چکیده
درپرتو رهنمودهای امام رضا (ع) به نکات مهم تربیتی نسل جوانی می پردازیم:
1- احترام- حسّ خویشتن خواهی و افتخار به شخصیت خود از سوی جوان ، نیاز او را به احترام ظاهر می سازد و تشویق، هدیه دادن و سلام کردن، لذت آنان را دربردارد وعلاقهمندی به بار می آورد.
2- توجه به سخن جوان و نیازهای او- امام رضا(ع) کلام دیگری را قطع نمی کرد وچنانچه می توانست خواسته دیگری را برآورده سازد، دریغ نمی کرد.
3- انس با قرآن- سخنان، پاسخ ها ومثال های آن حضرت برگرفته از قرآن بود. هرگاه آیه ای را تلاوت می نمود، درمعنای آن، شأن نزول، و وقت نزول دقت می نمود .
4- پرورش صفات اخلاقی- امام (ع) به دیگران کمک می نمود ، به نیازهای محتاجین توجه داشت، فروتنی را پیشه خود ساخته بود، امتیازات ساختگی را مردود می شمرد.
5- انتخاب شغل حلال- امام (ع) جوانان را به انتخاب شغل حلال توصیه می نمود و درجات آن ها را بیان می کرد.
6- نقش تربیتی ازدواج- آن امام رئوف، همسر صالح و زندگی با او را مایه سعادت میدانست و صفات نیکو را در امر ازدواج مشخص نمود.
7- توجه به نماز- آن حضرت نماز را وسیلة تقرب و نزدیک شدن به خداوند بیان کرد و مسلمین را از تأخیر در انجام نماز برحذر می داشت.
8- ابراز محبت- امام ابراز محبت را به دوستان توصیه می نمود و د رآخرین لحظات عمر، هنگامی که فرزندش را مشاهده کرد، ایستاد و او را در آغوش گرفت وبین دو چشمش را بوسه زد.
مقدمه
تربیت نسل جوان یکی از ضروریات جوامع است. با پرورش صحیح می توان از این نیروی عظیم و سرشار از استعدادهای گوناگون، سعادت و سلامت جامعة آینده را تضمین نمود. در این مجال به نکته های مهم تربیتی و پرورش نسل جوان درپرتو رهنمودهای امام هشتم (ع) میپردازیم.
1- احترام
احترام به شخصیت، نیاز اساسی و طبیعی یک جوان می باشد. او همچنانکه به آب وغذا نیازمند است، همانطور برای ارضای حس خویشتن دوستی، تشخّص طلبی و افتخار به شخصیت خود نیاز به احترام و محبت والدین و مربیان دارد. امام رضا(ع) در اظهار دوستی به دیگران می فرماید: «التَودُّدُ إلیَ الناسِ نِصفُ العَقلِ؛ ابراز محبت و دوستی به دیگران نیمی ازخردورزی است».
آری احترام به دیگران از جمله به نوجوانان و جوانان روشی پسندیده وموافق با فطرت آنهاست زیرا، آنان از احترام لذت می برند و به احترام کننده ی خویش علاقه مند میشوند. توجه به نظرات آنان، مشورت با آنان، سلام کردن به آنان، هدیه دادن، تشویق و تشکر از فعالیت های مثبت آنان از جلوه های احترام و محبت به آنان می باشد. اگر آنان مورد احترام باشند از فرامین والدین کمتر سرپیچی می کنند در یک کلام ، احترام به نسل جوان یکی از قویترین عوامل جذب آنان می باشد و در مقابل ، توهین به شخصیت آنان کینه آور ونفرت انگیز خواهد بود. امام رضا(ع) می فرماید: «اَجمِل مُعاشَرَتَکَ مَعَ الصَغیرِوَ الکَبیرِ؛ برخورد و معاشرت زیبا و احترام آمیز با کوچکتر و بزرگتر را برخود لازم بدان».
بنابراین در پرتو احترام به نوجوان می توان نکات مهم تربیتی و اخلاقی را به وی منتقل نمود. همچنین حلیم بودن، سکوت و چشم پوشی از رفتار تند و گفتار خشن نوجوانان که حاکی از بحران بلوغ وعدم کنترل اخلاق و رفتار در آن دوران می باشد- و عفو خطاهای نوجوانان میتواند محبت والدین را در دل آنان افزایش دهد. حضرت علی بن موسی الرضا(ع) فرمود:
«إنَُّ الصَمتَ یَکسِبُ المَحَبَّةَ إنَّهُ دَلیلٌ عَلی کُلِّ خَیرٍ؛ سکوت، محبت آور بوده ونشانگر هرخیر ونیکی است».
