درس اخلاق آیت الله جوادی املی دامت برکاته
چهارشنبه - 18 مهر 1403
أعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
بنا شد که به خواست خدا چهارشنبه ها همان بحثهاي نهج البلاغه را ادامه دهيم. بيانات نوراني ائمه(عليهم السلام) مخصوصاً وجود مبارک حضرت امير بخشي به معارف توحيدي برميگردد بخشي به معارف وحيانی مسئله نبوت برمیگردد بخشی هم به مسئله ولايت برمیگردد بخشی هم به موعظههای اخلاقی؛ لذا نهج البلاغه را به همين سه چهار قسمت تقسيم کردهاند. از بيانی که حضرت (امير سلام الله عليه) به کميل(رضوان الله تعالی عليه) دارند شروع میکنيم که کلمه 147 از کلمات قصار حضرت است. در اين کلمه 147 تقريبا دوازده جمله نصيحت است. در اين جريان کميل، حضرت دست کميل را گرفتند از مدينه به بيرون مدينه بردند، عبارت اين است که کميل بن زياد ميگويد که «أَخَذَ بِيَدِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع فَأَخْرَجَنِي إِلَى الْجَبَّانِ» جبّان هم به معني مقبره است هم به معناي صحراست هم به معناي صحرايي که در آن نماز ميگذاشتند حالا يا نماز جمعه ميگذاشتند يا نماز استسقاء ميخواندند - شهرها معمولاً مصلّا داشتند - يا جنازهها را آنجا ميبردند مؤمنين نماز ميت ميگذاشتند. اين جبّان به اين دو سه معناست ظاهراً به همان معنای صحرا يا مصلّا بايد تطبيق بشود.
کميل ميگويد دست مرا گرفت برد بيرون فرمود «يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ! إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا فَاحْفَظْ عَنِّي مَا أَقُولُ