به آن توجه كرده و به مرحله عمل برسانند. در اين مقال سعي مي‌شود تا به تكاليف والدين نسبت به فرزندان از منظر امام رضا علیه السلام پرداخته شود:
گفتن اذان و اقامه در گوش كودك
از سنتهاي مهم و ارزشمند در ابتداي تولد، گفتن اذان و اقامه در گوش كودك است كه امام رضا علیه السلام فرموده است: «إِذَا وُلِدَ مَوْلُودٌ فَأَذِّنْ فِي أُذُنِهِ الْأَيْمَنِ وَ أَقِمْ فِي أُذُنِهِ الْأَيْسَر؛2) هر گاه فرزندي به دنيا آمد، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او، اقامه بخوان.»
روايات اسلامي، فلسفه ی اين عمل را در ابتداي تولد كودك، پناهي در برابر القائات و لغزشهاي شيطاني ذكر كرده‌اند. 3)

ختنه، عقيقه، تراشيدن مو، و ...
در اسلام براي نوزاد، سنتهاي گوناگوني همچون:‌ ختنه، عقيقه، تراشيدن موهاي سر، بهداشت، خواب و استراحت كودك و ... توصيه شده است. از امام رضا علیه السلام در اين باره به شرح ذيل رواياتي صادر شده است. آن حضرت علیه السلام درباره ی ختنه فرموده است: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله اخْتِنُوا أَوْلَادَكُمْ يَوْمَ السَّابِعِ فَإِنَّهُ أَطْهَرُ وَ أَسْرَعُ لِنَبَاتِ اللَّحْمِ؛4) حضرت رسول صلی الله علیه وآله فرموده است: فرزندان خود را روز هفتم تولد ختنه كنيد؛ زيرا اين پاك‌تر است و موجب مي‌شود زودتر گوشت برويد.»
همچنين درباره ی عقيقه و تراشيدن موي سر، حضرت امام رضا علیه السلام به مأمون در نامه‌اي مي‌نويسد: «وَ الْعَقِيقَةُ عَنِ الْمَوْلُودِ الذَّكَرِ وَ الْأُنْثَى وَاجِبَةٌ وَ كَذَلِكَ تَسْمِيَتُهُ وَ حَلْقُ رَأْسِهِ يَوْمَ السَّابِعِ وَ يُتَصَدَّقُ بِوَزْنِ شَعْرِهِ ذَهَباً أَوْ فِضَّةً؛ عقيقه براي مولود پسر و دختر واجب است. همچنين نامگذاري فرزند واجب است و تراشيدن سرش در روز هفتم ولادت، و به وزن موي او صدقه داده شود، طلا يا نقره.»
البته در كتب فقهي مراجع محترم از اين امور به‌عنوان امور واجب نام نبرده‌اند و امر در روايت را دال بر وجوب نگرفته‌اند.
آن حضرت علیه السلام درباره ی بهداشت كودك نيز فرموده است: «قَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه وآله اغْسِلُوا صِبْيَانَكُمْ مِنَ الْغَمَرِ فَإِنَّ الشَّيْطَانَ يَشَمُّ الْغَمَرَ، فَيَفْزَعُ الصَّبِيَّ فِي رُقَادِهِ وَ يُتَأَذَّى بِهِ الْكَاتِبَانِ؛5) حضرت رسول صلی الله علیه وآله فرمود: كودكان خود را از آلودگي ناشي از چربي بشوييد و پاكيزه كنيد؛ زيرا شيطان، بوي چربي را استشمام مي‌كند و در خواب، كودك را به وحشت مي‌اندازد و فرشتگان موكّل او، آزار مي‌بينند.»

تغذيه از شير مادر
معمولاً تا زماني كه كودك، استعدادِ هضم غذاهاي متنوع را پيدا نكرده است، بهترين غذاي كودك، شير مادر است؛ هر چند امروزه، به اين امر، كم‌تر توجه مي‌شود؛ ولي اولياي دين، به ويژه پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله درباره جايگاه شير مادر توجهي خاص داشته‌اند. امام رضا علیه السلام در اين‌باره مي‌فرمايد: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله لَيْسَ لِلصَّبِيِّ لَبَنٌ خَيْرٌ مِنْ لَبَنِ أُمِّهِ؛6) حضرت رسول صلی الله علیه وآله فرموده است: براي كودك، شيري بهتر از شير مادرش نيست.»

