چكيده
فعاليت زنان در عرصه هاي مختلف سياسي، اجتماعي و فرهنگي جامعه اسلامي، از صدر اسلام تا كنون از واقعيت هاي غير قابل انكار تاريخ اسلام و ايران است.هر چند اسلام با حضور زنان در جنگ ها به عنوان رزمنده مخالف است ، اما در مواردي كه اين اقدام به منظور دفاع از جان خويش يا دفاع از وجود مبارك پيامبر (ص) انجام شده،م خالفتي ابراز نشده است. از همان صدر اسلام، زنان شهادت طلب و ايثارگر حتي در بحراني ترين شرايط از بذل جان و فداكاري در راه اسلام دريغ نداشتند . حماسه پر شور كربلا و ايثارگري هاي زينب (س) و ديگر زنان چون مادر وهب (دختر عبد،از بني كلب،همسر عبدالله بن عمير كلبي) جلوه اي از روح شهادت طلبي در زنان مسلمان است . از اين رو زنان ايران اسلامي چه در مشروطه و چه در انقلاب اسلامي و چه جنگ تحميلي، با الگو پذيري از حضرت زينب (س) همواره در كنار مردان خود وگاهي جلوتر از آنان، از آزمون صبرو استقامت و ايثار و شهادت طلبي، سر بلند بيرون آمده اند .
مقدمه :
مبارزه عليه دشمنان و حفاظت از خانه ،خانواده،وطن و دفاع از عقيده امري ذاتي و فطري است كه در نهاد بشر به وديعه گذاشته شده است .ايثار و شهادت طلبي يكي از آموزه هاي اصيل اسلامي است،از اين رو بدون شناخت فرهنگ ايثار و شهادت در اسلام نمي توان درك درستي از نمودهاي بارز آن در جامعه اسلامي ايران معاصر پيدا كرد .
در اسلام جهاد در راه عقيده و ايمان و وطن از ارزشي والا برخوردار است و كسي كه در اين راه كشته شود در شمار شهيدان است .هرچند همواره بر جنبه هاي عاطفي و احساسي زنان تاكيد و سعي شده كه زنان را ضعيف و بدون قدرت تصميم گيري جلوه داده شود، ليكن در فرهنگ و جامعه اسلامي الگو ها و نمونه هاي فراواني از ايثار و شهادت طلبي زنان در عرصه هاي مختلف به چشم م ي خورد .از اين رو به همراه اسلام پذيري ايرانيان اين فرهنگ و روحيه شادت طلبي نيز براي آنها دروني و ما در طول تاريخ چند صدساله ايران اسلامي شاهد نمونه هاي بيشمار ايثار و شهادت طلبي زنان در راه اسلام و ايران هستيم .
بيان مساله
در تاريخ مكتوب بشري همواره مردان قهرمانان و نقش آفرينان حوادث تاريخي بوده اند.لذابه نقش آفريني زنان كمتر پرداخته شده است.دليل اين امر مي تواند تفكر مرد سالارانه حاكم بر جوامع بشري باشد.فرهنگ غني اسلامي از اين امر مستثني است.چرا كه در طول تاريخ اسلامي زنان بسياري را در بطن حوادث مي بينيم.از صدر اسلام در عرصه نمونه بارز اين « س» هاي مختلف ،شاهد حضور برجسته زنان هستيم .حضرت خديجه حضور است.اين زنان با تكيه بر فرهنگ غني اسلامي كه در آن تنها عامل برتري تقوا است،خود را موظف به حضور در عرصه هاي مختلف سياسي ،اجتماعي... دانستند.
مساله اين است كه مراد از ايثار در فرهنگ اسلامي چيست؟ مفهوم ايثار در فرهنگ اسلامي اين است كه انسان چيزي را كه به او تعلق دارد در راستاي تحقق بخشيدن به هدفي يا اجراي تكليفي به ديگران ببخشد.شهادت طلبي حد اعلاي ايثار ،همان بذل جان است .
مساله ديگر اين است كه مصاديق ايثار چيست؟اين مساله را با نگاهي به تاريخ معاصر ايران در سه برهه مشروطه،انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي بررسي خواهيم كرد .محور بحث در اين مختصر ايثار زنان در اين سه برهه است .ايثار و شهادت طلبي زنان در اين دوره به دو شكل مستقيم و غير مستقيم است.در شكل مستقيم آن زنان ايثارگر در جلسات سياسي،تظاهرات ها،پخش اعلاميه ،فعاليت مسلحانه و تحمل اسارت و شكنجه ... حضور فعال داشتند .در شكل غير مستقيم آنها با پرورش فرزندان صالح و فرستادن آنها به جنگ،ترغيب همسران خود به مبارزه در راه وطن،اداره منزل و تحمل سختي هاي ناشي از فقدان همسر نمود كامل مصاديق ايثار شدند.حال به اين مساله بپردازيم كه چه نيرويي و چه اعتقادي باعث مي شود كه يك شخص حتي عزيزترين دارايي خود كه همان جان است را فداي چيزي يا كسي ديگر كند؟پشتوانه اين اعمال ايثارگرانه آموزه ها و اعتقادات اسلامي است در سايه اين تعاليم، من شخصي در تقابل با ما جمعي به فراموشي سپرده مي شود و مصلحت عام جانشين منفعت شخص مي شود.
