حقیقت این است که ما سرمایه های مهمی در اختیار داریم که گاهی از آنها بهره برداری کافی نمیکنیم، بزرگداشت شهادت امام صادق علیه السلام از جمله سرمایه های مهمی است که اگر از آنها بهره بردای کافی شود تأثیرات زیادی در میان جامعه خواهد داشت.[1]
لذا ما می توانیم با استفاده از نام مقدس آن حضرت هزاران هزار نفر و گاهی صدها هزار نفر را جمع کنیم و پیام آن را به مردم برسانیم، این سرمایۀ بسیار خوبی است که باید به نحو احسن از آن استفاده کرد.[2]
البته منظور از تجمیع ياران آن حضرت بر گرد فرد يا افرادى در آينده، تنها اجتماعى سياسى و نظامى نيست؛ بلكه اجتماع فكرى و فرهنگى را نيز شامل مى شود ،و باید دانست اين معنا در زمان امام باقر و امام صادق و امام على بن موسى الرضا عليهم السلام تحقق يافت.[3] زیرا امام جعفر صادق عليه السلام كه آراى فقهى فراوانى از او نقل شده، نقش مهمى در توسعه فرهنگى اسلام مخصوصاً فرهنگ اهل بيت دارد، تا آنجا كه مذهب اماميه، به «مذهب جعفرى» معروف شده است.[4]
تبیین اسلام ناب؛ رویکرد امام صادق علیه السلام در مواجهه با مکاتب انحرافی
تاريخ زندگى امامان معصوم علیهم السلام مخصوصاً عصر امام صادق علیه السلام گواه بر آن است كه چگونه اين بزرگوار در مقابل مكتب هاى التقاطى كه بر اثر گسترش اسلام و ورود افكار انحرافى به حوزه مسلمين و نيز خرافات و اوهام و تفسيرهاى غلط و نادرست و تحريف غاليان و قاصران، مانند كوه ايستادند و اسلام خالص و ناب را حفظ كردند.[5]
تاريخ مىگويد آن حضرت در برابر هيچ سؤالى از مسائل دين كه از ایشان مى شد، ناتوان نمى ماند و به بهترين وجه پاسخ مى گفتند.[6]
لذا امام صادق علیه السلام خدمت عظیمی به اسلام و برای نجات اسلام کرد، در زمان آن حضرت، ارباب حکومت به جان هم افتاده بودند؛ بنی امیه و بنی العباس هدفشان این بود که مسلط بر تخت حکومت اسلام بشوند ولی از این نکته غافل بودند که دو خطر بزرگ اسلام را از درون تهدید می کند.[7] ازاین رو اینها مشغول بازی های سیاسی و حکومتی خودشان بودند اما دو خطر از درون اسلام را تهدید می کرد.[8]
خطر اول این بود که اسلام گسترش پیدا کرده بود و افکار و آداب و تمدنهای گوناگون در اسلام نفوذ کرده بود، از فلسفه یونان و روم گرفته تا اعتقاد اقوام دیگر و در زمینه های دیگر همه اینها وارد شده بود.[9]
هم چنین برخی مکاتب و فرق انحرافی كه بعضاً افكار و عقايد سابق خود را با دستورات اسلامى مى آميختند همچون برخى مدعيان سير و سلوك، نظير صوفيه، که نه تنها با معارف دينى سازگارى نداشت، و سالك را به مقصد نمى رساند، بلكه از خدا دور مى كرد.[10]
باید دانست برخى از هندوها و يونانيان پس از پذيرش اسلام افكار صوفىگرى خود را با دستورات اسلامى آميخته، و فرقه منحرف صوفيه را تشكيل داده، و راه و روشهاى خاصى جهت تهذيب نفس ارائه دادند، كه با مخالفت بزرگان و رهبران دين نوپاى اسلام، از جمله امام صادق عليه السلام مواجه شد. امام ششم عليه السلام در روايات متعدد افكار آنان را تخطئه و مردود اعلان كرد.[11]،[12] آنچنان که مناظرات امام صادق عليه السلام با فرقه هاى صوفيه و زاهدنما مشهور و معروف است.[13]،[14]
هم چنین در عصر امام صادق علیه السلام به قدری آزادی پیدا شده بود و وضع جامعه به جایی رسیده بود که ابن ابى العوجاء مادی و غیر معتقد به خدا در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تبلیغات مادی گری می کرد.[15]
در مقدمه حديث معروف توحيد« مفضل بن عمر»چنين مىخوانيم: او مىگويد من در كنار قبر پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بودم و در عظمت مقام پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم انديشه مى كردم، ناگهان ديدم« ابن ابى العوجاء» (مرد مادى معروف) وارد شد و در گوشهاى نشست به طورى كه سخنش را مىشنيدم، هنگامى كه دوستانش اطراف او جمع شدند شروع به سخنان كفر آميزى كرد كه نتيجه آن انكار نبوت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و از آن بالاتر انكار خداوند تبارك و تعالى بود، بسيار شيطنت آميز و حساب شده بيان كرد.[16]