2- توجه به سخنان و خواسته های جوانان
اگر به سخنان و خواسته های فرزندانمان توجه کنیم، مطمئناً روابط نزدیکتری با آنان خواهیم داشت و با آنان همانند یک دوست، همدل و همراز شده و بسیاری از دلخوری ها و ناراحتیهایشان را برطرف خواهیم نمود. ابراهیم بن عباس یکی ازهمراهان امام هشتم(ع) میگوید:« ما رَأَیتُهُ جَفا أحَداً بِکَلامٍ قَطُّ وَلارَأَیتُهُ قَطَعَ عَلی أحَدٍ کَلامَهُ حَتّی یَفرُغَ مِنهُ و ما رَدَّ أحَداً عَن حاجَةٍ قَدَرَ عَلَیها؛ ندیدم که آن حضرت سخن دیگری را قطع کند، آن حضرت صبر می کرد تا سخنانش به پایان برسد و هیچگاه خواسته های کسی را که قادر به انجام آن بود رد نمی کرد».
3- انس با قرآن
اگر نسل جدید را با قرآن آشنا کنیم و آیات و مفاهیم آن را به صورت اندیشه های پویا در افکار فرزندانمان در آوریم، در آینده نسلی متدیّن ، پاکیزه، هم دل ،متفکر و آینده نگر خواهیم داشت. و جامعه ای که افراد و کارگزاران آن از چنین نسلی تشکیل یابد، در تمام زمینه ها موفق خواهد بود؛ چرا که ترّقی و توسعه و استقلال یک جامعه در گرو داشتن افرادی تربیت یافته در مکتب قرآن، متدین و امین است. جوانانی که با قرآن و آیات آن مأنوس باشند، و در مواقع حساس و سرنوشت ساز زندگی، پیام های دل نواز آن را زمزمه کرده و به آنها گوش جان بسپارند، زندگی آرام وهمراه با آسایش و موفقیت خواهند داشت و ازبحرانهای روحی و روانی با سربلندی بیرون خواهند آمد. ابراهیم بن عباس در مورد انس امام رضا(ع) با قرآن مجید می گوید:
«وَ کانَ کَلامُهُ کُلُّهُ وَ جَوابُهُ وَ تَمَثُّلُهُ إنتِزاعاتٍ مِن القُرآنِ و کانَ یَختِمُهُ فی کُلِّ ثَلاثٍ وَیَقولُ لَو أرَدتُ أن أختِمَهُ فی أقَرَبِ مِن ثَلاثَةٍ لَخَتَمتُ ولکِّنّی ما مَرَرتُ بِآیَةٍ قَطُّ إلاّ فَکَّرتُ فیها و فی أیِّ شَیءٍ اُنزِلَت و فی أیِّ وَقتٍ فَلِذلکَ صِرتُ أختِمُ فی کُلِّ ثلاثَةِ أیّامٍ؛ همة سخنان، پاسخ ها و مثال های آن حضرت برگرفته از قرآن بود. هر سه روز یکبار قرآن را ختم می کرد و میفرمود: اگر بخواهم در کمتر از سه روز هم می توانم آن را ختم نمایم، امّا هرگز آیه ای را تلاوت نمی کنم، مگر اینکه در معنا، شأن نزول و وقت نزول آن می اندیشم».
تأثیر آیات قرآن در زندگی یک جوان
فضیل بن عیاض فردی است که در ابتدا دزد و شخص فاسقی بود. او در کارخویش، چنان شایستگی داشت که فاصله ابیورد و سرخس را ناامن کرده بود. امّا با همه ی آلودگی هاچون ذاتاً شایستگی داشت، در اثر تحولات درونی ، تمام گناهان را کنار گذاشت ، توبه ی واقعی کرده و یکی از بزرگان عرفا شدو تعدادی انسان صالح تربیت کرد . در مورد علّت توبه ی او نوشته اند که وی، در همان ایام جوانی، عاشق دختری شد و نیمه شب به قصد ربودن او هنگامی که از دیوار خانه ی دختر، بالا رفت وبالای دیوار قرارگرفت ، اتفاقاً در آن هنگام نوای دلنشین قرآن بگوشش رسید که در همسایگی آن خانه قرائت می شد چنانکه صدای قرآن بگوش فضیل می رسید. او وقتی دقّت کرد، شنید که این آیه را می خواند:
«ألَم یَأنِ لِلَّذینَ آمَنوا أن تَخشَعَ قُلوبُهُم لِذِکِرِ اللهِ؛ آیا وقت آن نرسیده که مدّعیان ایمان، قلبشان برای خدا نرم وخاشع شود؟». هنگامی که این جمله را د ربالای دیوار شنید، گویی به خود او وحی می شد، همانجا گفت: خدا چرا؟! وقتش رسیده است، الان هم وقت آن است. از دیوارپائین آمد وبعد ازآن ، دزدی ، شراب و قمار و صفات زشت را کنارگذاشت و از تمام آلودگی ها توبه کرده از همه به سوی خدا هجرت کرد، از همه دوری گزید، تا حدی که برای او مقدور بود، اموال مردم را به صاحبانشان پس داد، حقوق الهی را ادا کرد و مُلقب به«شیخ العزم» گردید.