معناي لغوي ايثار: ايثار مصدر باب "افعال"و از ريشه اَثَر است و اَثَر به معناي هر چيزي را بدست آوردن و دريافتن چيزي است كه ما را به وجود آن راهنمايي مي كند.(1) بر اين اساس،وقتي از كلمه ي ايثار استفاده مي شود مانند ساير مصدرهاي باب افعال چنين معنايي از آن استنباط مي شود: »اينكه باب "افعال" براي قيام فعل است و نسبتش اول به فاعل داده مي شود (2)
در سه كتاب مشهور لغت ايثار از نظر لغوي چنين تعريف شده است: ايثاراثبات برتري و مقدم داشتن آن چيزي است كه در انتخاب و اختيار كردنش برديگران زيادي است(3)و اينكه ايثار ديگران را بر خود مقدم داشتن است (4)
معناي اصطلاحي ايثار: ايثار در اصطلاح نهايت بخشش و گذشت و برگزيدن غير بر خود است، يعني به رغم نياز به چيزي ، ديگران را بر خود بدان چيز مقدم داشتن است. (5)
همچنين در دروس اخلاق اسلامي ايثار چنين تعريف شده است» بالاترين درجه سخاوت ، آنكه شخصي به چيزي محتاج است ، ولي آن را به ديگري مي بخشد يعني از خودگذشتگي، كه به آن ايثار مي گويند.« (6)
فرهنگ ايثار و شهادت طلبي در اسلام
ازهمان زماني ، كه بذرهاي ايمان در جان مسلمانان ريخته شد ، همه اقشار جامعه در مبارزه با ظلم كوشيدند. اين حضور و بذل جان و شهادت طلبي منحصر به مردان نبود و درهرعرصه اي كه زنان ايثاگر و شهادت طلب حضور يافتند با ايثار هر چه تمام تر، حتي الگوي مردان شدند.
روح شهادت طلبي و ايثار برگرفته از انديشه اسلامي است .در انديشه اسلامي كساني كه در راه اسلام و وطن كشته شوند،در شمار شهيدان اند.البته اين بدان معنا نيست كه در آيين اسلام جان انسان ارزش ندارد،اتفاقا برعكس،اسلام بيان مي دارد كه ارزش جان يك انسان برابر با تمام بشريت است ،انسان ايثارگر جان خود را فداي ارزشي والاتر كه همان رضاي خداست مي كند. شواهد تاريخي فراواني از حضور زنان، چه در معركه هاي نبرد و چه در عرصه هاي مختلف جامعه اسلامي داريم كه در ذيل به برخي از آنها خواهيم پرداخت.
"ام نسان " يكي از زناني است كه با شجاعت هر چه تمام تر و روحي سرشار از شهادت طلبي با اجازه پيامبر به سوي خيبر روانه مي شود و با مداواي مجروحين جنگ ، آنچه در توان دارد را در راه اسلام و پيشبرد اهداف آن ايثار مي كند )واقدي ، محمد بن عمر، المغازي ، جلد 2،ص( 687 مقام و منزلت نيز مانع ايثارگري هاي اين زنان نيست .مصداق اين مدعا فاطمه زهرا ) س)است كه همراه 14زن ديگر در نبرد احد حضورمي يابد، و به مداواي مجروحين و رساندن آب و آذوغه به رزمندگان مي پردازد.(7)
"صفيه" دختر عبدالمطلب مي گويد: در جنگ احزاب زير رگبار سنگ و تير بوديم ، يك يهودي به سوي ما آمد. من شمشير حسان بن ثابت را برداشتم و گردن يهودي را زدم، ؛ طوري كه سرش به سمت گروهي پرتاب شد (8)
از ديگرزنان شهادت طلب كه با حضور در جنگ همراه پيامبر، با از جان گذشتگي به سربازان اسلام خدمت كرده است "ام عطيه " است، ايشان بيان مي دارد كه در هفت جنگ همراه پيامبر (ص) بودم. دراين جنگها ، تداركات ايشان را نگهداري مي كردم، براي ايشان غذا درست مي كردم و مجروحين را مداوا كرده و از مريض ها پرستاري مي كردم (امين، اعيان الشيعه ،ج، 3،ص 842 )دراين دوره حضور دو زن شجاع و نترس ،كه باكي از شهادت و ايثار در راه اسلام ندارند به چشم مي خورد، يكي" ام حارث انصاري " است، كه هنگامي شوهر خود مي خواهد از معركه بگريزد ، لگام شتر او را مي گيرد و به فرار او اعتراض مي كند و نشان مي دهد كه بذل جان و دفاع از اسلام و آرمان هاي آن زن و مرد نمي شناسد.
"ام عماره " ديگر زن شهادت طلب است. فداكاري اين زن را در جنگ احد مي بينيم . زماني كه مردان مي گريزند و تنها افراد معدودي به دفاع از پيامبر مي ايستند، او يكي از آنها بود. وي كه براي آب دادن به رزمندگان به جبهه جنگ آمده بود هنگامي كه چنين مي بيند مشك را مي اندازد و سلاح برمي گيرد و با هر وسيله ممكن دشمن را از پيامبر )ص(دور مي سازد، ام عماره در اين نبرد جراحات بسيار برداشت ،به طوري كه درمان اين جراحات يك سال به طول انجاميد(9)او درغزوه هاي بني قريظه ، خيبر و حنين نيز شركت كرد . شجاعت و دلاوري او در حنين كمتر از احد نبود، خود او نقل مي كند كه» در حنين مردم از هر سو مي گريختند و من و چهار زن ديگر مي جنگيديم. مردي از هوازن را ديدم كه پرچم جنگ را حمل مي كند و سوار بر شتر به دنبال مسلمانان مي تازد. شترش را پي كردم، او به زمين افتاد و من بر پشتش نشستم پي در پي او را زدم تا از پا درآمد و شمشيرش را برداشتم ".« ام عماره " پس از وفات پيامبر نيز در جهاد مسلمانان شركت كرد چنانكه در جنگ يمامه به سختي جنگيد و يك دست او قطع شد(10)
اين جانبازي ها و جانفشاني ها پشتوانه فرهنگي قوي اي مي خواهد .پشتوانه اين قسم حركات آموزه هاي اسلامي است.ايثار و شهادت طلبي از متعلقات اين آموزه ها است . به همين دليل است كه به موازات پيشرفت اسلام و در بطن آن باليده است.
