اهمیت شرکت در نماز جماعت
گزیده متنی بخشی از محتوای این درس اخلاق:
امام صادق (ع) فرمود: اگر کسی در نماز جماعت مسلمان ها حاضر نشود، مسلمان ها از کجا بدانند که او در خانه اش نماز می خواند؟
انسان باید در جماعت مسلمین حاضر بشود. تارک جماعت مورد لعن است. حضرت فرمود که حتی المقدور با او هم غذا نشوید، به او دختر ندهید، از او دختر نگیرید. انسان باید موقعیت اهل بیت (ع) را ببیند.
نصایح خضر به موسی (ع)
امام باقر (ع) فرمود: اگر موسی (ع) در همنشینی با خضر (ع) صبر می کرد، چیزهای عجیبی نصیب او می شد، ولی نکرد. و فرمودند: اگر من آنجا بودم، بین آنها قضاوت می کردم و یک چیزی هم از خضر (ع) سؤال می کردم که او ندارد. مقام اهل بیت این است.
درکتاب «حیاة الحیوان» دمیری نوشته است که وقتی موسی (ع) از خضر (ع) جدا می شد، درخواست نصیحتی از ایشان کرد. خضر (ع) فرمود:
«اجعل همک فی معادک». یعنی همتت را در آخرتت قرار بده! یعنی تمام موضوع این است که به پروردگار توجه بکنی و سایر امور برای رسیدن به این معنی است.
شخصی عرض کرد: یابن رسول الله! بهترین قلبها کدام است؟ حضرت فرمود: بهترین قلبها، قلبی است که در آن غیر پروردگار نباشد.
در ادامه نصایح: «لاتطلب العلم لتحدث واطلب العلم لتعمل به». علم را برای عمل کردن یاد بگیرید. اینکه بنده احادیث را یاد بگیرم که منبر بروم و برای دیگران بگویم، چه نتیجه ای دارد، داداش جون؟ علم را برای عمل یاد بگیرید.
عرض کرد: یابن رسول الله! چرا ما به مقامات عالی نمی رسیم؟ فرمودند: چون در عمل به کلاسهای مقدماتی کوتاهی کرده اید. اگر عمل کرده بودید، کلاس بالا را هم به شما اعطاء می کردند.
وصیت دیگر«وانها جعلت بلغة لیتزودوا منها للمعاد». پروردگار این دنیا را محل تجارت قرار داده است برای بدست آوردن عوالم اخروی، نه اینکه اوقات را به دفع الوقت بگذرانیم.
وقتی ملک الموت که رسول پروردگار است – بیاید، دیگر نه طبیبی می تواند به داد تو برسد، نه حبیبی. باید طوری باشیم که وقتی ایشان وارد می شود، ما را مشغول به آخرت ببیند، نه در حال غفلت.
رسول الله سراج منیر است، چراغی است که هیچ وقت خاموش نمی شود. یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم.
اینها می خواهند که نور خدا را خاموش کنند. ولکن ریشه آنها کنده خواهد شد.
آن همه بر علیه مقام ولایت تلاش کردند، اما شهرت امیرمؤمنان (ع) تمام عالمِ کون و مکان را گرفته است.
چه شد که اینها در مقابل این سراج منیر ایستادند و گفتند: دلهای ما از آنچه شما می گویید، در حجاب است وگوش ما از شنیدن سخنان شما سنگین است. قالوا قلوبنا فی اکنة مما تدعونا الیه و فی آذاننا وقر و من بیننا و بینک حجاب.
چه شده است که قلبهای اینها اینطور شده است؟ این برای این است که اینها در مقدمات کوتاهی کرده اند. امام حسن عسکری (ع) در تفسیر «سیئه محیطه» فرمودند: اگر انسان گناه بکند و درصدد جبران و توبه بر نیاید، یک مرتبه تمام قلبش را احاطه می کند و به جایی می رسد که آیات حق را تکذیب می کند. این برای این است که اینها به قلبهای خودشان توجه نکردند و از وجود نفیس رسول اکرم (ص) و مرهم های ایشان – که علم و حکمت و موعظه است – استفاده نکردند.