انتخاب نام نيك
يكي از حقوق مسلّم كودك بر والدين، انتخاب نام نيك و شايسته براي اوست.
اهميت اين موضوع به قدري است كه در متون اسلامي، فصل جداگانه‌اي به نام «باب الاسماء والكني؛ باب اسمها و كينه‌ها» و «باب نامگذاري» وجود دارد. در واقع پدر و مادر بايد قبل از تولد براي فرزند خود نام زيبايي انتخاب كنند كه در طول زندگي، سبب عقده و شرمندگي نشود؛ بلكه از مظاهر تجلي شخصيت وي باشد. امام رضا علیه السلام فرموده‌اند: «سَمِّهِ بِاَحْسَنِ الْأَسْمَاءِ وَ كَنِّه بِأَحْسَنِ الْكُنَي؛7) فرزند خود را به بهترين اسم و كنيه نامگذاري كن.» امام رضا علیه السلام درباره ی اهميت نامگذاري فرزندان به نامهاي نيكو مي‌فرمايد: «لَا يَدْخُلُ الْفَقْرُ بَيْتاً فِيهِ اسْمُ مُحَمَّدٍ أَوْ أَحْمَدَ أَوْ عَلِيٍّ أَوِ الْحَسَنِ أَوِ الْحُسَيْنِ أَوْ جَعْفَرٍ أَوْ طَالِبٍ أَوْ عَبْدِ اللَّهِ أَوْ فَاطِمَةَ مِنَ النِّسَاءِ؛8) در خانه‌اي كه كسي به نام محمد يا احمد يا علي يا حسن يا حسين يا جعفر يا طالب يا عبدالله و از زنان به نام فاطمه وجود داشته باشد، فقر و تنگدستي راه نخواهد يافت.»
و يا در اهميت نام «محمد»‌ فرموده است:‌ «الْبَيْتُ الَّذِي فِيهِ مُحَمَّدٌ يُصْبِحُ أَهْلُهُ بِخَيْرٍ وَ يُمْسُونَ بِخَيْر؛9) خانه‌اي كه در آن محمد باشد، اهل آن خانه بامداد و شامگاهشان با خير و بركت، توأم خواهد بود.»



گشودن دهان بچه‌ با آب فرات يا عسل
يكي ديگر از سنتهاي مستحبي كه امام رضا علیه السلام به آن توجه نموده، اين است كه دهان فرزند را پس از تولد، با آب فرات و يا عسل بگشايند. آن امام همام علیه السلام در اين رابطه فرموده‌اند: «وَ حَنِّكْهُ بِمَاءِ الْفُرَاتِ اِنْ قَدَرْتَ عَلَيْهِ اَوْ بِالْعَسَلِ سَاعَۀً يُولَدُ؛10) اگر توانستي دهان بچه را با آب فرات يا با عسل بگشا، در ساعتي كه به دنيا آمده است.» اين دستور، دقت دين مبين اسلام را مي‌رساند كه براي لحظه، لحظۀ زندگي برنامه دارد؛ حتي براي چگونگي بازگشايي دهان كودك.