من از شنيدن سخنان او سخت خشمگين و ناراحت شدم، برخاستم و فرياد زدم اى دشمن خدا! راه الحاد پيش گرفتى؟ و خداوندى كه تو را در بهترين صورت آفريد انكار كردى؟ ... ابن ابى العوجاء رو به من كرد و گفت: تو كيستى اگر از دانشمندان علم كلامى دليل بياور تا از تو پيروى كنيم، و اگر نيستى سخن مگو، و اگر از پيروان جعفر بن محمد صادق هستى او اين چنين با ما سخن نمىگويد، و مانندبرخورد تو برخورد نمىكند.[17]
ابن ابى العوجاء ادامه داد؛ او از اين بالاتر از ما شنيده است هرگز به ما فحش و ناسزا نگفته، و در پاسخ ما راه خشونت و تعدى نپيموده، او مرد برد بار عاقل هوشيار و متينى است، كه هرگز سبكسرى دامن گيرش نمى شود، او به خوبى به سخنان ما گوش فرا مى دهد، حرفهاى ما را مى شنود، و از دلائل ما آگاه مى شود، هنگامى كه تمام حرف خود را زديم و گمان كرديم كه ما بر او پيروز شديم با متانت شروع به سخن مى كند، با جمله هاى كوتاه و سخنانى فشرده تمام دلائل ما را پاسخ مى گويد، و بهانه هاى ما را قطع مى كند، آن چنان كه قدرت بر پاسخ گفتن نداريم، تو اگر از ياران او هستى اينچنين با ما سخن بگو"[18]،[19]
لذا مفضل بن عمر خدمت امام صادق علیه السلام می آید و امام علیه السلام نیز توحید مفضل را به همین مناسبت بیان می کند.[20]
از این رو مشاهده می شود تبلیغات الحادی در مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم صورت می گیرد که خطر بسیار بزرگی است چون افکار مختلف ورود پیدا کرده بود.[21]
اینچنین است که مسلمانان خود را در مقابل مسیحیان، زرتشتی ها، بودایی ها و دیگر گروه های مختلف می دیدند و اگر کسی قیام نمی کرد و اصالت اسلام را در مقابل دیگر مکاتب اثبات نمی کرد، چه بسا ورود افکار مختلف سبب می شد عده زیادی از مسلمین از اسلام فاصله بگیرند.[22]
بدین ترتیب طوفانهاى عجيبى که بعد از رحلت پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم رخ داد و اگر اين لنگرهاى عظيم الهى نبودند شدت طوفان، كشتى اسلام راستين را غرق مى نمود. [23] درپاره اى از موارد با علوم و دانشهاى خود ، با افشاگريها و تبيين حقايق اسلام هم چون قیام فرهنگی امام صادق علیه السلام و در پاره اى از موارد با خون پاك خود- آن گونه كه امام حسين سالار شهيدان و يارانش در كربلا انجام دادند از حوزه اسلام دفاع كردند.[24]
قیام فرهنگی امام صادق علیه السلام در مقابله با جنگ نرم
خطر دوم که در عصر امام صادق علیه السلام ساحت اسلام را به شدت تهدید می کرد این بود که دشمنان دیدند در زمینه های نظامی نمی توانند اقدام کنند زیرا حکومت اسلامی قوی شده بود، لذا در صدد برآمدند تا به وسیله برنامه های زیان بار فرهنگی، از درون، اسلام را متلاشی کنند، در این میان منافقین و مخالفین همه دست به دست هم دادند و ایجاد شبهات و القاء انحرافات فکری علیه اسلام ناب به طور گسترده و وسیع شروع شد.[25]
بدین ترتیب در عصر آن حضرت و در حالی که سردمداران حکومت به جان هم افتادند و نمی توانستند در مقابل موج جنگ نرم دشمنان بایستند،امام صادق علیه السلام در چنین شرایطی باید قیام کند، قیام فرهنگی گسترده که هم در مقابل نفوذ فرهنگ های بیگانه بایستد هم در مقابل سم پاشی های مخالفین و منافقین، واقعاً قیام آن حضرت، قیام عجیبی بود .[26]