جلوه اي ديگر از ايثارگري هاي زنان در حماسه عاشورا نمود پيدا مي كند، حماسه عاشورا را زنان و مرداني ساختند كه مرگ سرخ و شهادت را بر زندگي ذلت بار ترجيح دادند تا گلواژه آزادي و آزادگي همواره در تاريخ سبز بماند.در اين حماسه خونين بيشتربه نقش آفريني مردان و ياراني كه در ركاب حضرت به فوز عظيم شهادت نايل شدند توجه شده است و نقش زنان و ايثار آنان كمتر مورد توجه بوده است .يكي از اسوه هاي است. درجه صبر و فداكاري زينب (س) در حماسه كربلا ايثار حضرت زينب)س( ستودني است. از آنجا كه در اين مختصر مجال بيان وجود آن نوراني نيست، به ديگر زنان و ايثارو شهادت طلبي آنها خواهيم پرداخت.
مادروهمسر وهب(همسرعبدالله بن عمير كلبي) ، از اسوه هاي ايثار و شهادت طلبي و نهايت توجه و ارادت به مقام ولايت است . در روز عاشورا مادر وهب مكرراً به فرزند يادآور مي شود كه به جاي شيري كه به تو دادم، دلم مي خواهد جانت را در طبق اخلاص بگذاري و در خدمت امام عليه السلام تا سر حد شهادت با دشمن بجنگي، وهب در روز عاشورا در حالي كه در اثر ضربت هاي شمشير خون از بدنش مي چكيد، نزد مادر آمد و گفت، آيا كنون از من راضي هستي؟ مادر گفت از تو خوشنود نخواهم شد تا پيشاپ يش امام به شهادت برسي، وهب به ميدان تاخت و پس از چندي به شهادت رسيد . دشمن كه مي خواست روحيه مادر وهب را تضعيف كند سر وهب را براي او فرستاد ولي مادر وهب سر را به سوي دشمن پرتاب كرد و گفت سري را كه براي دوست داده ايم پس نمي گيريم، (11)ايثار فراتر از اين كه، زني جگرگوشه اش را فداي اسلام و امام مسلمين كند و خشنود و شاد از هديه اي كه به درگاه باري تعالي عرضه كرده است. همسر وهب نيز در حالي كه بر بالين شوهرش بود به شهادت رسيد.
"ام البنين" يكي از همسران باكمال امام علي (ع) است .وي مادر چهار شهيد كربلا، حضرت عباس (ع) ، عبدالله ، جعفر ، عثمان، است . وقتي خبر شهادت فرزندان خود را شنيد، گفت شنيده ام بر سر عباس عمود آهني زدند و دستانش را بريدند . اگردست دربدن پسرم بود چه كسي مي توانست با او بجنگد، وي بلافاصله جوياي احوال امام حسين (ع)مي شود و مي گويد:" از امام حسين (ع) مرا خبر بده، فرزندانم و همه آنچه زيرآسمان كبود است فداي حسين)ع (باد". وقتي خبر شهادت امام حسين)ع (را شنيد ناله اش بلند شد و گفت رگهاي دلم را پاره كردي. اين علاقه او به امام حسين، نشان كمال معنويت اوست .وي آن همه ايثار را درراه مقام رهبري فراموش كرده و تنها ازرهبرسخن به ميان برد (12 )
به اين ترتيب مادر چهار شهيد، كه تنها ثمره عمر او و ميوه قلب او بودند از شهامت ، شجاعت و حمايت از رهبر سخن مي گويد و خالصانه فرياد مي زند: فرزندانم و همه آنچه زير آسمان كبود است، فداي امام حسين (ع) باد!