حضرت فرمود: من طبیبی هستم که قلبهای شما را با بیانات حقه معالجه می کنم. «طبیب دوار بطبه». «قد احکم مراهمه». پیامبر (ص) طبیب حاذقی است که مرهم های خود را برای معالجه مهیا کرده است. (البته در صورتی که نفوس قبول کنند) «و احمی مراسمه یضع ذلک حیث الحاجة الیه». البته داغهای خودش را هم آماده کرده است، در صورتی که حاجت به آن باشد. «آخر الدواء الکی». برای معالجه اگر لازم شود، داغ می زنند و آن عضو را از بین می برند. قلبهای کور، گوشهای کر و زبانهای لال را داغ می زنند. «من قلوب عمی و آذان صم و السنة بکم متبع بدوائه مواضع الغفلة».
حضرت می فرماید: اینها از بیانات آل عصمت بهره نگرفتند. بیانات آل عصمت از حقائق واقعیه خبر می دهد. «لم یستضیئوا باضواء الحکمة». فرمود: شرق بروید، غرب بروید، علم در نزد ما آل محمد (ص) است.
باید سنگ چخماق را بزنی، تا جرقه بزند. حضرت فرمودند: «و لم یقدحوا بزناد العلوم الثاقبة».
حضرت می فرماید: اینها مانند چهارپا هستند. (چه تشبیهی است!) «فهم فی ذلک کالانعام السائمة». یعنی مرده ای هستند در میان زنده ها. «میت بین الاحیاء». بعد می فرماید: «مالی اراکم اشباحاً بلا ارواح». چه شده است که شما را شبح های بدون روح می بینم؟! مگر روح ندارید، عقل ندارید. چرا از عقلتان استفاده نمی کنید آقاجان؟
بعد می فرماید: «فاستمعوا من ربانیکم واحضروا قلوبکم». از عالم ربانی یاد بگیرید، دلهای خودتان را برای شنیدن مواعظ الهی حاضر کنید و از پروردگار بخواهید که دلهای شما را آماده و مهیا بکند.
امام صادق (ع) فرمود: موسی (ع) مشغول به موعظه بود که یک نفر بلند شد و یقهاش را پاره کرد! و گفت که اگر این فرمایشات راست باشد، باید به خدا پناه ببریم. پروردگار به موسی (ع) وحی کرد: ای موسی! به او بگو: چرا پیراهنت را پاره می کنی؟! قلبت را برای من آماده کن. «لاتشق قمیصک اشرح لی عن قلبک».
حال باید ببینیم که قلب چه وقت آماده می شود. برای آماده شدن قلب، باید شبها بلند شوید، داداش جون! «ان الله تبارک و تعالی ینظر فی الاسحار الی قلوب المتیقظین». پروردگار در سحرها به قلوب بیداران نظر می کند. اگر حال نداری، نماز نخوان، چایی بخور! به بیداری سحر عادت کن. همت کن و سحرها بیدار شو. سفرالی الله بدون شب زنده داری غیر ممکن است. «ان العبد اذا تخلی بسیده فی جوف اللیل المظلم و ناجاه اثبت الله النور فی قلبه». وقتی بنده ای در دل شب تاریک با خدای خود خلوت کند، پروردگار قلب او را نورانی می کند. تا از راه شب زنده داری وارد نشوی، غیر ممکن است بتوانی سفر الی الله بکنی. تمام اولیاء و علمای اعلام و بزرگان دین اهل شب زنده داری بوده اند
یک شب شهید (ره) از بیدار خوابی شب، خوابش برده بود و برای نماز شب بیدار نشده بود. (گاهی اوقات پروردگار برای اینکه بنده اش مبتلا به عُجب نشود، خواب را بر او غلبه می دهد و همان تأثر و ناراحتی از بیدار شدن برای او بهتر است) وقتی بیدار شد و دید که از نماز شب محروم مانده این اشعار را گفت: الاولیاء تمتعوا بک فی الدجی/ متهجدا بتخشع و حنین. ای پروردگار عزیز من! اولیاء تو از هم صحبتی با تو لذت بردند، چطور شد که من خوابم برد.
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند/ بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت
طیران مرغ دیدی تو ز پای بند شهوت/ به در آی تا ببینی، طیران آدمیت