جديت در تعليم و تربيت
دوران جواني، دوراني پر از بحران و آشوب است، روح جوانان به مقتضاي دوره ی جواني همچون درياي خروشاني است كه همواره متلاطم و طوفاني است و داراي جزر و مدهاي سريع و پي‌درپي است. جوانان، روحي حسّاس، سريع التأثير و پرتوقّع دارند، ميل به كمال در آنها شديد است؛ ولي معمولاً راه سعادت را نمي‌دانند؛ از اينرو بيش از همه، محتاج به هدايت‌اند. اگر از راهنمايي محروم شوند، بر اثر طغيان غرايز به سوي بدبختي و گناه سقوط مي‌كنند. براي اصلاح حال جوانان و نوجوانان، راهي جز آموزش دادن دستورها و قوانين نجاتبخش دين مقدس اسلام نيست. پس بر اولياي محترم لازم است اولاً: خود با تعاليم روحبخش اسلام آشنايي داشته باشند؛ ثانياً: به آن تعاليم عمل كنند و ثالثاً: عشق و علاقه ی به فراگيري تعاليم مذهبي را در فرزندان نهادينه كنند و با تشويق و تنبيه، راه وصول به اين هدف را براي آنها هموار كنند.
امام رضا علیه السلام درباره ی اهميت آموختن تعاليم ديني براي جوانان مي‌فرمايد: «لَوْ وَجَدْتُ شَابّاً مِنْ شُبَّانِ الشِّيعَةِ لَا يَتَفَقَّهُ لَضَرَبْتُهُ عِشْرُونَ سَوْطا؛11) اگر جواني از جوانان شيعه را بيابم كه در مقام فراگيري دانش دين نباشد (براي تنبيه او) بيست تازيانه بر او خواهم زد.»
اين روايت نشان مي‌دهد كه هر فردي از مسلمانان بايد با آموزه‌هاي ديني آشنا باشد، يا به روش اجتهادي و يا تقليدي. در غير اين صورت، اهل‌بيت علیهم السلام آنها را ملامت مي‌كنند.

آموزش قرآن
يكي ديگر از راههاي تعالي و رشد معنويت و باورهاي ديني در خانواده، همجواري و در محضر قرآن بودن است؛ و به طُرق گوناگون بايد تعاليم قرآن، در بين افراد خانواده شناخته شده و عمل شود.
امام رضا علیه السلام فرموده است:
«اجْعَلُوا لِبُيُوتِكُمْ نَصِيباً مِنَ الْقُرْآنِ فَإِنَّ الْبَيْتَ إِذَا قُرِئَ فِيهِ الْقُرْآنُ يُسِّرَ عَلَى أَهْلِهِ وَ كَثُرَ خَيْرُهُ وَ كَانَ سُكَّانُهُ فِي زِيَادَة؛12) براي خانه‌هاي خود، بهره‌اي از قرآن كريم، قرار دهيد؛ زيرا در خانه‌اي كه قرآن قرائت شود، گشايش براي ساكنانش فراهم آيد وخيرش فراوان شود و اهل خانه در بركت و فزوني باشند.»