زنان ايثارگر و شهادت طلب در انقلاب مشروطه
در مراحل ابتدايي انقلاب مشروطه (اواخر دهه 1270 - اوايل دهه 1280 ) زنان بيشتر تحت تأثير روحانيون بودند. به دليل حمايت آنان از مشروطيت، از خانه هايشان بيرون آمدند وتظاهرات و رفتارهاي ديگري كه غير زنانه تلقي مي شد شركت مي كردند، مانند» جريان شورش نان. «كم كم حركت زنان بيشتر شد و استقلال بيشتري يافت. آنها انجمن ها و دورهاي خصوصي بر پا مي كردند. آگاهي اجتماعي و فعاليت غير خانگي شان بالاترمي رفت(13). برخي از انجمن ها وسازمان هاي مخفي زنان، با ازجان گذشتگي و ايثار به نبردهاي مسلحانه دست مي زدند، براي مثال در مبارزه اي مسلحانه بين موافقان و مخالفان مشروطه درآذربايجان ،جسد 20 زن درلباس مردانه يافت شده است (14)
زنان ايثارگر و شهادت طلب اين مرز و بوم، در هر زمان كه احساس كردند، منافع ملي و دين و عقيده آنها در خطراست، با شجاعت هر چه تمام تر حضور يافتند. نمونه بارزاين حضور در جريان پخش شايعه درباره نمايندگان مجلس كه خواسته هاي روس ها را پذيرفته اند، مي بينيم كه 300 زن ايثارگر و شهادت طلب با تپانچه به مجلس رفتند تا آنها ، را مجبور به حراست از آزادي و تماميت ارضي كشور نمايند(15)
از جان گذشتگي و فداكارهاي اين زنان بدون چشم داشت مادي و به دست آوردن پست ومقامي بوده است .اين اقدامات به دور از ريا و حد اعلاي ايثار بوده است. شاهد اين مدعا حضور زنان بسيار در مبارزات با لباس مردانه، بدون اينكه كسي آنها را بشناسد است، نمونه اي از اين حضور بي ريا و ايثارگرانه را در جريان سربازي كه به شدت زخمي است و از اينكه درمان شود امتناع دارد مي بينيم . همچنين در جريان يكي از مبارزهاي آذربايجان پس از يافتن اجساد يك گروه 20 نفره ازسربازان مشروطه خواه، مشخص شد كه تمامي آنها زن بودند (16)
نكته جالب توجه در اين رفتار زنان ايثار گر اين است كه نمي خواهند شناخته شوند.اين مساله معلول دو علت مي تواند باشد :نخست اينكه فضاي فرهنگي جام عه در آن زمان و حتي امروز پذيراي چنين رفتاري نبود.اين هرگز بدان معنا نيست كه اين زنان ايثارگر كار خلافي انجام داده اند.هدف از بيان اين نكته اين است كه ميزان فشاري كه مي توانست از طرف عامه متوجه چنين زناني باشد را درك كنيم.درد اسارت و شكنجه ها را نيز بر آن اضافه كنيم.
دوم اينكه اين زنان تنها براي پيشبرد اهداف انقلاب دست به چنين عمليات هاي مسلحانه مي زدند نه براي حذب يا انجمن خاصي.از سران مشروطه نيز توقع پست ومقامي نداشتند.دليل اين مدعا اين است كه هيچ سند و مدركي مبني بر درخواست پست و مقام يا چيز ديگري از طرف اين زنان وجود ندارد.
حضور زنان ايثارگر و شهادت طلبي آنان در پيشبرد آرمانهاي اسلام و مسلمين بسيار چشمگير بوده است، به طوري كه حتي درحراست و حفاظت از جان علما نيز، نقش محافظ آن بزرگواران را در جريان سخنراني ها ايفا مي كنند و حتي زناني چون همسر حيدرخان تبريزي با چماق هايي كه زير چادر پنهان مي ساختند ، وظيفه برقراري نظم را در سخنراني ها بر عهده داشتند (17)
علاوه بر زنان مبارز تبريز، زناني از گيلان و كردستان در جريان مبارزات مشروطه حضور داشته اند.سن و سال و ناتواني جسمي نيز مانع انجام فعاليت هاي ايثار گرانه آنها نبود.به طوري كه درجريان مبارزات پيرزن شصت و هفتاد ساله و دختر سيزده و چهارده ساله هم به چشم مي خورد. (18)همچنين زنان كشاورز روستاهاي آذربايجان هم در حالي كه نوزادان خود را بر پشت بسته بودند ، اسلحه برداشتند و دوش به دوش مردان جنگيدند. (19)
شجاعت و جسارت اين زنان شهادت طلب و ايثارگر چنان بود كه زماني كه مجلس توسط محمد علي شاه قاجار به توپ بسته مي شود و مردان جرأت نمي كنند اجساد مبارزان را بردارند و به خاك بسپارند ، اين مهم را زنان انجام مي دهند . (20)
حضور زنان ايثارگر در جريان مبارزات مشروطه چنان بود كه حتي پاولويچ با تعجب بيان مي دارد كه يكي ازسنگرهاي تبريزرا زنان چادر به سراداره مي كردند . (21) شهادت طلبي و از جان گذشتگي زنان مسلمان ايران ، چنان عين الدوله را ترسانده بود ، كه براي كنترل اوضاع دستورداد ، از بيرون آمدن زنان جلوگيري كنند، از اين رو هركس از ايشان را مي ديدند دستگير مي كردند.به همين دليل و همان گونه كه حاج سياح نوشته است» : در زندان هاي دولتي از زنان مبارز كم نبود « با اين وصف اقدام عين الدوله فايده زيادي نبخشيد ، زيرا هنگامي كه علما و مردم در شاه عبدالعظيم بست نشستند، زنان بسياري كفن پوشيده، ضمن سينه زني و نوحه سرايي به بازار آمدند و علي رغم مخالفت و تلاش دولتي ها بازار را تعطيل كردند . (22)
زنان ، علاوه بر ايثار جان درطول اين دوره با ايثار مال و فعاليت هاي غير قهرآميز ديگر در راه مبارزه با ظلم و استكبار قدم هاي استواري برداشتند ، نمونه آن فروخت ن جواهرات خود و خريدن سهام در جريان تأسيس بانك ملي از دولت بود.اين اقدام به اين دليل انجام شد كه محتاج وام از اجنبي ها نباشند(23) نكته جالب ديگر دررفتار اين زنان آن بود كه علي رغم آنكه در آن موقع،هيچ خانواده اي نبود كه عزيزي را ازدست نداده باشد ودرغم آن داغدار نباشد، ولي هيچ زني براي مرگ پدر، شوهر، برادر، و فرزند خود نمي گريست تا دشمن از غم و ناله هاي آنان خرسند نشود (24)البته نقش زنان دشتستاني در اين اندازه پايان نيافت ، بلكه شجاعت آنان در جنگ با انگليسي ها و صبرشان در مصيبت از دست دادن خويشان و نزديكان ، موجي ازعشق به وطن و دين را در مردان آن ديار پديد آورد. به طوري كه مردان دلاور بوشهري با شبيخون هاي گاه و بي گاه ، هرگز نگذاشتند كه دشمن در خطه جنوب احساس امنيت كند (25)
زنان ايراني در اين برهه از تاريخ كشورمان ثابت كردند كه داشتن شعور سياسي منحصر به تحصيل كرده ها نيست.آنان در سايه تعاليم ناب اسلام آگاهتر از به اصطلاح روشنفكران فرنگ رفته مصالح منافع كشور را درك مي كردند.در راستاي حفظ منافع كشور حتي از ايثار جان دريغ نداشتند.
