مقدمه
از زمانی که انسان به امر پروردگار مسجود فرشتگان گردید، رسالت بزرگ خلیفةاللهی و دیگر مسئولیتهای انسان بودن را پذیرا شد. از همین روست که امیرمؤمنان علی علیه السلام فرموده است: «اِتَّقُوا اللّه َ في عِبادِهِ و بِلادِهِ فإنّكُم مَسئولُونَ حتّى عنِ البِقاعِ و البَهائمِ؛ از خدا بترسید درباره بندگان او و سرزمینهایش؛ زیرا شما حتى درباره آبادیها و چارپایان باید پاسخگو باشید». رسولخدا صلی الله علیه و آله وسلم که بار رسالت الهی و هدایتگری خلق به کمالات انسانی را به دوش میکشید، در توجه به مسائل، مشکلات و نیازهای جامعه انسانی پیشگام بود؛ چنانکه امام علی علیه السلام فرموده است: «طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ قَدْ أَحْکَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ؛ او پزشکى است که با طب خویش پیوسته در گردش است، داروها و مرهمهاى خود را به خوبى آماده ساخته و ابزار داغ کردن را (براى سوزاندن زخمها) گداخته است». آن حضرت در حالی که در برابر ستمگران شجاعانه به جهاد میایستاد؛ در برابر حقوق مردم، همواره سر تواضع فرود میآورد. رنج و گرفتاری مردم را از خود میدانست و در شناخت بهموقع و چارهجویی صحیح برای آنان میکوشید.
اهمیت زیست اجتماعی در اسلام
اسلام ضمن توجه به کمال فردی انسان، از کمال اجتماعی او نیز غفلت نکرده، تشکیل جامعه و امت را ضروری دانسته و تأسیس حکومت الهى و تعیین مرکز رهبرى دینى را سرلوحه تعالیم خود قرار داده است. مرحوم صدرالمتألهین میگوید:
انسانها برای رسیدن به کمال خلق شدهاند و باید برای رسیدن به آن تلاش کنند و این کمال از طریق حضور در جامعه و اجتماع تحقق پیدا میکند. علاوه بر این، در وجود آنها نیازهایی قرار داده شده است تا انگیزه کافی برای رسیدن به کمال را که از طریق اجتماعی شدن تحقق مییابد، داشته باشند و به سوی آن حرکت کنند و اجتماع، جایی است که افراد در رفع نیازمندیهایشان به همدیگر کمک میکنند.
اسلام در بعد رفتاری نیز اعضای جامعه را به رفتار درست با همدیگر و تعامل مناسب دعوت و به انجام اعمال نیکی همچون نیکوکاری به یکدیگر، نیکی به پدر و مادر، ارتباط با خویشاوندان (صله رحم)، کمک به حل مشکل اعضای جامعه، برطرف ساختن غم و اندوه از افراد تشویق و تأکید کرده است که حاکی از توجه اسلام به جامعه و نیازهای اعضای آن است؛ چنانکه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرموده است: «الْمُؤْمِنُونَ فِي تَوَادِّهِمْ وَ تَرَاحُمِهِمْ كَمَثَلِ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى بَعضُهُ تَدَاعَى سَائِرُهُ بِالسَّهَرِ وَ الْحُمَّى؛ مؤمنان در مهربانی و عاطفهورزی همانند بدن هستند که اگر عضوی از آن دچار درد شود، دیگر اعضا با شببیداری و تب با آن همدردی میکنند».