4- پرورش صفات اخلاقی
جوان عاشق افتخار به شخصیت خویش است، چرا که او روی غریزه ی حبّ ذات خودش را دوست دارد امّا باید این غریزه ی فطری با آموزش صفات عالی اخلاقی تعدیل نمود. یکی از راه های پرورش صفات اخلاقی در وجود فرزندان ارائه ی الگوهای مجسم و بی عیب و نقص است. در اینجا نمونه هایی از سیره ی رضوی(ع) را به عنوان الگو و برای تقویت سجایای اخلاقی جوانان می خوانیم:
الف) کمک به دیگران
روزی حضرت رضا(ع) وارد حمام شد. شخصی که آن حضرت را نمی شناخت از وی درخواست نمود که به بدنش کیسه بکشد. امام پذیرفته ومشغول کسیه کشی شد. هنگامی که حاضران در حمام حضرت را به آن مرد معرفی نمودند، او در نهایت شرمندگی از امام(ع) پوزش خواسته و ملتمسانه از حضرت درخواست نمود که از ادامه ی کار دست بکشد. امّا حضرت رضا(ع) نپذیرفته، دل او را آرام نموده و به کار خود ادامه داد.
ب) امر به معروف و نهی از منکر
روزی غلامان آن حضرت میوه ای را نیم خورده بیرون انداخته بودند امام رضا(ع) ناراحت شده و به آنان فرمود :
«إن کُنتُم استَغنَیتُم فَإنَّ اُناساً لَم یَستَغنوا، اَطعِموهُ مَن یَحتاجُ إلَیهِ؛ اگر شما سیر شده اید و به آن نیازی ندارید، عده ای از مردم به این میوه محتاج اند آن را به کسانی که نیاز دارند بدهید».
ج) تواضع و فروتنی
یک جوان مسلمان در برخوردهای روزانه ی خویش اصل تواضع و فروتنی را مراعات میکند، او هیچگاه خود را برتر از دیگران نمی داند و از فخر فروشی و تکبر بیزار است. هیچگاه ارزش های ظاهری و مادّی مانند رتبه ی بلند خانوادگی، ثروتمندی، ریاست وجاه و جلال خانواده را ملاک تفاخر و خودپسندی قرار نمی دهد . امام رضا(ع)در سیره ی تربیتی خویش این اصل را همیشه مدنظر داشت مردی ازاهل بلخ می گوید:
« در سفر که علی بن موسی الرضا(ع) به خراسان می رفت من با آن حضرت بودم. روزی در کنار سفره ی خود تمام نوکرها و غلامان سیاه و سفید را برای صرف غذا جمع کرد. عرض کردم : بهتر بود برای غلامان و نوکرها سفره ی جداگانه ای می گستردند. فرمود:« مَه! إنَّ الرَّبَّ تَبارَکَ وَتَعالی واحِدٌ و الاُمُّ واحَدِةٌ وَ الأبُ واحِدُ وَالجَزاءُ بِالاَعمالِ؛ آرام باش، خدای همه ی ما یکی است ، مادر و پدر همه ی یکی است ، پاداش و کیفر هرکس به چگونگی رفتار و عمل بستگی دارد».