ايثارگري زنان و نقش آن در پيروزي انقلاب اسلامي
بر هيچ كس پوشيده نيست كه زنان ايثارگر و شهادت طلب ايران ، نقش بسيار مهمي در پيروزي انقلاب اسلامي داشتند. حقيقتاً در مواردي نقش سنگين تر و مؤثرتري نسبت به مردان در جريان مبارزه ايفا كردند،.اهميت بيشتر اين موضوع زماني آشكار مي شود كه مي بينيم، زنان نه تنها در برخي موارد در صحنه مبارزه حضور جدي و فعال داشته ودر خط مقدم بودند،بلكه مشوق اصلي مردان وهمسران خويش براي شركت در مبارزه به حساب مي آمدند مصداق ديگر ايثار آنان تربيت فرزندان صالح براي ادامه راه و آينده نهضت اسلامي بود.اين نقش از اهميت ويژه اي برخوردار است ،شواهد نشان مي دهد كه زنان مسلمان در شهرهاي مختلف ، جلسات سياسي داير مي كردند،همچنين در تظاهرات خياباني به همراه فرزندان خردسال خود شركت مي كردند (26)
روشن است كه هيچ كس آنها را مجبور به انجام چنين كارهايي نكرده است .در هيچ قانوني نوشته نشده است كه زنان ايراني مجبورند حتي اگر كودك خرد سال دارند در تظاهرات عليه رژيم پهلوي شركت كنندوبه مبارزات مسلحانه بپردازند. تنها مسبب اين ايثار گري ها،عشق به اسلام وطن و حراست و حفاظت از آن است . امام خميني (ره) حضورزنان شهادت طلب و ايثارگررا در تظاهرات و ايستادگي هاي آنها در مقابل توپ و مسلسل را برخاسته از ايمان دانسته و صريحاً اعلام كردند كه خانم ها از شهادت نمي هراسند (27) به تعبير امام خميني (ره) جرأت و شجاعت زنان ايران مانند يك معجزه بود (28) حضور گسترده زنان در واقعه 17 شهريور كه 650 تن از آنان در ميدان شهدا به شهادت رسيدند ، ميزان شهادت طلبي و ايثار زنان اين مرز وبوم را نشان مي دهد (29)
دستگيري زنان مبارز و شكنجه كردن آنها از سوي ساواك، نشانگر الگو پذيري زنان ايران از حضرت زينب (س) است ، مدارك واسناد نشان مي دهد كه ساواك در شكنجه كردن مبارزين هيچ تفاوتي ميان زن و مرد قايل نبود. عده اي از مبارزين تا آخرين لحظه زير شكنجه مقاومت كرده و حتي از گفتن نام حقيقي خويش خودداري مي كردند (30) بسياري از بانوان دستگير شده، زير شكنجه ساواك به ، شهادت مي رسيدند. مهم ترين و برجسته ترين اصل كه روند پيروزي انقلاب را تسريع مي كرد، نقش شهادت طلبي زنان ايران و ترويج فرهنگ آن در ميان جامعه بود . امام خميني (ره) شهادت طلبي را تحول عظيم به شمار آورده و تأكيد نمودند كه شهادت طلبي بالاتر از اصل مبارزه است.(31)زنان ايران نبرد عليه رژيم طاغوت را به "جهاد مقدس" تعبير كرده و آن را جزئي از وظايف ديني خود به شمار مي آورند .
زنان با ذكر اين نكته كه شهادت اجر اخروي دارد، يكديگر را به اين امر تشويق مي كردند (32)اين مطلب كه شهادت اجر اخروي دارد نشان از كمال معنويت زنان ايراني در اين برهه از تاريخ كشورمان است آنان اين مطلب را نيز تبليغ مي كردند و با هركس كه برخورد داشتند او را به اين مهم دعوت مي كردند اين مطلب مي رساند كه زنان ايراني با آگاهي از اينكه امكان دارد در مبارزه با رژيم طاغوت به شهادت برسند بدون ترس و واهمه به تبليغ مي پرداختند.
تبليغ فرهنگ شهادت توسط زنان ايران و افتخار آنان به شهادت مردان خويش ، منحصر به شعار نبود.دليل اين مدعا آن است كه بسياري از آنان در زندان هاي ساواك به شهادت رسيدند.(33). داشتن آرزوي شهادت از سوي زنان ايران و افتخار به شهادت مردان خويش ، موجب حضور فعال مردان وتقويت روحيه آن ها گرديد، امام خميني (ره) در پيامي اساس پيروزي ملت را شهادت دانسته و تأكيد فرمود : مسلمانان صدراسلام با داشتن روحيه شهادت طلبي پيشرفت نمودند (34) در پايان بررسي حضور زنان شهادت طلب در روند پيروزي انقلاب اسلامي سخني تمام كننده از حضرت امام خميني (ره) را بيان مي كنيم ، امام خميني درباره ايثارگري هاي زنان در اين برهه مي فرمايند » :بانوان ايراني جانشان را ،جوانانشان را، وقتشان را ، وقف اسلام كردند و اسلام را به اينجا رساندند.«(35)
آنچه انقلاب اسلامي را از ساير انقلاب ها متمايز مي سازد روح شهادت طلبي حاكم و علي الخصوص ايثار زنان ايراني است.مساله شهادت هنوز هم براي غربي ها حل نشده است.دليل اين امر مي تواند تفكر ماترياليستي حاكم بر جوامع غربي باشد چرا كه در اين تفكر تنها ماده و ثروت اصالت دارد و همه كارهاي انسان به اين دنيا ختم مي شود.