صدقه براي سلامتي فرزندان
صدقه از ماده ی «صدق» و به معناي راستي كامل است و در اصطلاح شرع، صدقه بر مالي اطلاق مي‌شود كه با قصد قربت، به مصرف اصلاح امور مردم و رفع نيازمنديهاي فردي و اجتماعي برسد، و همچنين بر هر عملي كه از طريق خدمت و احسان به نوع انجام گيرد، «صدقه» گفته مي‌شود.
هر مسلماني بواسطه ی آموزه‌هاي قرآني و روايي،‌كمك به نيازمندان را در برنامه‌هاي خود منظور مي‌دارد و از صرف مقداري از تواناييهاي خود در رفع نيامنديهاي نيازمندان دريغ نمي‌كند؛ زيرا او دريافته است كه «هر چه را در راه خدا انفاق كند، خداوند، جاي آن را پر مي‌كند و او بهترين روزي دهندگان است.» 13)
از بعضي احاديث استفاده مي‌شود كه پيشوايان معصوم، گاهي پيش از آنكه صدقه‌اي را به شخص نيازمند بدهند، نخست،‌ دست خود را به علامت احترام و تعظيم مي‌بوسيدند، سپس آن را به نيازمندان مي‌دادند و يا اينكه نخست آن را به نيازمندان مي‌دادند. بعد از او مي‌گرفتند و آن را مي‌بوسيدند و مي‌بوييدند و به او باز مي‌گردانيدند؛ چرا كه با دست خدا روبه‌رو بوده‌اند. 14)
حضرت رضا علیه السلام در اهميت دادن صدقه براي سلامتي فرزندان، روايت ذيل را با مضمون داستاني بيان كرده كه ذكر آن، خالي از لطف نيست:
«ظَهَرَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ قَحْطٌ شَدِيدٌ سِنِينَ مُتَوَاتِرَةً وَ كَانَ عِنْدَ امْرَأَةٍ لُقْمَةٌ مِنْ خُبْزٍ فَوَضَعَتْهُ فِي فَمِهَا لِتَأْكُلَهُ فَنَادَى السَّائِلُ يَا أَمَةَ اللَّهِ الْجُوعُ فَقَالَتِ الْمَرْأَةُ أَتَصَدَّقُ فِي مِثْلِ هَذَا الزَّمَانِ فَأَخْرَجَتْهَا مِنْ فِيهَا وَ دَفَعَتْهَا إِلَى السَّائِلِ وَ كَانَ لَهَا وَلَدٌ صَغِيرٌ يَحْتَطِبُ فِي الصَّحْرَاءِ فَجَاءَ الذِّئْبُ فَحَمَلَهُ فَوَقَعَتِ الصَّيْحَةُ فَعَدَتِ الْأُمُّ فِي أَثَرِ الذِّئْبِ فَبَعَثَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَبْرَئِيلَ علیه السلام فَأَخْرَجَ الْغُلَامَ مِنْ فَمِ الذِّئْبِ فَدَفَعَهُ إِلَى أُمِّهِ فَقَالَ لَهَا جَبْرَئِيلُ علیه السلام يَا أَمَةَ اللَّهِ أَ رَضِيتِ لُقْمَةً بِلُقْمَة؛15) چند سالي در بني‌اسرائيل خشك سالي شديدي پديد آمد. زني لقمه ناني داشت، آن را در دهانش قرار داد كه بخورد، سائلي صدا زد اين كنيز خدا! گرسنه‌ام. زن [با خود] گفت: در اين زمان صدقه مي‌دهم پس لقمه را دهانش خارج كرد و به فقير داد. اين زن بچه كوچكي داشت كه در حال جمع‌آوري هيزم از صحرا بود كه گرگي آمد و او را برد. در اين هنگام مادر صدايش را شنيد و دنبال گرگ دويد. پس خداوند متعال جبرئيل را فرستاد و غلام را از دهان گرگ خارج كرد و به مادرش برگرداند. پس جبرئيل به او گفت: اي كنيز خدا! آيا به اين لقمه به‌جاي آن لقمه راضي شدي؟»



محبت و تشويق براساس لياقت
با مطالعه ی روايات تعليم و تربيت متوجه مي‌شويم كه محبت به فرزندان بر اساس لياقتها و شايستگيهاي خاص آنها، امري اجتناب‌ناپذير است. البته بايد متوجه بود كه اين محبت اسباب كينه‌توزي و دشمني را به وجود نياورد.
«عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ الْأَشْعَرِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام عَنِ الرَّجُلِ يَكُونُ بَعْضُ وُلْدِهِ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ بَعْضٍ وَ يُقَدِّمُ بَعْضَ وُلْدِهِ عَلَى بَعْضٍ فَقَالَ نَعَمْ قَدْ فَعَلَ ذَلِكَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام نَحَلَ مُحَمَّداً وَ فَعَلَ ذَلِكَ أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام نَحَلَ أَحْمَدَ شَيْئاً فَقُمْتُ أَنَا بِهِ حَتَّى حُزْتُهُ لَهُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ الرَّجُلُ يَكُونُ بَنَاتُهُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ بَنِيهِ فَقَالَ الْبَنَاتُ وَ الْبَنُونَ فِي ذَلِكَ سَوَاءٌ إِنَّمَا هُوَ بِقَدْرِ مَا يُنَزِّلُهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْه؛16) سعد بن سعد اشعري مي‌گويد از اباالحسن الرضا علیه السلام در مورد مردي كه بعضي از فرزندانش را بيش‌تر دوست دارد و بعضي را بر بعضي ديگر ترجيح مي‌دهد، سؤال كردم.
حضرت فرمود: آري، امام صادق علیه السلام نيز اين گونه رفتار مي‌كرد، به «محمد» علاقه بيش‌تري نشان مي‌داد و حضرت موسي بن جعفر علیه السلام نيز به «احمد» علاقه داشت، هنگامي كه از جاي خود برخاستم، عرض كردم: فدايتان شوم، مردي كه دختر خود را از پسرش بيش‌تر دوست دارد، [همان حكم را دارد]؟ حضرت فرمود: پسر و دختر در اين حكم با هم مساوي‌اند. شأن هر كس از آنها به اندازه‌اي است كه خداوند برايشان قرار داده است.»
اين روايت نشان مي‌دهد كه دوستي فرزندان نيز بايد مبنايي ارزشي و بر اساس شايستگيها باشد؛ در حالي كه تفاوت جنسي فرزندان نمي‌تواند باعث تبعيض در محبت و علاقه شود.
از امام رضا علیه السلام روايت شده است، روزي حضرت موسي بن جعفر علیه السلام در محضر پدرش (امام صادق علیه السلام) سخني گفت كه باعث شگفتي، سُرور و شادي پدر شد. حضرت امام صادق علیه السلام در مقام تشويق فرزند خود به او خطاب كرد و فرمود: «يَا بُنَيَّ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَكَ خَلَفاً مِنَ الْآبَاءِ وَ سُرُوراً مِنَ الْأَبْنَاءِ وَ عِوَضاً عَنِ الْأَصْدِقَاءِ؛17) اي فرزندم! سپاس خداي را كه تو را جانشين و خلف پدران و مايه ی سرور و بهجت فرزندان و جانشين دوستان قرار داد.»
يعني فرزندم، تو با اين شايستگي و لياقتي كه از خود نشان مي‌دهي، هم بهترين خلف و جانشين پدر هستي و هم بهترين فرزند و مايه ی روشني چشم پدر و هم بهترين يار و مونس پدر و به جاي دوستان او هستي.


