|
|
سلام ما به حسین و سفیر عطشانش که در اطاعت جانان، گذشت از جانش به آن غریبترین سربهدار وادی عشق به «مسلم بن عقیل» و دو نور چشمانش به عزم شب شکن و همّت علیوارش به صبر و قوّت قلب و شکوهِ ایمانش… میان معرکه، چون کوه محکم و نستوه ستاده در بَرِ اهریمنان به کف جانش تمام شهر پر از دشمن است و میبارد نفاق و فتنه ز بارو و بام و ایوانش در آستان مُحرّم، به خاک و خون غلتید منای کوفه ببینید و عید قربانش طلایهدار بزرگ قیام عاشورا فدای نهضت سرخِ حسین شد، جانش |
|