جنگ تحميلي و شهادت طلبي و ايثار زنان ايران اسلامي
در 31 شهريور سال 1359 در حالي كه جمهوري اسلامي ايران پس از گذشت يك سال و اندي مبارزه عليه ظلم و استبداد در حال تثبيت پايه هاي خود و استقرار آرامش بود، درگير جنگ تحميلي و نابرابر با همسايه غربي خود عراق شد اين كشور متجاوز ، از زمين و آسمان كشور عزيزمان را مورد حمله قرار داد.طبيعي بود كه مردان و زنان شجاع و باغيرت اين مرز و بوم كه در همه برهه ها ثابت كرده بودند با جان و دل خود به ميهن خويش عشق مي ورزند، به دفاع از كيان اسلام دربرابر تمامي كفر بپردازند. متأسفانه درباب حضور زنان در اين جبهه كمتر پژوهشي جدي صو رت گرفته است، ليكن در اين بخش سعي شده گوشه اي از اين مهم را بيان داريم.
كيفيت حضورزنان وايثارگري هاي آنان دراين برهه به دو شكل،مستقيم و غيرمستقيم، خلاصه مي گردد در شكل مستقيم، گرچه زنان ازحضوردرصحنه و خط مقدم معاف بودند، ولي با شروع جنگ و حملات موشكي،شهرها حالت تدافعي به خود گرفته و حضور زنان پررنگ تر شد(36 )
حضور مستقيم زنان:
درباره حضور مستقيم زنان نمونه هاي فراواني وجود دارد كه اين زنان علاوه بر فعاليت هاي مانند نگهباني از انبار مهمات، امداد رساني به رزمنده ها، حضور مسلحانه نيز داشته اند، از جمله اين زنان ايثارگر و شهادت طلب، نوشين نجار بوده است كه درباره اين حضور و فعاليت زنان مي گويد"كوكتل مولوتوف درست مي كرديم،گوني ها را پر از شن مي كرديم و در نقاط حساس خرمشهر مي چيديم، شب ها روي پشت بام مسجد جامع با اسلحه يك به يك نگهباني مي داديم و هر يك ساعت بار پستمان را عوض مي كرديم (37) درهمان جريانات خرمشهر بود كه زنان ايثارگر و شهادت طلب اين مرز و بوم ثابت كردند كه زماني كه اسلام در خطر باشد ،مردانه مي جنگند و كسي به گرد پايشان نمي رسد، شهناز حاجي شاهي نمونه اي از اين زنان شهادت طلب شجاع است كه در خرمشهر مردانه مي جنگيد و وقتي رزمنده ها براي استراحت به عقب بر مي گشتند به سرعت مشغول آماده كردن غذا مي شد (38) حضور اين زنان شهادت طلب محدود به خرمشهرنبود ، بلكه در جبهه هاي غرب و مناطق مرزي نيز اين زنان حضور فعال داشتند، خانم نواب صفوي، نوه نواب صفوي از جمله اين زنان بود كه براي ديده باني به طرف بهمن شير مي رفت و با اطلاعات مفيدي از دشمن بر مي گشت ، گويند يك روز در حالي بر مي گشت كه پيكر شهيدي را حمل مي كرد وگويي از عمليات چريكي بر مي گشت (39)
حضور غير مستقيم زنان
از جمله خدمات اين مرحله زنان مي توان به ايثار فرزندان خود در راه حيثيت و اصلاح جامعه اشاره كرد. هنوز يادمان نرفته است چه بسيار مادران سلحشورري بودند كه با تربيت اولاد صالح و معرفي آنان به مراكز بسيج جهت اعزام به جبهه قوت قلب مسئولين جنگ را سبب مي شدند ، امام قدس سره اين صحنه را اين گونه بيان مي فرمايند...» خدا مي داند در طول تاريخ مثل اين مادرها ما نداشتيم، الا كم كه فرزندانش كشته بشوند و بعد بيايد و بگويد كه نه من افتخار مي كنم. و.. عكس العمل اين مادرهاي جوان مرده ، را زنده نگه داشته وگرم نگه داشته، براي اين كه اينها هستند كه به ما شجاعت مي دهند« (40)
جلوه ديگر ايثار اين زنان، ايثار همسران محبوب خود بوده است كه بهترين واصلي ترين تعلق خويش كه همسر باشد را با تمام مشكلات و دلبستگي ها تشويق و ترغيب به حضور در ميادين جنگ مي نمودند تا آنجا كه امام قدس سره زبان به مدح آنان گشوده و مي فرمايند »كجا ما از زنان ، آن قدرت و عظمت را ديده بوديم كه امروز داريم از مادران شهيد مي بينيم؟ كجا ما از زنان جوان آن فداكاري را ديده بوديم كه در دوران جنگ ديديم ، آنان همسران محبوبشان را به ميدان هاي جنگ مي فرستادند و عفت و امانت آنها را حفظ مي كردند تا آنها با خاطر آسوده در ميدان ها باشند « (41) باز در حسن ختام اين بخش به سخني گهر بار و تمام كننده ازحضرت امام (ره) درباره حضور و جايگاه زنان ايثارگر در اين برهه مي پردازيم، امام درباره اين حضور مي فرمايند »زنان حق بيشترازمردان دارند، زنان مردان شجاع را دردامان خود بزرگ مي كنند، اگر زنان شجاع و انسان ساز از ملت ها گرفته شوند ملت ها به شكست و انحطاط كشيده مي شوند« (42)