چنان خشكسالی شد اندر دمشق
كه ياران فراموش كردند عشق
چنان آسمان بر زمين شد بخيل
كه لب تر نكردند زرع و نخيل
بخشكيد سرچشمههای قديم
نماند آب، جز آب چشم يتيم
در این شرایط سختی که سعدی توصیف میکند، مرد توانگری بود که از مال دنیا چیزی کم نداشت و غم نان و آب نیز برایش مطرح نبود؛ اما بسیار غمگین و پریشان بود. وقتی سعدی از او میپرسد که تو چرا باید چنین غمگین باشی؟ برآشفته میگوید:
نبينی كه سختی به غايت رسيد
مشقت به حد نهايت رسيد
من از بينوايی نِيَم روی زرد
غم بينوايان رخم زرد كرد
در شرایط کنونی جامعه به دلیل غلبه بیماری کرونا، میلیونها نفر کارگر و کاسب خردهپا و افرادی که پساندازی از گذشته نداشتند، زندگی را به سختی سپری میکنند. همگان و بهویژه حکومت باید به مشکلات این افراد رسیدگی کند. گرایش دینمدارانه و اقتدا به سنت نبوی صلی الله علیه و آله وسلم اقتضا میکند دینداران از غم و رنج هموطنان و همکیشان خود غافل نباشند و غم دیگران را غم خود بدانند. هر کس در حد توان از نیازمندان دستگیری کند و از همدردی و برخورد کریمانه با آنان غفلت نورزد.
زمینههای مسئولیتپذیری
ارزش و اعتبار جامعه انسانی به میزان مسئولیتپذیری همگانی و همیاری در تحقق خصال نیکوی انسانی و پیشگیری از ناراستیهاست. منطق نبوی صلی الله علیه و آله وسلم بر جلب مشارکت آحاد مردم و برانگیختن احساس مسئولیت همگانی برای تحقق جامعه ایمانی استوار گردیده است. مهمترین زمینههای مسئولیتپذیری در جامعه بر محور سیره و سنت نبوی صلی الله علیه و آله وسلم عبارتند از:
1. حقطلبی و توجه به تقوای فطری
یکی از زمینههای احساس مسئولیت اجتماعی، حقطلبی و حقپذیری است. حقطلبی انسان نشأت گرفته از صفات پسندیدهای است که در وجود او به ودیعت نهاده شده است و حاکی از گرایش او به سوی خوبیهاست: «وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا؛ سوگند به نفس و آن که نیکویش آفریده، سپس بدیها و پرهیزگاریهایش را به او الهام کرده است». از نظر علامه طباطبایی تقوای مطرح در آیه، تقـوای فطری است؛ نه تقوایی که بعد از انجام اعمال دینی به وجود میآید.
قرآن در حکایت گروهی از انسانها که حق را تشخیص میدهند، اما از آن پیروی نمیکنند، میفرماید: «فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ آيَاتُنَا مُبْصِرَةً قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ؛ و هنگامى که آیات روشنگر ما به سویشان آمد، گفتند این سحرى آشکار است. با آنکه در دل به آن یقین داشتند، ولى از روى ستم و برترىجویى انکارش کردند، پس بنگر که عاقبت تبهکاران چگونه بود».
بنابراین توجه به تقوا میتواند زمینه مسئولیتپذیری را در انسان ایجاد کند و توجه نکردن به آن، راه را برای رهایی انسان از تعهدات و پیروی از هوای نفسانی مهیا میکند؛ چنانکه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرموده است:
يَا مَعَاشِرَ قُرَّاءِ الْقُرْآنِ، اتَّقُوا اللَّهَ- عَزَّ وَ جَلَّ- فِيمَا حَمَّلَكُمْ مِنْ كِتَابِهِ، فَإِنِّي مَسْؤُولٌ، وَ إِنَّكُمْ مَسْؤُولُونَ، إِنِّي مَسْؤُولٌ عَنْ تَبْلِيغِ الرِّسَالَةِ، وَ أَمَّا أَنْتُمْ، فَتُسْأَلُونَ عَمَّا حُمِّلْتُمْ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّتِي؛ ای جماعت قاریان قرآن! درباره کتاب خدا که به دوش شما گذاشته شده است، تقوای خدای عز و جل را رعایت کنید؛ زیرا هم من و هم شما بازخواست میشویم. من درباره تبلیغ رسالت، بازخواست میشوم و شما درباره کتاب خدا و سنت من که بر دوش گرفتهاید، بازخواست میشوید.