د) مقابله با امتیاز های ساختگی
بعضی ها چنین می پندارند که وقتی آقازاده هستند، باید به دیگران فخر بفروشند و حق دیگران را پایمال کنند، جوانان دیگر را تحقیر کرده و به خاطر عظمت و موقعیت ویژه ی خانواده هایشان رتبه ی خاصی در اجتماع داشته باشند. این نکته از نظر امام رضا(ع) کاملاً مردود است. در منظر آن حضرت اشراف زاده بر فقیر زاده هیچگونه برتری ندارد. امام زاده همچنان محاسبه خواهد شد که یک جوان از سایر خانواده ها به این قطعه ی تاریخی در این مورد توجه کنید: روزی امام رضا(ع) در مجلس مأمون با عده ای از حاضرین گفتگو می کرد. برادرش زید بن موسی نیز در گوشه ای از مجلس عده ای را به دور خودجمع کرده و برای آنان در فضلیت سادات و اولاد پیغمبرصحبت کرده و افتخار می نمود و مرتب می گفت: « ما خانواده چنین هستیم،ما خانواده چنان هستیم!» هنگامی که امام رضا(ع) متوجه وی شد و گفتههای او را شنید، با صدای بلند او را صدا کرده و همه ی اهل مجلس را متوجه خودنمود سپس به زید فرمود :
«أغَرَّکَ قَولُ ناقِلیِ الکَوفةِ إنَّ فاطِمَةَ (س) أحصَنَت فَرجَها فَحَّرَم اللهُ ذُرّیَتها عَلَی النّارِ فَواللهِ ماذاکَ إلاَّ الحَسَنَ وَ الحُسَینَ وَ وَلَدُ بَطنِها خاصَّةً وأما أن یَکونَ موسَی بنُ جَعفَر(ع) یُطیعُ اللهِ وَ یَصومُ نَهارَهُ وَ یَقومُ لیلَهُ وتَعصیهُ أنتَ، ثُمَّ تَجیئانِ یَومَ القیامَةِ سواءً لَأنتَ أعزُّ عَلَی اللهِ عَزَّوَجَّلَ مِنهُ؟ إنَّ عَلیَّ بنَ الحُسَین(ع) یَقولُ : لِمُحسِنِنا کِفلانِ مِن الأجرِ وَلِمُسیِئنا ضِعفانِ مِنَ العَذاب؛ سخن نقّالان کوفه را باور کرده ای که می گویند: خداوند ذریّه ی فاطمه(س) یعنی حسن و حسین(ع) و دو خواهر ایشان است . اگر گفته تو درست باشد که همه ی اولاد فاطمه(س) مصونیت دارند، آن وقت تو از پدرت موسی بن جعفر درنزد خداوند عزیزتر و گرامی تر خواهی بود، چرا که او خدا را اطاعت می کرد، روزها روزه می گرفت . شب ها به عبادت می پرداخت و تو هم از فرمان خدا سرپیچی می کنی، با این حال هردوی شما اهل سعادت و بهشت خواهید شد. او با عمل به مقام سعادت رسیده و تو بی عمل به آنجا خواهی رسید؟ علی بن الحسین(ع) می گفت: نیکوکار ما اهل بیت پیامبر دو برابر اجر دارد و بدکار ما دو برابر عذاب خواهد داشت».
5- انتخاب شغل حلال
بیکاری نه تنها موجب از بین رفتن استعدادهای درونی یک جوان می شود و او را به فردی تنپرور و بی خاصیت تبدیل می کند، بلکه به عنوان یک معضل اجتماعی، یک جوان مسلمان را دچار انواع مفاسد اخلاقی و اجتماعی می نماید و شخصی را که باید به عنوان سرباز جامعه باشد سرباز اجتماع می کند. به همین دلیل بایدجوان را در انتخاب شغل حلال راهنمایی کرده و یاری نمود. امام رضا(ع) جوانان مسلمان را به انتخاب شغل حلال توصیه نموده و کسانی را که برای تأمین معاش خانواده ی خویش تلاش می کنند والاتر از جهادگران درراه خداوند قلمداد نموده و می فرماید:
«الذّی یَطلُبُ مِن فَضلِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ ما یَکُفُّ بِهِ عِیالَهُ أعظَمُ اَجراً مِن المُجاهِدِ فی سَبیلِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ؛ آنانکه به فضل و عنایت خداوندی توجه کرده و در راه تأمین معاش خانواده هایشان زحمت می کشند از جهادگران در راه خداوند بزرگ پاداش بیشتری دارند». امام رضا(ع) در جای دیگری مردان مسلمان را برای تلاش بیشتر بر رفاه خانواده دعوت نموده و می فرماید:
« یَنبَغی لِلرَّجُلِ أن یُوَسَّعَ عَلی عِیالِه لِئَلاّ یَتَمَنَّوا مَوتَهُ؛ بر مرد مسلمان شایسته است که با زحمات شبانه روزی خودبر خانواده اش توسعه دهد تا آنان (دراثر محرومیت ومشکلات طاقت فرسای زندگی) مرگ وی را آرزو نکنند».