در تبیین هر چه بهتر آثار و برکات قیام فرهنگی آن حضرت باید در تعبیر یکی از اصحاب آن حضرت تأمل نمود که گفت ؛در مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم، 900 نفر نشسته بودند و همه آنها علم را از حضرت امام صادق علیه السلام آموختند و احادیث آن حضرت را بیان می کردند و مدام میگفتند قال الصادق علیه السلام... .[27]
اینگونه است که هر کتابی را که نگاه می کنیم در آن قال الصادق علیه السلام و قال الباقر علیه السلام را مشاهده می کنیم حتی احادیث امام صادق علیه السلام در همه زمینه ها قابل دریافت است،[28] اينكه مذهب شيعه را مذهب جعفرى مىگويند به خاطر همين است كه بيشترين روايات از امام ششم جعفربن محمد الصادق عليه السلام نقل شده است و در كتب ما معروف است كه آن حضرت چهار هزار شاگرد در حديث و معارف و فقه تربيت كرد.[29]
گفتنی است امام صادق عليه السلام براى نشر علوم اسلامى در زمانهائى كه شيعيان و شاگردان مكتب اهل بيت عليهم السلام سخت در فشار قرار خواهند گرفت برنامه ريزى فرمود، و به يكى از دوستانش تأكيد كرد امروز كه توانائى دارى، اين احاديث را بنويس و در ميان ياران خود پخش كن، چرا كه زمانى فرا مى رسد كه مردم دسترسى جز به كتابهايشان ندارند و جباران زمان رابطه ميان امامان عليهم السلام و پيروان مكتبشان را قطع مى كنند.[30]،[31]
لذا آن حضرت در هر علمى از علوم دينى شاگردانى خاص، تربيت نمود،[32] عده ای از اصحابشان را مجهزکردند به مسائل اعتقادی ، امثال هشام بن حکم، عده ای را نیز در مسائل فقهی و علم احکام سرآمد زمان خود قرار دادند و فقهایی بزرگ همچون زراره و محمد بن مسلم و ابان بن تغلب را پرورش داد [33]. عده ای را نیز در بحث های تفسیری پرورش داد و حتی در علوم روز هم که گفته شد برخی ها شاگردآن حضرت در این مسائل بوده اند.[34] داستان جابربن حیان که بعضی ها به آن پدر علم شیمی نام نهادندو نیز رابطه اش با امام صادق علیه السلام به نوبۀ خود داستان معروفی است یعنی آن حضرت در تمام زمینه ها شاگرد پروش دادند .[35]
بنابراین علوم و دانشها و معارفى كه از آن حضرت نقل شده با علوم و دانش هاى ديگران قابل مقايسه نيست، به راستی آيا مجموعه اى از احكام وسيع و گسترده اى كه از امام صادق عليه السلام در باره جزييات دين نقل شده شبيه و مانندى در اين امّت دارد.[36]
قیام فرهنگی در مقابله با جنگ نرم؛ مولفه کلیدی در صیانت از انقلاب اسلامی
بی تردید باید گفت شرایط زمان ما شبیه شرایط دوران امام صادق علیه السلام است، زیرا نظام اسلامی نیز در مقابل خود دو خطر قرار را پیش رو دارد.[37]
1. خطر نخست رسانه های مختلف و فرهنگ های بیگانه و فرهنگ غربی است که به وسیله غرب زدگان در جامعه نفوذ می کنند، متأسفانه برخی از افراد که برای تحصیلات به خارج می روند و از رسانه نیز برخوردارند برخی افکار منحط جوامع غربی را به جامعه منتقل می کنند و از این طریق در راستای نفوذ فرهنگ غرب در حکومت اسلامی اقدام می کنند.[38]
2. از سوی دیگر مخالفین و معاندین نیز می بینند نمی توانند حکومت اسلامی را متزلزل کنند زیرا نظام اسلامی در مواجهه با همۀ هجمه های سیاسی و اقتصادی قدرت های غربی قرص و محکم ایستادگی کرده است. [39]
لذا بدخواهان کشور می گویند باید از طریق تهاجم فرهنگی و شبهه افکنی و دعوت نسل جوان به فساد اخلاقی برای آسیب پذیری هر چه بیشتر نظام اسلامی استفاده نمود، بنابراین شرایط فعلی نظام اسلامی عیناً همان شرایط دوران امام صادق علیه السلام است زیرا خطر از دو جهت متوجه اسلام است.[40]
1. خطر نفوذ فرهنگ غرب.[41]
2.معاندین و مخالفینی که زورشان به حکومت نمی رسد لیکن از طریق شبهه افکنی در صدد هستند نسل جون را از نظام اسلامی دور کنند .[42]