منظور از تقوا در آموزههای دینی، نگهداری روح و جان از هر گونه آلودگی و متمرکز ساختن آنها در اموری است که رضای خدا در آن است. بنابراین احساس مسئولیت و خودجوشی درونی و بیتفاوت نبودن به سرنوشت جامعه و عقاید مردم، از آثار تقوا یا مصداق آن است. در واقع تعهد و مسئولیت، مرز انسانیت است که او را از زندگی حیوانی فاقد مسئولیت و پاسخگویی متمایز میکند؛ چنانکه امام علی علیه السلام فرموده است: «إِنَّ الْبَهَائِمَ هَمُّهَا بُطُونُهَا وَ إِنَّ السِّبَاعَ هَمُّهَا الْعُدْوَانُ عَلَى غَيْرِهَا؛ چهارپایان در تلاش برای پر کردن شکم خویش و درندگان در پی تجاوز به دیگرانند».
کار من و تو بدین درازی
کوتاه کنم که نیست بازی
2. برقراری ارتباط مستقیم با مردم
یکی دیگر از زمینههای مهم مسئولیتپذیری، زندگی کردن با مردم و ارتباط رودررو با آنان است. وقتی افراد جامعه و کارگزاران حکومتی در میان مردم باشند، میتوانند مشکلات آنان را از نزدیک حس کنند. رسولخدا صلی الله علیه و آله وسلم همواره بهگونهای میان اصحاب خود ظاهر میشد که گویی یکی از ایشان است تا جایی که وقتی فردی وارد مجلسی که رسولخدا صلی الله علیه و آله وسلم در آن حضور داشت، میشد؛ نمیدانست پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم کدام یک از آنان است. یعقوبی مینویسد: «در صدر اسلام کارگزاران به هیچ وجه از مردم فاصله نمیگرفتند، ولی از زمان حکومت معاویه تشریفات فراهم شد و نخستین کسی که در اسلام نگهبان و پاسبان و دربان گماشت، معاویه بود».
3. ایجاد وحدت و همدردی با مردم
ایجاد روحیه الفت، برادری، تفاهم و همدلی میان مسلمان و پیشگیری از تفرقه، یکى از مهمترین زمینههای ایجاد مسئولیتهای اجتمـاعى در سیره رسولخدا صلی الله علیه و آله وسلم است. قرآن کریم مؤمنان را برادر یکدیگر دانسته و آنان را به اتحاد و سازش با یکدیگر توصیه کرده است تا مورد رحمت قرار گیرند: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ؛ مؤمنان با هم برادرند، پس میان برادرانتان آشتی دهید و از خدا پروا بدارید، امید که مورد رحمت قرار گیرید».
ابنعباس میگوید در پى نزول این آیه، رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم میان مسلمانان بر اسـاس منزلتشان پیوند برادری برقرار کرد؛ چنانکه ابوبکر را با عمر، عثمان را با عبدالرحمن برادر خواند و على علیه السلام را برادر خویش قرار داد و اهمیت اتحاد و همبستگى را به طور عملى به جامعه اسلامى آموزش داد. آن حضرت تفرقه و جدایى از جماعت را از صفات مسلمانى نمىداند و مسلمانان را از آن برحذر داشته و فرموده است: «هر که یک وجب از جماعت دور شود، خداوند طوق مسلمانى از گردن وی بردارد». برای آن حضـرت، جماعـت مایـه خیـر و رحمـت و تفرقه موجب عذاب است و کسانى را که آهنگ جماعـت کننـد بشارت داده و آنان را همنشین خود در بهشت برشمرده است.
4. تعمیق روحیه جامعهپذیری
انسان به دلیل سرشت اجتماعی خویش، میل به حضور در اجتماع و جامعهپذیری دارد. بدون برقراری ارتباط با دیگر انسانها، رفع نیازهای ضروری زیست اجتماعی میسر نیست. فرایند جامعهپذیری، واجد فرصتهایی برای کنشگران اجتماعی است تا از طریق آن به حفظ، انتقال و تعمیق ارزشها، باورها و رفتارهای سیاسی و اجتماعی مطلوب جامعه همت گمارند. این فرایند بیش از همه از طریق نهادهای اجتماعی تحقق پیدا میکند و حکومت یا قدرت، از زمره این نهادهاست که نقش آن در جامعهپذیر کردن اعضای جامعه از دید متفکران و کارشناسان امور اجتماعی و سیاسی پنهان نیست. نهاد حکومت در همه جوامع بشری واجد کارکردهای پیدا و پنهان فراوانی است که نباید مورد غفلت قرار گیرد.