پی نوشت :
1) بحار الانوار، علامه مجلسي، بيروت، دار احياء التراث، 1403ق، ج101، ص91؛ مكارم الاخلاق، رضي الدين طبرسي، ترجمه سيد ابراهيم ميرباقري، انتشارات فراهاني، تهران، چ اول، بي‌تا، ج1، ص419.
2) بحار الانوار، ج101، ص116.
3) همان، ج81، ص162.
4) عيون اخبار الرّضا علیه السلام ، شيخ صدوق، مؤسسه اعلمي، بيروت، چ اوّل، 1404 ق، ج2، ص28.
5) عيون اخبار الرّضا علیه السلام ، ج2، ص69.
6) مسند الامام الرّضا علیه السلام ، شيخ عزيز الله عطاردي، كنگره جهاني امام رضا علیه السلام ، مشهد، چ‌اول، 1406 ق، ج2، ص278.
7) الحديث (روايات تربيتي از مكتب اهل بيت علیهم السلام)، مرتضي فريد، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي چ 13، 1377 ص 149 (به نقل از مستدرك، ج2،‌ص618)
8) بحار الانوار، ج101، ص131.
9) وسائل الشيعه، شيخ حرّ عاملي، تحقيق مؤسسه آل البيت، قم، 1414 ق، ج15، ص127.
10) نظامات اخلاقي و تربيتي اسلام به روايت معصومين علیهم السلام ، بيوك آقا خاتمي زنجاني، مركز احياء‌ و انتشار آثار علماء زنجان، چ اول، 1370، (به نقل از مستدرك الوسايل، ج2،‌ص620).
11) بحار الانوار، ج75، ص346.
12) المحجة البيضاء، ملا محسن فيض كاشاني، تصحيح، علي اكبر غفاري، انتشارات اسلامي، قم، ج2، ص220.
13) خداوند مي‌فرمايد: «ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ ءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقين»: سبا/39.
14) تفسير نمونه، مكارم شيرازي، دار الكتب الاسلاميه، چ15، 1372ش، ج8، ص123.
15) ثواب الاعمال، شيخ صدوق،‌ نشر اخلاق، قم، چاپ پنجم، 1380 ش، ص167 و مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج2، ص468.
16) مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج2، ص277.
17) عيون اخبار الرّضا علیه السلام ، ج2، ص127 و بحار الانوار، ج48، ص24.

منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 121.

ترنم هدایت

سلسله جلسات تهذيبي

هِیأَت مَجازیِ زِینَبیُون

سایت مراجع تقلید