6- نقش تربیتی ازدواج
ازدواج دراسلام، یک امر مقدس وعبادت محسوب می شود . دو زوج جوان با ازدواج خویش اولین گام را از خوددوستی به سوی غیردوستی بر می دارند، آنان با امضای پیمان مقدس زناشویی از دایره ی خودخواهی بیرون رفته و با وارد شدن به مرحله ی جدیدی از زندگی بخشی از کمبودهای خود را جبران می کنند که از جمله ی آنها می توان به بقای نسل، رسیدن به آرامش وسکون، تکمیل و تکامل ،تأمین نیاز جنسی ،سلامت و امنیت اجتماعی و تأمین نیازهای روحی و روانی اشاره کرد.امام رضا(ع) ازدواج را برای یک جوان مسلمان از بهترین فوائد و بهره های دنیوی دانسته می فرماید:
«ما أفادَ عَبدٌ فائِدَةً مِن زَوجَةٍ صالِحَةٍ إذا رَآهَا سَرَّتهُ وَ إذا غابَ عَنها حَفِظَته فی نَفسِها وَ مالِهِ ؛ هیچ سودی برای بنده ی خدا بهتر از همسر صالح نیست که هنگام دیدن وی خوشحال شود و در غیاب او حافظ نفس خود و اموال شوهرش باشد».
آن حضرت در سخن دیگری به بهره های اجتماعی و عقلانی ازدواج پرداخته و می فرماید:
«لَو لَم تَکُن فی المُناکَحَةِ والمُصاهَرَةِ آیَةٌ مُنزّلَةٌ و لا سُنَّةٌ مُتَّبَعَةٌ ، لکانَ ما جَعَلَ اللهُ فیه مِن بِرِّ القَریبِ وَ تَأَلُّفِ البَعیدِ ما رَغِبَ فیه العاقِلُ اللَّبیبُ وَسارَعَ إلیَه المُوَفّقُ المُصیبُ؛ اگر درمورد ازدواج از خدا و پیامبر (ص) دستوری هم نرسیده بود . همان فوائد و بهره های (اجتماعی و فردی) . که خداوند در آن نهاده – از قبیل نیکی با بستگان نزدیک وپیوند با بیگانگان، کافی بود که خردمندان و مصلحت اندیشان بدان رغبت نماید. امام رضا(ع) علاوه برترغیب به ازدواج درمورد انتخاب همسر شایسته نیز به جوانان رهنمودهائی دارد. حسین بن بشار واسطی می گوید: به حضرت رضا (ع) نامه ای نوشتم و اظهار داشتم که یکی از بستگانم از دخترم خواستگاری نموده است او مردی تند خو و بداخلاق است، آیا با او وصلت کنم؟ حضرت در جواب فرمودند: « لا تُزَوِّجهُ إن کانَ سَیّءَ الخُلقِ؛ اگر اخلاقش بد است با او وصلت نکن.»
7- توجه به نماز
نماز ارتباط قلبی و صمیمانه ای است که میان انسان و آفریدگار او برقرار می شود. نماز آرامش دل های خسته و روان های مضطرب می باشد. اگر این عبادت انسان ساز مخلصانه و به دور از ریا باشد. برای نفی هرگونه زشتی وپلیدی وایجاد هرنیکویی و زیبایی در وجود انسان کافی خواهد بود. نماز بازیبای فطرت پاک هر جوان است. یک جوان با ایمان با انجام دادن نمازهای روزانه ی خود تأثیر مهمی در بیدار کردن روح، نظم و حفظ نظام زندگی خویش دارد. امام رضا(ع) فرمود :« الصَّلاةُ قُربانُ کُلِّ تقی؛ بوسیله ی نماز هرانسان پارسا به خداوند نزدیک می شود، درمورد اهمیت نماز در اول وقت آن حضرت به ابراهیم بن موسی فرمود:« لا تُؤَخَّرَنَّ الصَّلوةَ عَن أوَّلِ وَقتِها إلی آخِر وَقتِها مَن غَیرِ عِلَّةٍ عَلَیکَ، إبدَاء بِأوَّلِ الوَقتِ؛ انجام نماز را بدون علت از اول وقت آن تأخیر نینداز، همیشه در اول وقت آن شروع کن».