بدین ترتیب شرایط امروز نیز مانند آن زمان است و رسانههای دنیا تبلیغات گستردهای را داشتهاند و وقتی نتوانستند کاری بکنند در جوانان ما نفوذ پیدا کرده و آنها را گمراه میکنند حال آنکه راه حل برون رفت از این چالش الگوگیری از اقدامات امام صادق علیه السلام است، باید مکتب امام صادق علیه السلام ادامه یابد و علما و روحانیون در علوم مختلف آشنا باشند و در مقابل عقاید پوچ دشمنان بایستند و نگذارند از شبکههای فاسد ماهوارهها زهرشان تزریق گردد.[43] یعنی قیام علمی و فرهنگی از حوزه های علمیه،دانشگاه ها، رسانه ها به ویژه رسانه ملی.[44]
بی شک باید یک قیام فرهنگی شروع بشود. تا بتوانیم از آسیب پذیری درونی حکومت اسلامی جلوگیری نماییم که قطعاً می توانیم بر این چالش قائق آییم.[45]
بزرگداشت شهادت امام صادق؛زمینه ساز قیام فرهنگی در مواجهه با جنگ نرم
به عقیده اینجانب بزرگداشت شهادت امام صادق علیه السلام و برنامه هایی از این دست که در سطح عموم صورت می گیرد همه را متوجه قیام فرهنگی آن حضرت خواهد نمود،لذا تحقق این مهم می تواند مقدمه ای باشد برای اینکه توجهی به ویژگی عصر امام صادق علیه السلام و الگوگیری از قیام فرهنگی آن حضرت داشته باشیم .[46]
زیرا وقتی توجه مردم به سوی اهتمام به برگزاری عزاداری آن حضرت جلب شود، آن وقت مهمترین پیامی که می توان از این عزادرای گرفت این است که امام صادق علیه السلام چه کرد و چه آثاری و چه پیامی دارد، لذا بزرگداشت شهادت آن حضرت مقدمه می شود که انشاالله این قیام فرهنگی در عصر و زمان ما صورت بگیرد و دشمنان نظام نتوانند از درون به ما آسیب برسانند هم چنانکه از بیرون نیز نتوانسته اند به ما خللی وارد سازند.[47]
شکی نیست که در مقابل رسانه هایی که بر ضد اسلام که مخصوصاً بر ضد شیعه به صورت شبانه روزی فعالیت می کنند و مثل علف های هرز نیز روز به روز نیز بر تعدادشان افزوده می شود ، نتوانیم قیام بکنیم قطعاً با مشکلات فراوان و چالش های خطرناک مواجه خواهیم شد.لذا باید از امام صادق علیه السلام الگو بگیریم تا ان شاالله بتوانیم در این زمینه مقابله با نفوذ فرهنگی دشمنان اقدام و فعالیت مناسب و مطلوب از خود نشان دهیم.[48]
سخن آخر
در خاتمه باید گفت امام صادق علیه السلام در مقابله با توطئه های دشمنان که در پی آسیب پذیری درونی فرهنگ اسلام بودند قیام کرد و مکتبی به وجود آورد که در میان آن علمای علم عقاید و کلام، علمای تفسیر،فقه و حتی علمای علوم دیگر بودند.[49]
نظام اسلامی هم در شرایطی قرار دارد که دشمنان می خواهند از طریق نفوذ فرهنگی به نظام اسلامی آسیب برسانند زیرا نتوانستند از طریق سیاسی و اقتصادی به اهداف پلیدخود در نفی اسلام ناب دست یابند لذا از طریق فرهنگی اقدام کردند ، لیکن ما نیز باید مثل امام صادق علیه السلام قیام فرهنگی در مقابل آنها داشته باشم،[50] بايد كار فرهنگى كرد، يعنى كلمات پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه عليهم السلام را بازگو كرد و نبايد جوانها را فراموش كرد، آن هم در زمانى كه شبهه افكنى بسيار زياد است؛ اين درس بزرگى است كه امام صادق عليه السلام با قیام و احياى فرهنگى به ما منتقل نمود.[51]
لازم به ذکر است اینجانب از همۀ کسانی که که در برنامه بزرگداشت مراسم عزاداری امام صادق علیه السلام به طور فعال وارد شدند و با برگزاری مراسم عزاداری آن حضرت به صورت دسته جمعی ابتکار خوبی به خرج دادند به سهم خودم تشکر می کنم ، لذا از علما، فضلا، اساتید دانشگاه ها ، دانشجویان و طلاب و از عموم مردم می خواهم ان شاالله در برنامه بزرگداشت عزاداری امام صادق علیه السلام به صورت دسته جمعی شرکت کنند و این را ذخیره یوم المعاد خودشان بدانند ،تا بتوانند مکتب امام صادق علیه السلام را احیاء کنند، زیرا بزرگداشت عزاداری آن حضرت پیامی مهم در این زمینه ساطع خواهد کرد که از این طریق، بیداری عمومی و فراگیر برای قیام فرهنگی در مقابله با مخالفان و دشمنان اسلام محقق خواهد شد.[52]