رسولخدا صلی الله علیه و آله وسلم تمامی آحاد جامعه را در برابر مقدرات جامعه مسئول دانسته و به انجام وظیفه خود برای ارتقای شاخصهای اجتماعی ملزم ساخته است:
ألا كُلُّكُمْ راعٍ و كُلُّكُم مَسؤولٌ عن رَعِيَّتِهِ، فالأمِيرُ الذي على الناسِ راعٍ و هُو مَسؤولٌ عن رَعِيَّتِهِ و الرَّجُلُ راعٍ على أهلِ بَيتِهِ و هُو مَسؤولٌ عَنهُم و المَرأةُ راعِيَةٌ على بَيتِ بَعلِها و وُلْدِهِ و هِي مَسؤولَةٌ عَنهُم؛ بدانید که همه در مراقبت از یکدیگر مسئول هستید و همه شما درباره زیردستانتان بازخواست مىشوید. حاکمی که بر مردم فرمان مىراند، سرپرست است و درباره رعیتش بازخواست مىشود. مرد، سرپرست خانواده خویش است و درباره آنها باید پاسخگو باشد و زن، سرپرست خانه و فرزندان شوهر خود است و درباره آنها باید پاسخ دهد.
بنابراین ساحت تربیت اجتماعى و سیاسى، بخشى از جریان تربیت عمومى ناظر به کسب شایستگىهایى است که یادگیرندگان را قادر مىکند تا شهروندانى فعال و آگاه باشند و در فعالیتهای سیاسى و اجتماعى مشارکت کنند. برنامههای رسمى و غیررسمى گوناگونی از سوی نظام سیاسی جامعه باید تدارک دیده شود تا به پذیرش مسئولیتهای اجتماعى برای اعضای جامعه کمک کنند و آنان را با این مسئولیتها آشنا سازند. در سایه احساس مسئولیت در برابر جامعه است که رعایت حقوق دیگران معنا پیدا میکند و شومی ظلم و ستم آشکار میشود. روح آدمی با دیدن رنج و اندوه فقر و گرسنگی در چهره دیگران آزرده میشود و بیتفاوتی از وجودش رخت بر میبندد.
5. توجه به مواسات اجتماعی
یکی از مهمترین زمینههای مسئولیت اجتماعی، مواسات مؤمنان نسبت به یکدیگر است. مواسات در لغت به معنی مساعدت، دستگیری، غمخواری، برابر داشتن و کسی را در مال و جان چون خود شمردن است. ملامحسن فیض کاشانی، مواسات میان برادران ایمانی را به معنی یاری کردن یکدیگر به جان، مال و دیگر امور در تمام آن چیزهایی که نیازمند یاری یکدیگرند، دانسته است؛ چنانکه عرب میگوید: «آسَیْتُهُ بِمَالي مُوَاسَاةً؛ یعنی او را با خود در مال خویش برابر ساختم».
رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در هر فرصتی مسلمانان را به تکافل، مواسات و اهتمام بر یاری یکدیگر فرا خوانده و از غفلت درباره این امور برحذر داشته است؛ چنانکه نقل شده است آن حضرت چند روز پیش از رحلت، به بلال اشاره کرد تا مردم را فرا خواند و در آن جمع شروع به موعظه کرد و فرمود: «مَنْ مَنَعَ طَالِباً حَاجَتَهُ وَ هُوَ قَادِرٌ عَلَی قَضَائِهَا فَعَلَیْهِ مِثْلُ خَطِیئَةِ عَشَّارٍ؛ هر کس نیازمندی را رد کند و با وجود توانایی نیاز او را بر نیاورد، پس بر او گناهی مانند گناه عشّار باشد». عوف بن مالک از آن حضرت پرسید: «گناه عشّار چقدر است؟». حضرت فرمود: «عَلَی العَشَّارِ کُلَّ یَوْمٍ وَلَیْلَةٍ لَعْنَةُ اللهِ وَالمَلَائِکَةِ وَالنَّاسِ أجْمَعِینَ وَمَنْ یَلْعَنْهُ اللهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِیراً؛ بر عشّار در هر شبانهروز لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم باشد و هر کس را خداوند لعنت کند، یاوری برای او نخواهی یافت».