یک جوان مسلمان نباید وضع ظاهری نامرتب و ژولیده داشته باشد بلکه به عکس لازم است، همیشه ظاهری آراسته ومرتب داشته باشد و موقع انجام نماز بهترین فرصت برای رسیدگی به وضع ظاهری است.
امام رضا (ع) در ذیل آیه ی « يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ»؛ هنگامی که برای عبادت به مسجد می روید زینت خود را برگیرید فرمود: یکی از مصادیق زینت هنگام نماز شانه زدن و مرتب کردن سرو صورت می باشد.
بوعلی سینا وپناه بردن به نماز
از مهم ترین افتخارات جهان اسلام شیخ الرئیس ابوعلی سینا است. او دارای نبوغ فوق العاده ای بود و قبل از ده سالگی حافظ کل قرآن شده و در همان دوران نوجوانی سرآمد دانشمندان عصر در تمام علوم رایج آن زمان گردیده واز اساتید عصر خود بی نیاز شد. وی آنچنان از هوش و ذکاوت و حافظه برخوردار بود که روز تولد خود را به یاد می آورده است. بوعلی سینا با همه این موفقیت ها و امتیازات سرشار ، در خاطرات خود آورده است:
«شب و روز جز به تحصیل علم به چیز دیگری نمی اندیشیدم و به غیر ازفهمیدن به چیز دیگری توجه نداشتم، و به همین طریق پیش می رفتم تا اینکه حقیقت هر مسئله ای برای من مسلم می شد و هرگاه درمسئله ای حیران بودم و یا نمی توانستم قضیه را بفهمم به مسجد پناه می بردم، نماز می گزاردم و خالق هستی را ستایش می کردم دراین حال معمای من حلّ و مشکل برطرف می شد». آری یک جوان مسلمان از نماز و رابطه ی با خداوند لذت برده و نیرو می گیرد و خود را همیشه در محضر آفریدگار جهان میبیند.
8- ابراز محبت
مولوی می گوید:
از محبت تلخ ها شیرین شود از محبت مس ها زرین شود
از محبت دُردها صافی شود از محبت دردها شافی شود
ازمحبت مرده زنده می کنند ازمحبت شاه بنده می کنند
والدین معمولاً فرزندان نوجوان خویش را دوست دارند و از هرراهی سعی دارند که به آنان مهر و محبت خود را نشان دهند، امّا آنچه که در جذب و تربیت نسل جوان تأثیر بیشتری دارد ابراز و اظهار محبت، از طرف والدین و مربیان به نوجوانان و جوانان است. امام صادق(ع) درباره ی تأثیر ابراز محبت در تقویت ارتباط قلبی فرمود :
« إذا اَحبَبتَ رَجُلاً فَأخبرِهُ بِذلِکَ فَإنَّهُ أثبَتُ لِلمَوَدَّةِ بَینَکُما؛ هرگاه شخصی را دوست داشتی، دوستی خود را به او ابراز کرده و او را آگاه نما، زیرا این عمل انس و الفت را میان شما دو تن پایدارتر و مستحکم تر میکند».
بنابراین ابراز محبت به جا و مناسب بسیاری از مشکلات، ناهنجاری ها، افسردگی ها وناسازگاری های نوجوانان و جوانان را حل می کند. چرا که نوجوانان تشنه ی محبت اند و با ابراز محبت، رفتارهای ناشایست آنان را می توان اصلاح نمود. محبت و ابراز آن به فرزندان را در سیره ی امام رضا(ع) به وضوح می توان مشاهده نمود. آن حضرت هنگامی که می خواست به فرزند نوجوان خود محبت خود را ابراز دارد، با جملات زیبایی که اوج محبت آن حضرت را نشان می داد، فرزند گرامی اش را مخاطب قرار داده و می فرمود : « بأبی أنتَ وَ اُمّی أنتَ لَها» (یعنی الامامة) پدر و مادرم فدایت، تو برای مقام امامت شایستگی داری. امام رضا(ع) حتی در آخرین لحظات زندگی در حالی که در بستر شهادت قرار دارد، از ابراز محبت به فرزند جوان خویش دریغ نمی ورزد. به احترام او بلند شده و دست برگردن فرزند نوجوان خود انداخته، او را در آغوش گرفته و بین چشمانش را می بوسد.
حجت الاسلام عبدالکریم تبریزی