نتيجه گيري
در مورد حضور زنان ايثارگر و شهادت طلبي آنان و نقشي كه در فعاليت هاي مختلف سياسي و اجتماعي ايفا كرده اند بايد گفت، زن در اين عرصه موجودي در حاشيه نبود، بلكه در بطن حوادث قرار داشت. از همان آغاز بعثت پيامبر، زنان شهادت طلب دوشادوش مردان در صحنه هاي مختلف اجتماعي و سياسي و ... حضور داشته و نقش مؤثر و مثبتي ايفا نمودند. زنان مسلمان در صدر اسلام با تحمل شكنجه ها و تبعيدها و تحقيرها و حتي حضور در جبهه هاي نبرد با دفاع از جان پيامبرشان و مبارزه بري حفظ آئينشان، نشان دادند كه از مردان كمتر نيستند. زنان ايران اسلامي نيزبا بهره گيري از تربيت اسلامي والگو قرار دادن آن شيرزنان، در عرصه هاي مختلف همواره حضور داشتند و با فعاليت هاي مختلف از جمله تظاهرات ، ايثار و بذل جگرگوشه ها و همسرانشان در راه وطن، مبارزه مسلحانه و استقبال از شهادت ، تحمل رنج اسارت و شكنجه ها و ... چه در دوره مشروطه و چه در روند پيروزي انقلاب اسلامي و چه در جنگ تحميلي نشان دادند كه مصداق كامل ايثار و شهادت طلبي بوده و هستند.
<
پي نوشت ها :
1-دهخدا،لغت نامه ، ذيل واژه اثر
1-مصطفوي،التحقيق في الكلمات القرآن الكريم،ج 1،ص 17
3-همان،ص 17
4-سياح،ترجمه المنجد،ج 1،ص 10 ؛انيس و ديگران ،معجم الوسيط،ج 1،ص، 6
5-اسمائيل پور ،ايثار و عرفان،ص 28
6-جزايري ، دروس اخلاقي ، ص 83 ؛اسمائيل پور، ايثار و عرفان ، ص 56
7-همان ، ص 249
8-ابن هشام ، السيره النبويه ، ج 3، ص 239 ابن سعد ، طبقات الكبري ج 8 ص 34
9-مقريزي، إمتاع الاسماع ،ج2، ص14
10-واقدي ، المغازي ، ج 1 ، ص 249 ، ج 2 ، ص 904
11-محلاتي ، رياحين الشريعه ، ج 3 ، ص 300 ؛ علامه اميني ، رياض الانس ،ج 1 ، ص 11 ؛ طبري، تاريخ الامم والملوك ، ج 5 ، ص 429 ؛ ابن اثير، الكامل في التاريخ ، ج 4 ص 65
12-مامقاني ، تنقيح المقال ، ج 3 ، ص 70 ؛دانش،سيماي فداكاران،صص 99 و 45
13-سانا ساريان ، جنبش حقوق زنان درايران،ص38
14-آفاري،انجمن هاي نيمه سري زنان در نهضت مشروطه، ص 25
15-همان ،ص 39-41 كاساكوفسكي،خاطرات ، ص 240
16-سپهر،ايران در جنگ بزرگ ، ص 308 ،عافيت ، سردار ملي ستارخان، ص76
17-ناهيد ،زنان ايران در جنبش مشروطه ، ص 55
18-امير جعفري ، قيام آذربايجان و ستارخان ، ص 467
19-كرماني ، تاريخ بيداري ايرانيان ، ص 457
20-دولت آبادي ، تاريخ معاصر يا حيات يحيي ، ج 1 ، ص 22
21-پاولويچ، سه مقاله درباره مشروطه ، ص55
22-معاصر ، تاريخ استقرار مشروطيت در ايران ، ص 81
23-سانا ساريان ، همان ، ص41-39
24-فرا شبندي ، گوشه اي از تاريخ انقلاب مسلحانه ، ص 173
25-ركن زاده آدميت ، فارس وجنگ بين الملل ، ج 2 ، ص459
26-امام خميني (ره) ، صحيفه نور ، ج 3، ص102
27-همان ، ج 6 ، ص 120
28-همان ،ج 6 ،ص 120
29-اجتهادي ، دائره المعارف زن ايراني ، ج 1 ، ص 183
30-اسرار زندان اوين ، ص 85،125
31-ايثار و شهادت در مكتب امام خميني ، ص 96،97
32-انقلاب اسلامي به روايت اسناد ساواك ،كتاب چهارم ، ص 301
33-اسرار زندان اوين ، ص 1258
34-امام خميني،صحيفه نور،ج 14 ،ص 10
35-همان ،ص 75
36-خرمشهر در جنگ طولاني ،ص 350
37-معصومي ، زنان جنگ ، ج 1،ص( 50
38-همان ،ص 56
39-حسيني ، مثنوي كربلا در كربلا ، ص 81
40-امام خميني، صحيفه نور ،ج 2 ،271
41-سخنراني امام خميني(ره) در تاريخ26/9/61
42-امام خميني،صحيفه نور ، ج 5 ، ص 153
منابع:
- ابن اثير، علي بن ابي كرم ، الكامل في التاريخ ، بيروت ، دارالفكر ، 1398 ق.