زمینههای مسئولیتگریزی
بروز برخی نابسامانیها در جامعه، سبب رویگردانی اعضای جامعه از وظایف ذاتی و ناتوانی یا سر باز زدن از پذیرش مسئولیت اجتماعی خویش میشود. در این بخش به برخی از این عوامل اشاره میگردد:
1. فقر اقتصادی
فقر اقتصادی، همواره یکی از اساسیترین نگرانیهای بشر در همه جوامع است که در صورت گرفتار شدن در دام آن، سلامت روان و ایمان آدمی را در معرض خطر قرار میدهد و گاه او را از رسیدن به سعادت و رستگاری که اقتضای فطرت اصلی اوست، باز میدارد. از این رو یکی از اموری که موجب سست شدن اعتقادات افراد و پشت پا زدن به مسئولیت اجتماعی میشود، فقر است؛ چنانکه رسولخدا صلی الله علیه و آله وسلم فرموده است: «إنَّما يَخشَى المُؤمِنُ الفَقرَ مَخافَةَ الآفاتِ عَلى دينِهِ؛ مؤمن از فقر به دلیل نگرانی از آسیب رساندن بر دین، خوفناک است». از این روست که آن حضرت از کفر و فقر مالی که با یکدیگر برابرند، به خدا پناه برده و فرموده است: «اللّهمَّ إِنّی اَعُوذُ بِکَ من الکُفْرِ و الْفَقْرِ؛ خدایا از کفر و فقر به تو پناه میبرم».
غوطهورشدن جامعه در فقر و نداری اقتصادی، موجب پایمال شدن ارزشها، درگیر شدن افراد به نیازهای شخصی و گریز از مسئولیت اجتماعی است؛ اگر چه وجود این سختیها هیچگاه مجوزی برای دست کشیدن از حقطلبی و عدول از راستی و درستی نیست. آموزههای دینی در چنین مواردی بر صبر همراه با امیدواری و تلاش تأکید کرده، برای آن پاداش بسیاری ذکر نموده و بهویژه آن را از اخلاق پیامبران و اولیای دین دانسته است. خداوند در این باره به مؤمنان وعده گشایش بعد از سختیها را داده و فرموده است: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا؛ یقیناً بعد از هر سختی، آسانی و گشایش است». بنابراین اهتمام به زدودن فقر و نداری از جامعه، نشانه احساس مسئولیت در برابر مردم و موجب افزایش ایمان، رفاه عمومی و زدودن بسیاری از تخلفات و جرایم است که نیاز به کوشش همگانی دارد.
2. آسیبهای اجتماعی
یکی از مسائل مهم اجتماعی که موجب انزوا و دوریگزینی از بار مسئولیت اجتماعی افراد میشود، وجود آسیبهایی مانند گسترش طلاق، فقر و بیکاری و گرایش به مصرف مواد مخدر و... است. این نوع آسیبها نه تنها موجب آسیب فرد میشود؛ بلکه به درگیری بخشهای گوناگون جامعه از جمله خانواده، دوستان، نهادهای اجتماعی و بهویژه حکومت میانجامد. از این رو در یک جامعه سالم، همگان باید به هنگام بروز مشکلات احساس مسئولیت کنند؛ زیرا اجتماع متعلق به همه است. حمایت از آسیبدیدگان اجتماعی و تدارک بسترهای مناسب برای مسئولیتپذیری آنان با هدف اصلاح امور جامعه، از وظایفی است که بر دوش همگان و بهویژه حاکمیت اسلامی نهاده شده است؛ چنانکه امام علی علیه السلام فرموده است: «وَ إِنَّمَا يَنْبَغِي لِأَهْلِ الْعِصْمَةِ وَ الْمَصْنُوعِ إِلَيْهِمْ فِي السَّلاَمَةِ أَنْ يَرْحَمُوا أَهْلَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعْصِيَةِ؛ آنان که گناه ندارند و به لطف خدا از آلودگى برکنارند، شایسته است که بر اهل گناه و معصیت رحمت آورند».
فهرست منابع
کتب
1. ابن ابیالحدید؛ عبدالحمید بن هبةالله؛ شرح نهجالبلاغه لابن ابیالحدید؛ تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم؛ چاپ اول، قم: مکتبة آیةالله المرعشی النجفی، 1404 ق.
2. حر عاملى، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعة؛ چاپ اول، قم: مؤسسة آلالبیت، 1409 ق.
3. خراسانى، على و سید محمد دشتى؛ آیههای نامدار؛ قم: نشر جمال، 1386 ش.
4. دهخدا، علیاکبر؛ لغتنامه؛ تهران: دانشگاه تهران، 1373 ش.
5. زمخشری، محمد بن عمر؛ ربیع الابرار؛ بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1412 ق.
6. شریف الرضی، محمد بن حسین؛ نهجالبلاغه؛ تصحیح صبحی صالح؛ قم: دارالهجرة، 1395 ق.
7. شیرازی، صدرالدین محمد؛ المبدأ و المعاد؛ چاپ اول، بیروت: دارالهادی، 1420ق.
8. صدوق، محمد بن علی؛ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال؛ چاپ دوم، قم: دار الشریف الرضی للنشر، 1406 ق.
9. طباطبایی، سید محمدحسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ چاپ دوم، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1390 ق.
10. فرید تنکابنى، مرتضى؛ رهنمای انسانیت (ندای فطره) کلمات قصار حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم؛ تهران: فرهنگ اسلامى، 1385 ش.
11. فیض کاشانی، ملامحسن؛ محجة البیضا؛ چاپ چهارمٰ قم: مؤسسة النشر الاسلامی، 1417 ق.
12. الوافی؛ چاپ اول، اصفهان: کتابخانه امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام، 1406 ق.
13. کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی؛ چاپ اول، قم: دارالحدیث، 1429 ق.
14. مجلسى، محمدباقر؛ مرآة العقول فی شرح أخبار آلالرسول صلی الله علیه و آله وسلم؛ تصحیح هاشم رسولى محلاتى؛ چاپ دوم، تهران: دار الکتب الإسلامیة، 1404 ق.
15. بحارالأنوار؛ چاپ دوم، بیروت: مؤسسةالوفاء، ١٤٠٣ ق.
16. محمدی ریشهری، محمد؛ منتخب میزان الحکمه؛ ترجمه حمیدرضا شیخی؛ چاپ سوم، قم: دارالحدیث، 1384 ش.
17. مکارم شیرازی، ناصر؛ با همکاری دیگران؛ تفسیر نمونه؛ چاپ یازدهم، قم: دارالکتب الاسلامیة، 1372 ش.
18. نورى، حسین بن محمدتقى؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ چاپ اول، قم: مؤسسة آلالبیت، 1408 ق.
19. یعقوبی، احمد بن اسحاق؛ تاریخ یعقوبی؛ ترجمه محمد ابراهیم آیتی؛ چاپ نهم، تهران: علمی و فرهنگی، 1382 ش.
سایتها و نشریات
1. سایت گنجور؛ بوستان سعدی و لیلی و مجنون نظامی.
2. معتمدی، عبدالله؛ «سبک زندگی مطلوب بر اساس دیدگاه ارتباطی»؛ فصلنامه فرهنگ مشاوره و رواندرمانی؛ دوره چهارم، شماره 13، بهار 1392، ص 125 – 142.