- ابن سعد ، محمد ، طبقات الكبري، تحقيق محمد عبدالقادر عطا ، بيروت ، دارالكتب العلميه،]بي تا[
- ابن هشام ، محمدبن عبدالملك ، السيره النبويه ، تحقيق مصطفي السقا و ديگران ، قم ، انتشارات ايران ، 1363 ش.
- اجتهادي، مصطفي، دايره المعارف زن ايراني، تهران، مركز امور مشاركت زنان ، 1382 ش.
- اسرار زندان اوين ، ترجمه و تأليف اسكندر دلم ، تهران ، انتشارات بهروز ، 1375 ش
- اسمائيل پور، محمدمهدي ، ايثاروعرفان ، نويد شيراز، چاپ اول ، 1385 ش.
- آفاري،ژانت،انجمن هاي نيمه سري زنان در نهضت مشروطه،ترجمه دكتر جواد يوسفيان،تهران نشر نو، 1996 م.
- امير جعفري ، اسمائيل ، قيام آذربايجان و ستارخان، تهران ، كتابفروشي تهران ، 1356 ش.
- امين، سيد محسن ، اعيان الشيعه، بيروت، دارالتعارف للمطبوعات ، 1403 ق.
- انقلاب اسلامي به روايت اسناد ساواك و دفتر چهارم ، مركز بررسي اسناد تاريخي ، 1368 ش.
- انيس،ابراهيم و ديگران،معجم الوسيط،تهران،دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1372 ش.
- ايثار و شهادت در مكتب امام خميني (ره) (آثار موضوعي ، دفتر يازدهم ) ، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره) ، 1386 ش.
- پاولويچ ، ميخائيل ، سه مقاله درباره مشروطه ، ترجمه م .هوشيار ، تهران ، حبيبي ، 1357 ش.
- جزايري ، سيدمحمدعلي ، دروس اخلاق اسلامي ، قم ، مركز مديريت حوزه علميه قم ، ] بي تا. [
- حسيني ، مهري ، مثنوي كربلا در كربلا ، تهران ، نشر پرديسان ،1381 ش.
- خرمشهر در جنگ طولاني ، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ ، 1376 ش.
- خميني ، سيدروح الله ، صحيفه نور ، تهران ، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي 1368 ش. ،
- دانش،سيد محمد كاظم،سيماي فداكاران،تهران،انتشارات جهان آرا،1378 ش.
- دهخدا ، علي اكبر ، لغت نامه ، تهران ، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران ، 1372 ش.
- دولت آبادي ، يحيي، تاريخ معاصر يا حيات يحيي، تهران ،عطار، 1361 ش.
- ركن زاده آدميت ، محمدحسين، فارس و جنگ بين الملل ، تهران، اقبال ، 1357 ش.
- سانا ساريان ، اليز ، جنبش حقوق زنان (طغيان ، افول و سركوب از 1280 تا انقلاب 1357 ) ، ترجمه نوشين احمدي خراساني ، تهران ، نشر اختران ، 1384 ش.
- سپهر ، عبدالحسين ، ايران در جنگ بزرگ ، تهران ، بانك ملي ، 1336 ش.
- سياح،احمد،فرهنگ بزرگ جامع نوين(ترجمه ي المنجد)،تهران،انتشارات اسلام، 1373 ش.
- طبري ، محمدبن جرير، تاريخ الامم والملوك ، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم ، بيروت دارالتراث،] بي تا. [
- عافيت ، محمدرضا ، سردار ملي ، ستارخان ، تبريز ، انديشه ، 1352 ش.
- علامه اميني ، رياض الانس ، قم ، انتشارات انصاري ، 1379 ش.
- فراشبندي،علي مراد ، گوشه اي ازتاريخ انقلاب مسلحانه، تهران، رسا ، 1362 ش.
- كاساكوفسكي، كلنل ، خاطرات كاساكوفسكي ، ترجمه عباس قلي جلي ، تهران ، سيمرغ ، 1353 ش.
- كرماني ، ناظم الاسلام ، تاريخ بيداري ايرانيان ، تهران ، نوين ، 1362 ش.
- مامقاني ، عبدالله ، تنقيح المقال ، قم ، نشر آل بيت (ع) ، 1385 ش.
- محلاتي ، ذبيح الله ، رياحين الشريعه ، تهران ، دارالكتب الاسلاميه ، 1385 ش.
- مصطفوي،حسن،التحقيق في كلمات القرآن الكريم،بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1360 ش.
- معاصر، حسن ، تاريخ استقرار مشروطيت درايران، تهران، ابن سينا ، 1353 ش.
- معصومي، امير، زنان جنگ، تهران، سازمان سياسي وعقيدتي ارتش، 1381 ش.
- مقريزي،احمدبن علي ، إمتاع الاسماع ، تحقيق وتعليق محمدعبدالحميدالنميسي ، بيروت ، دارالكتب العلميه ،] بي تا. [
- ناهيد،عبدالحسين، زنان ايران در جنبش مشروطه، تبريز، احياء ، 1360 ش.
- واقدي، محمدبن عمر، المغازي، تحقيق، مارسدن جونز، قم، نشردانش اسلامي ، 1405 ق.
منبع:مجموعه مقالات همايش ملي فرهنگ ايثار و شهادت/ دانشگاه زنجان به نقل از پایگاه اطلاع رسانی راسخون